جامعه شناسی سیاسی
نوراله نورانی؛ محمدهادی غنی یگانه؛ هادی قائمی
چکیده
مشارکت سیاسی از جمله انواع مشارکت است که همواره مورد توجه اندیشمندان و متفکران جامعهشناس و سیاستپژوه بوده است. آمارهای چند سال اخیر نشان از فراز و نشیب میزان مشارکت سیاسی در ایران بهویژه در زمینه مشارکت در انتخابات دارد. بهگونهای که روند مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری از 85 درصد در سال 1388 به 49 درصد در سال 1400 نزول پیدا کرده و ...
بیشتر
مشارکت سیاسی از جمله انواع مشارکت است که همواره مورد توجه اندیشمندان و متفکران جامعهشناس و سیاستپژوه بوده است. آمارهای چند سال اخیر نشان از فراز و نشیب میزان مشارکت سیاسی در ایران بهویژه در زمینه مشارکت در انتخابات دارد. بهگونهای که روند مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری از 85 درصد در سال 1388 به 49 درصد در سال 1400 نزول پیدا کرده و مشارکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز از 64 درصد در سال 1390 به 41 درصد در سال 1402 کاهش یافته است. از اینرو مهمترین پرسش آن است که چه عواملی بر مشارکت سیاسی شهروندان تهرانی تاثیر دارد تا از طریق شناخت این عوامل به علل کاهش این کنش سیاسی پی برد. در این مقاله تلاش شده از طریق روش فراتحلیل تمامی تحقیقات مطالعات علمی مرتبط با این حوزه که طی 10 سال اخیر انجام پذیرفتهاند، پرسش پژوهش پاسخ داده شود. در نتیجه تحلیل صورت گرفته مشخص شد به ترتیب عوامل فرهنگی با اندازه اثر 374/0 عوامل سیاسی با اندازه اثر 334/0 عوامل فناوری با اندازه اثر 318/0 عوامل اجتماعی با اندازه اثر 264/0 و عوامل اقتصادی با اندازه اثر 217/0 دارای بیشترین تاثیر بر مشارکت سیاسی شهروندان تهرانی هستند.
سیاست داخلی ایران
سید ابوذر خوشبیان؛ پرویز امینی؛ جواد حیدری
چکیده
امروزه اعتراض و تغییرخواهی بخش جداییناپذیر از حیات نظامهای سیاسی در دوره نوین حکمرانی شده است. متأخرترین اعتراضات فراگیر در ایران، اعتراضات سال ۱۴۰۱ است که پس از مرگ خانم مهسا امینی رخ داد. هدف مقاله، شناخت چیستی این اعتراضات و پیامدهای آن است. روش مورد استفاده در تحقیق، روش نظریه زمینهای یا گرندد تئوری است که به گردآوری نظرات ...
بیشتر
امروزه اعتراض و تغییرخواهی بخش جداییناپذیر از حیات نظامهای سیاسی در دوره نوین حکمرانی شده است. متأخرترین اعتراضات فراگیر در ایران، اعتراضات سال ۱۴۰۱ است که پس از مرگ خانم مهسا امینی رخ داد. هدف مقاله، شناخت چیستی این اعتراضات و پیامدهای آن است. روش مورد استفاده در تحقیق، روش نظریه زمینهای یا گرندد تئوری است که به گردآوری نظرات نخبگان پرداخته و سپس در سه سطح باز، محوری و انتخابی کدگذاری صورت گرفته است. مهمترین یافتههای این پژوهش بیان میدارد که شرایط علی شامل نارضایتی از وضع موجود از جمله سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، انباشت نارضایتیها و نداشتن چشمانداز مثبت از آینده است. شرایط زمینهای شامل تعلیق اصل 27 قانون اساسی؛ غیاب سیاست در حوزه عمومی و تضعیف رسانههای رسمی است. شرایط مداخلهگر شامل زیرساختسازی کشورهای متخاصم از جمله در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، فشارهای دولتی و فشارهای رسانهای است. کنشها و واکنشها شامل آزادسازی قیمتها، مرگ مهسا امینی و بروز اعتراضات است. در نهایت پیامدهای آن شامل رادیکالیسم اجتماعی، امنیت زدایی، اقتدارزدایی از حاکمیت، مشارکتزدایی مدنی و ... است. در پایان نتایج حاصل از پژوهش نشان داد صورت اعتراضات 1401 یک تغییرخواهی اعتراضی از نوع شورش اجتماعی است.
