قاسم میسایی؛ خشمت اله فلاحت پیشه؛ فائز دین پرست
دوره 4، شماره 15 ، اسفند 1394، صفحه 37-68
چکیده
در جمهوری اسلامی ایران مسئله توسعه بهصورت برنامههای پنجساله برنامهریزی و دنبال میشود و به این لحاظ برنامههای توسعه تصویبشده مهمترین سند توسعه در ج.ا.ا تلقی میشوند که قبل از هر چیز دیگر باید موضوع تحقیق دربارهی توسعه باشند. پژوهش حاضر به بررسی نحوه نگرش به جهانیشدن در برنامههای توسعه سوم، چهارم و پنجم توسعه پرداخته ...
بیشتر
در جمهوری اسلامی ایران مسئله توسعه بهصورت برنامههای پنجساله برنامهریزی و دنبال میشود و به این لحاظ برنامههای توسعه تصویبشده مهمترین سند توسعه در ج.ا.ا تلقی میشوند که قبل از هر چیز دیگر باید موضوع تحقیق دربارهی توسعه باشند. پژوهش حاضر به بررسی نحوه نگرش به جهانیشدن در برنامههای توسعه سوم، چهارم و پنجم توسعه پرداخته است. سؤال اصلی تحقیق اینگونه مطرحشده است: چه نسبتی بین جهانیشدن و توسعه در برنامههای توسعه جمهوری اسلامی ایران وجود دارد؟ این سؤال در قالب چهار سؤال فرعی زیر دنبال شده است: الف) هر یک از برنامههای توسعه چه دیدگاهی نسبت به جهانیشدن دارند؟ ب) ابعاد مختلف جهانیشدن، در هر یک از برنامههای توسعه چگونه مطرحشده است؟؛ ج) در مقام مقایسه چه تفاوتها و شباهتهایی بین برنامههای توسعه، ازنظر نگاه به جهانیشدن و توسعه، وجود دارد؟ د) مواد دارای دیدگاه منفی نسبت به جهانیشدن، در هر یک از برنامههای توسعه از لحاظ ابعاد جهانیشدن، در کدامیک از ابعاد موردنظر قرار میگیرند؟ روش تحقیق، تحلیل محتوا انتخابشده است و جامعهآماری تحقیق متن برنامههای سوم، چهارم و پنجم توسعه انتخابشده است و برای بررسی دقیقتر از نمونهگیری اجتناب شده است. برای تجزیهوتحلیل نیزاز آمار توصیفی استفاده شده است
محمد جمشیدی
دوره 4، شماره 15 ، اسفند 1394، صفحه 69-94
چکیده
برخلاف فضاسازیهای رسانهای، اسناد رسمی ایالات متحده تصریح دارند که جمهوری اسلامی ایران یک بازیگر عقلانی است و این عقلانیت فرصتی برای اثرگذاری، در مناسبات با تهران، ایجاد مینماید. این درک راهبردی در کنار وضعیت «عدم اطمینان» در خاورمیانه در پی بیداری اسلامی از مبانی شکلدهنده نوع ابزارهای سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران، ...
بیشتر
برخلاف فضاسازیهای رسانهای، اسناد رسمی ایالات متحده تصریح دارند که جمهوری اسلامی ایران یک بازیگر عقلانی است و این عقلانیت فرصتی برای اثرگذاری، در مناسبات با تهران، ایجاد مینماید. این درک راهبردی در کنار وضعیت «عدم اطمینان» در خاورمیانه در پی بیداری اسلامی از مبانی شکلدهنده نوع ابزارهای سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران، ازجمله تحریم، بوده است. در پی انتخابات ریاست جمهوری و توافق هستهای، واشنگتن با ارزیابی مجدد از میزان کارایی سیاست و ابزارهای خود، الزامات تداوم/ تغییر مسیر را بررسی نموده است. این نوشتار با تمرکز بر تحلیل گفتمان رسمی واشنگتن در این دوره، به دنبال پاسخ به این سوال است که ارزیابی واشنگتن از تهران در پی توافق هستهای چه بوده است و این ارزیابی چه تاثیری بر چشمانداز رقابت راهبردی بین ایران و آمریکا بخصوص در منطقه خواهد داشت. فرضیه نوشتار آنست که در وضعیت جدید، مواجهه بین ایران و آمریکا به سمت الگوی جدید ترکیبی سوق مییابد که از یک سو، مبتنی بر "پیشگیری" از "مسیر" تحقق گزینههای نامتعارف است و از سوی دیگر بر تداوم و تشدید تقابل در سطوح متعارف و نامتقارن استوار است. نهایتا این نوشتار به راهبرد مناسب جهت مدیریت وضعیت در راستای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران میپردازد.