تحولات خاورمیانه
اردشیر نوریان؛ امیر قیاسی
چکیده
از زمان تأسیس اسرائیل، طیفی از رخدادها نظیر جنگ، منازعه، اتحاد و ائتلاف گرفته تا آتشبس، مذاکرات و توافقنامههای متعدد صلح دو یا چندجانبه و در نهایت وابستگی متقابل و همگرایی به روابط اسرائیل و اعراب شکل داده است. بررسی عمیق این رخدادها فرایندی از منازعه و جنگ به صلح و همگرایی را متجلی میسازد، روندی حائز اهمیت که دیدگاههای بسیاری ...
بیشتر
از زمان تأسیس اسرائیل، طیفی از رخدادها نظیر جنگ، منازعه، اتحاد و ائتلاف گرفته تا آتشبس، مذاکرات و توافقنامههای متعدد صلح دو یا چندجانبه و در نهایت وابستگی متقابل و همگرایی به روابط اسرائیل و اعراب شکل داده است. بررسی عمیق این رخدادها فرایندی از منازعه و جنگ به صلح و همگرایی را متجلی میسازد، روندی حائز اهمیت که دیدگاههای بسیاری از اندیشمندان روابط بینالملل و سیاستمداران را به چالش کشیده است. بنابراین با توجه به درهم تنیدگی و پیچیدگی روابط بینالدولی در خاورمیانه، پاسخ به سه مسأله علل همگرایی، چگونگی همگرایی و چیستی پیامدهای امنیتی همگرایی اسرائیل و اعراب برای ایران بسیار مهم و نیازمند بررسی علمی است که محورهای اصلی این پژوهش را نیز شکل داده است. نتایج حاصل از این پژوهش که براساس رویکردی تحلیلی ـ تبیینی و با اتکاء بر روش تحلیل روند انجام شده است، نشان میدهد که عوامل سه وجهی محدودیتهای راهبردی اسرائیل، الزامات و خواست کشورهای عربی و الزامات مشترک، صلح و همگرایی بین دو طرف را به صورت همزمان ایجاد کرده است. فرایند همگرایی به صورت تدریجی، چندبعدی، رسمی، عمیق و چندسطحی توسعه و تکامل یافته است که مهمترین پیامدهای امنیتی آن برای ایران تضعیف جبهه مقاومت به رهبری ایران، محاصره و موازنه تهدید ایران و بازتعریف ساختار امنیتی منطقه و تضعیف نقش ایران در این ساختار بوده است..
تحولات خاورمیانه
محسن باقری؛ عنایت الله یزدانی؛ محمد علی بصیری
چکیده
بحران داعش در عراق و سوریه در کنار تهدیدات امنیتی، فرصتهایی را نیز برای منافع و امنیت ملی و منطقهای ایران ایجاد نموداز اینرو پرسش اصلی مقاله عبارت است از: سیاست امنیتی ایران در مقابل تهدید داعش در چه چارچوبی قابل ارزیابی است؟ تحلیل راهبرد منطقهای ایران در مقابل تهدید داعش با توجه به دیدگاههای مقام معظم رهبری در حوزه سیاست ...
بیشتر
بحران داعش در عراق و سوریه در کنار تهدیدات امنیتی، فرصتهایی را نیز برای منافع و امنیت ملی و منطقهای ایران ایجاد نموداز اینرو پرسش اصلی مقاله عبارت است از: سیاست امنیتی ایران در مقابل تهدید داعش در چه چارچوبی قابل ارزیابی است؟ تحلیل راهبرد منطقهای ایران در مقابل تهدید داعش با توجه به دیدگاههای مقام معظم رهبری در حوزه سیاست خارجی و امنیتی ایران و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و منابع کتابخانهای و رهیافت عمق استراتژیک و موازنه قدرت نشان دهنده آن است که راهبرد امنیتی ایران در برابر تهدید در چارچوب حفظ و گسترش عمق استراتژیک منطقهای بوده است و مهمترین مؤلفههای تشکیل دهنده این راهبرد نیز عبارتند از: کنش فعال برونمرزی و دفاع در برابر تهدیدات در عمق راهبردی و توسعه شبکه متحدان منطقهای و ائتلاف نظامی با روسیه برای حفظ نظام متحد در سوریه، فرصتهای اتخاذ این راهبرد منطقهای نیز عبارت بودند از: گسترش نفوذ و عمق راهبردی و افزایش نقش و قدرت ایران در سطح منطقهای، حفظ محور مقاومت و ارتقای توانمندی آن، نزدیکی راهبردی با روسیه و چین و مقاومت در برابر نفوذ غرب و هژمونی آمریکا در منطقه.
روابط بین الملل
زکیه آفتابی؛ مراد کاویانی راد؛ شیرخان انوری
چکیده
منابع آب مشترک در جهتدهی به مناسبات هیدروپلیتیک کشورها نقش تعیینکنندهای دارند. سرچشمه رودخانههای هیرمند و هریررود در افغانستان است که به واسطه شیب زمین به سمت ایران سرازیر میشوند. از اینرو افغانستان در مناسبات هیدروپلیتیک با ایران، موقعیت بالادستی دارد. این پژوهش بر آن است که رویکرد کارگزاران افغان بهعنوان متغیر موثر ...
بیشتر
منابع آب مشترک در جهتدهی به مناسبات هیدروپلیتیک کشورها نقش تعیینکنندهای دارند. سرچشمه رودخانههای هیرمند و هریررود در افغانستان است که به واسطه شیب زمین به سمت ایران سرازیر میشوند. از اینرو افغانستان در مناسبات هیدروپلیتیک با ایران، موقعیت بالادستی دارد. این پژوهش بر آن است که رویکرد کارگزاران افغان بهعنوان متغیر موثر در مناسبات هیدروپلیتیک این کشور با ایران را طی زمان بررسی کند. دروندادهای مورد نیاز پژوهش با روش کتابخانهای و میدانی گردآوری شده است. یافتههای پژوهش نشان داد روند مناسبات هیدروپلیتیک دو کشور، همکاری در سطوح تبادلات و حمایتهای کلامی و بیان سیاستهای شفاهی؛ درگیری و کشمکش در سطوح گزارههای کلامی که نشان دهنده ناهماهنگی در تعامل و وجود تنش در کلام با طرف ایرانی است. متغیرهای نیاز افغانستان به منابع آب برای توسعه، سیاسی کردن آب توسط طرف ایرانی، خشکسالیهای پیاپی و حیثیتیسازی آب برای مردم افغانستان عوامل کلیدی موثر بر مناسبات هیدروپلیتیک افغانستان با ایران از دیدگاه کارگزاران و خبرگان افغان شناسایی شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که همکاریهای سازماندهی شده اقتصادی بین دو کشور میتواند به ایجاد منافع پایدار و بهبود مناسبات هیدروپلیتیک دو کشور منجر شود.
روابط بین الملل
آزیتا صالحی؛ نوذر شفیعی؛ شهروز ابراهیمی؛ سعید وثوقی
چکیده
ایران و چین بهعنوان دو قدرت تاثیرگذار در منطقه خاورمیانه تلاش میکنند از طریق دیپلماسی عمومی نفوذ خود را افزایش دهند. نفوذ این دو بهویژه در عراق و لبنان قابل توجه است. پرسش این است که چه تفاوتها و شباهتهایی در دیپلماسی عمومی ایران و چین جهت نفوذ در عراق و لبنان وجود دارد؟ فرضیه مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده آن است که ...
بیشتر
ایران و چین بهعنوان دو قدرت تاثیرگذار در منطقه خاورمیانه تلاش میکنند از طریق دیپلماسی عمومی نفوذ خود را افزایش دهند. نفوذ این دو بهویژه در عراق و لبنان قابل توجه است. پرسش این است که چه تفاوتها و شباهتهایی در دیپلماسی عمومی ایران و چین جهت نفوذ در عراق و لبنان وجود دارد؟ فرضیه مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده آن است که ایران با تاکید بر پیوندهای تاریخی و مذهبی آنهم با حمایت از گروههای سیاسی و اجتماعی در لبنان و عراق نفوذ خود را تقویت کرده است. این در حالی است که چین ضمن بهرهگیری از ابزارهای فرهنگی، از ابزارهای اقتصادی (پروژههای زیرساختی و سرمایهگذاری) آنهم از طریق دولتهای عراق و لبنان به دنبال نفوذ خود بوده است. بهعبارت دیگر تفاوت و تشابه دو کشور در ابزارها و شیوه نفوذ است. یافتههای پژوهش نشان داد دیپلماسی عمومی یکی از ابزارهای رایج در سیاست خارجی کشورها است و هر کشوری سعی میکند بر اساس مزیتهای نسبی خود برای نفوذ از آن استفاده کند.