فریبرز ارغوانی پیرسلامی؛ مرتضی اسماعیلی؛ ابوذر بهزادی آقایی
دوره 4، شماره 15 ، اسفند 1394، صفحه 95-124
چکیده
تحولات عملی و نظری در عرصه سیاست بینالمللی با ایجاد تغییر در دستورکار سیاست خارجی کشورها باعث شد تا مناطق با ویژگیهای متنوع خود موردتوجه قدرتهای فرامنطقهای قرار گیرد. این مقاله با تمرکز موضوعی بر منطقه امریکای لاتین و طرح این سؤال که نوع رویکرد و اهداف چین و ایران در افزایش تعامل با این منطقه که حوزه نفوذ سنتی و ژئوپلیتیک امریکا ...
بیشتر
تحولات عملی و نظری در عرصه سیاست بینالمللی با ایجاد تغییر در دستورکار سیاست خارجی کشورها باعث شد تا مناطق با ویژگیهای متنوع خود موردتوجه قدرتهای فرامنطقهای قرار گیرد. این مقاله با تمرکز موضوعی بر منطقه امریکای لاتین و طرح این سؤال که نوع رویکرد و اهداف چین و ایران در افزایش تعامل با این منطقه که حوزه نفوذ سنتی و ژئوپلیتیک امریکا نیز محسوب میشود دارای چه تفاوتها و تشابهاتی است با تکیه بر روشی مقایسهای بر این نظر است که باوجود اشتراک نظر تهران و بیجینگ در انتقاد از نظم موجود بینالمللی چینیها راه گسترش نفوذ خود را در امریکای لاتین با شناخت نیازهای متقابل اقتصادی خود و منطقه دیده و این در حالی است که نگرش ایران در این منطقه با توجه به جهتگیریهای سیاست خارجی غالباً اولویت مسائل سیاسی – امنیتی را در نظر دارد. بررسی ظرفیتها و جذابیتهای امریکای لاتین و نوع نگاه ایالات متحده امریکا به آن در راستای شناخت دلایل رویکرد کشورهای منطقه به قدرتهای فرامنطقهای و بررسی بنیانهای راهبردی و روندهای روابط ایران و چین بهویژه در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد در ایران و هو جینتائو در چین بخشهای این مقاله در راستای تأیید این ادعاست.
اسداله مرادی؛ امیرمسعود شهرام نیا
دوره 4، شماره 15 ، اسفند 1394، صفحه 125-152
چکیده
این مقاله با توجه به جایگاه سوریه در سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران، در پی پاسخگویی به این پرسش است که بحران سوریه چه تأثیری بر امنیت منطقهای ایران خواهد داشت؟ در مقام پاسخ به پرسش یادشده فرضیه پژوهش این است که بحران سوریه بهدلیل موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک این کشور و جایگاه آن در حلقه اصلی محور مقاومت میتواند باعث ...
بیشتر
این مقاله با توجه به جایگاه سوریه در سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران، در پی پاسخگویی به این پرسش است که بحران سوریه چه تأثیری بر امنیت منطقهای ایران خواهد داشت؟ در مقام پاسخ به پرسش یادشده فرضیه پژوهش این است که بحران سوریه بهدلیل موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک این کشور و جایگاه آن در حلقه اصلی محور مقاومت میتواند باعث تضعیف ضریب امنیت منطقهای ایران گردد. هدف اصلی نوشتار حاضر تجزیه و تحلیل امنیت منطقهای ایران در پرتو تحولات سوریه است. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و میکوشد تأثیرات متغیر مستقل یعنی بحران سوریه را بر امنیت منطقهای ایران بهمنزله متغیر وابسته به بحث و بررسی گذارد. یافتههای این پژوهش بر این دلالت میکنند که با تداومیافتن بحران سوریه، امنیت منطقه ایران با تهدیداتی از جنس؛ تضعیف محور مقاومت، شکلگیری منازعات گفتمانی و تشدید تنشهای فرقهای و مذهبی، برهمزدن ساختار قدرت و موازنه قوا و بالاگرفتن رقابت تسلیحاتی در منطقه مواجه خواهد شد. تمهیدات تئوریک پژوهش نیز برگرفته از نظریات اندیشمندان«مکتب کپنهاگ» پیرامون امنیت منطقهای است.
سیدرضا موسوی نیا
دوره 4، شماره 15 ، اسفند 1394، صفحه 9-35
چکیده
تحلیل نظری تاریخ روابط خارجی ایران با قدرتهای بزرگ، فهمی تئوریک از الگوهای رفتاری دولتهای ایرانی در مقاطع مختلف تاریخ ارائه میکند و میتواند به مثابه پلی برای ساختن آینده باشد. این مقاله با اشاره مختصر به رفتارها و الگوهای مشترک تاریخ روابط خارجی ایران با قدرتهای برزگ طی پنج قرن گذشته با روشی تحلیلی تبیینی، فهمی نظری از تاریخ روابط ...
بیشتر
تحلیل نظری تاریخ روابط خارجی ایران با قدرتهای بزرگ، فهمی تئوریک از الگوهای رفتاری دولتهای ایرانی در مقاطع مختلف تاریخ ارائه میکند و میتواند به مثابه پلی برای ساختن آینده باشد. این مقاله با اشاره مختصر به رفتارها و الگوهای مشترک تاریخ روابط خارجی ایران با قدرتهای برزگ طی پنج قرن گذشته با روشی تحلیلی تبیینی، فهمی نظری از تاریخ روابط خارجی ایران ارائه می کند. چارچوب نظری رئالیسم ایرانی که در این مقاله ارائه می شود، عناصری از نظریه رئالیسم و نئورئالیسم را اخذ کرده است، اما نظریها ی زمانمند و مکانمند است و با آنها تفاوت دارد. رئالیسم ایرانی از منظری آسیبشناسانه به بررسی تاریخ روابط خارجی ایران با قدرتهای بزرگپرداخته است. تعین پذیری از ساختار نظام بینالملل، هراس امنیتی، قطبینگری، ژئوپلوتیک تهدیدآفرین، اولویت امنیت به توسعه و تجارت، اولویت بقای شاه و حکومت، استبداد ساختاری، تصمیم گیری فردی و غیرنهادینه، متوازن سازی مثبت و منفی، فقدان منافع همسو یا متقارب با قدرتهای بزرگ و عدم منافع ذاتی و درونی قدرتهای بزرگ در ایران، عناصر محوری و اصلی نظریه رئالیسم ایرانی را تشکیل میدهند
سیدامیر نیاکویی؛ علی اصغر ستوده
دوره 4، شماره 15 ، اسفند 1394، صفحه 153-177
چکیده
خاورمیانه از آن دسته مناطقی است که بیشتر از آنکه دارای همگرایی منطقهای باشد، مشخصه دائمی آن منازعه و کشمکش است. ازجمله بحرانها و منازعات در این مجموعه امنیتی، منازعات داخلی سوریه و عراق است که میتواند بر روند و تکامل مجموعه امنیتی خاورمیانه تأثیرگذار باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر منازعات داخلی سوریه و عراق بر تکامل ...
بیشتر
خاورمیانه از آن دسته مناطقی است که بیشتر از آنکه دارای همگرایی منطقهای باشد، مشخصه دائمی آن منازعه و کشمکش است. ازجمله بحرانها و منازعات در این مجموعه امنیتی، منازعات داخلی سوریه و عراق است که میتواند بر روند و تکامل مجموعه امنیتی خاورمیانه تأثیرگذار باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر منازعات داخلی سوریه و عراق بر تکامل مجموعه امنیتی خاورمیانه است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که منازعات داخلی سوریه و عراق منجر به شکلگیری زیرمجموعهای بزرگتر با ادغام زیرمجموعههای شامات و خلیج فارس در قالب یک زیرمجموعه واحد شده است. این روند نتیجه پیوند عمیق پویشهای امنیتی بین این دو زیرمجموعه است. در سطح روابط دولت با دولت این منازعات باعث بازسازی و تقویت الگوی پایدار منازعه و رقابت ایران با دولتهای سنی خلیج فارس بهخصوص عربستان سعودی در قالب تقابل دو محور متضاد شده، ولی در کنار این الگو شکلگیری الگوی رقابت درون ائتلافی در بین دولتهای سنی منطقه به ساخت اجتماعی جدید مجموعه امنیتی اضافه شده است. این منازعات باعث تعامل بیشتر پویشهای امنیتی سطح منطقهای با سطح جهانی شده است
مجتبی عبدخدایی؛ زینب تبریزی
دوره 4، شماره 15 ، اسفند 1394، صفحه 179-200
چکیده
جنبشهای اخیر خاورمیانه، علاوه بر تأثیرات متنوع خود، فرصتی مناسب برای سیاست خارجی برخی کشورهای عرب فراهم نموده است تا نقش فعالتری در منطقه ایفا نمایند. تحولات اخیر خاورمیانه و موضعگیری دولتها در قبال جنبشهای اسلامی – مردمی منطقه حاکی از آن است که دولت قطر نقشی خاص را دنبال مینماید. از سوی دیگر مواضع دوگانه این کشور در قبال ...
بیشتر
جنبشهای اخیر خاورمیانه، علاوه بر تأثیرات متنوع خود، فرصتی مناسب برای سیاست خارجی برخی کشورهای عرب فراهم نموده است تا نقش فعالتری در منطقه ایفا نمایند. تحولات اخیر خاورمیانه و موضعگیری دولتها در قبال جنبشهای اسلامی – مردمی منطقه حاکی از آن است که دولت قطر نقشی خاص را دنبال مینماید. از سوی دیگر مواضع دوگانه این کشور در قبال مسئله فلسطین و همزمانی آن با نقش مذکور این سؤال را پدید آورده است که علت این مواضع دوگانه چه بوده ؟ اهداف سیاست خارجی این کشور از این دوگانگی رفتار چیست؟ و رابطه آن با نقش قطر در مسئله جنبشهای اخیر خاورمیانه چه میباشد؟ این نوشتار تلاش میکند عوامل دخیل در اتخاذ رویکرد دوگانه قطر در مسئله فلسطین پس از بیداری اسلامی و تحولات جهان عرب را بررسی نموده و نشان دهد که قطر به دلیل اقتضائات ساختاری ناشی از ریز دولت بودن این کشور نقشی نیابتی و هماهنگ با عربستان از سوی ایالات متحده را در تحولات اخیر پذیرا بوده است. از سوی دیگر ابعاد این نقش که به مسئله فلسطین و امنیت اسرائیل باز میگردد در تعارض با فرهنگ و باور اجتماعی این کشور بوده و به دوگانگی مواضع در این کشور منجر شده است.
سیدرضا موسوی نیا
چکیده
تحلیل نظری تاریخ روابط خارجی ایران، فهمی تئوریک از الگوهای رفتاری دولتهای ایرانی در مقاطع مختلف تاریخ ارائه میکند و میتواند به مثابه پلی برای ساختن آینده باشد. این مقاله با اشاره مختصر به رفتارها و الگوهای مشترک تاریخ روابط خارجی ایران طی پنج قرن گذشته با روشی تحلیلی تبیینی، چارچوب نظری رئالیسم ایرانی را برای بدست آوردن فهمی ...
بیشتر
تحلیل نظری تاریخ روابط خارجی ایران، فهمی تئوریک از الگوهای رفتاری دولتهای ایرانی در مقاطع مختلف تاریخ ارائه میکند و میتواند به مثابه پلی برای ساختن آینده باشد. این مقاله با اشاره مختصر به رفتارها و الگوهای مشترک تاریخ روابط خارجی ایران طی پنج قرن گذشته با روشی تحلیلی تبیینی، چارچوب نظری رئالیسم ایرانی را برای بدست آوردن فهمی نظری از تاریخ روابط خارجی ایران ارائه میکند. نظریه رئالیسم ایرانی عناصری از نظریه رئالیسم و نئورئالیسم را اخذ کرده است، اما نظریهای زمانمند و مکانمند است و با آنها تفاوت دارد. رئالیسم ایرانی از منظری آسیبشناسانه به بررسی تاریخ روابط خارجی ایران پرداخته است. تعیُنپذیری از ساختار نظام بینالملل، هراس امنیتی، قطبینگری، ژئوپلوتیک تهدیدآفرین، اولویت امنیت به توسعه و تجارت، اولویت بقاء شاه و حکومت، استبداد ساختاری، تصمیمگیری فردی و غیرنهادینه، متوازنسازی مثبت و منفی، فقدان منافع همسو یا متقارب با قدرتهای بزرگ و عدم منافع ذاتی و درونی قدرتهای بزرگ در ایران، عناصر محوری و اصلی نظریه رئالیسم ایرانی را تشکیل میدهند.