روابط بین الملل
حسین فتاحی اردکانی
چکیده
یازده سپتامبر و حمله آمریکا به عراق و افغانستان زمینه های تغییر در راهبرد کشورهای خاورمیانه را فراهم کرد. عربستان که به لحاظ ماهوی به تأمین امنیت از سوی آمریکا وابسته است، پس از این حوادث به دنبال بازنگری در راهبرد منطقهای و متنوعسازی منابع امنیتی خود برآمد. این تغییر راهبردی بهواسطه درک رهبران جدید عربستان از تغییر موازنه ...
بیشتر
یازده سپتامبر و حمله آمریکا به عراق و افغانستان زمینه های تغییر در راهبرد کشورهای خاورمیانه را فراهم کرد. عربستان که به لحاظ ماهوی به تأمین امنیت از سوی آمریکا وابسته است، پس از این حوادث به دنبال بازنگری در راهبرد منطقهای و متنوعسازی منابع امنیتی خود برآمد. این تغییر راهبردی بهواسطه درک رهبران جدید عربستان از تغییر موازنه قدرت از غرب به شرق بوده است. ظهور قدرت های نوظهوری مثل چین و وابستگی های سیاسی، اقتصادی و امنیتی متقابل میان کشورهای منطقه و قدرت های نوظهور، زمینه را برای گذار از جهان تکقطبی به چندقطبی فراهم آورده است. پرسش این است که دلایل تغییر در راهبرد منطقه ای عربستان سعودی چیست؟ بر اساس فرضیه طراحی شده، سه عامل مهم رو به افول نهادن جهان تکقطبی و پایان حمایتگری آمریکا، تلاش روسیه برای بازیابی قدرت فرامنطقه ای خود و خیز چین برای تبدیل شدن به یک ابرقدرت جهانی باعث شده تا عربستان ضمن بازنگری در راهبرد منطقه ای خود از این فضای ایجاد شده به نفع خود استفاده کرده و در راستای منافع ملی و توسعه سیاسی و اقتصادی، روابطش را با همسایگان بهبود بخشد. در نتیجه راهبرد دولت قدرتمند، جایگزین راهبرد منطقه قدرتمند با مشارکت و همکاری همسایگان شده است.
علوم سیاسی
مازیار خادمی؛ علی محمد فلاح زاده
چکیده
جنگ، واقعیتی است که زیست تاریخی انسان را شکل داده است از این رو عجیب نیست که انسان خود را ناگزیر به توجیه آن دیده است. در این میان، نظریه جنگ مشروع به مثابه یک نظریه هنجاری، بهدنبال توجیه و احیانا ضابطه مند کردن پدیدار جنگ است. در دوران معاصر، مایکل والزر برجسته ترین نظریهپرداز در این سنت فکری است که سعی دارد تبیینی فلسفی ...
بیشتر
جنگ، واقعیتی است که زیست تاریخی انسان را شکل داده است از این رو عجیب نیست که انسان خود را ناگزیر به توجیه آن دیده است. در این میان، نظریه جنگ مشروع به مثابه یک نظریه هنجاری، بهدنبال توجیه و احیانا ضابطه مند کردن پدیدار جنگ است. در دوران معاصر، مایکل والزر برجسته ترین نظریهپرداز در این سنت فکری است که سعی دارد تبیینی فلسفی از این دیدگاه بهدست دهد. تبیینی که هم ریشه در تجربه مشترک تاریخی انسانها دارد و هم در قالب قواعد مخاصمات مسلحانه صورت موضوعه یافته است. پرسش این است که رابطه اخلاق و حقوق جنگ در نظریه جنگ مشروع والزر چگونه است؟ والز با روش شناسی تاریخی و فهم عرفی از اخلاق جنگ مشروع و مبتنی بر پیش فرض های هگلی به دنبال توجیه واقعگرایانه جنگ و قواعد حاکم بر آن است. در این مقاله با روش تحلیل محتوا نشان داده شد که نظریه جنگ مشروع مدرن به واسطه هگلی بودن (در پیش فرض و روششناسی)، از حیث اخلاقی معیوب و از حیث حقوقی پوزیتیویستی است. برای این امر پس از بررسی تاریخی نظریه که زمینه مفهومی بحث را شکل می دهد، به نقد و بررسی پیش فرض ها و روششناسی هگلی نظریه پرداخته شده است.
علوم سیاسی
احمد عزیزخانی؛ مهدی جلالوند
چکیده
فرایند مردمیسازی نظامهای سیاسی در یک سده اخیر، یکی از مهمترین موضوعات در جهان اندیشه بوده است. به همین جهت اندیشمندان متعددی در پی تمهید فلسفی چنین نظمی در جوامع خود برآمدهاند تا از این منظر پایههای مستحکمی جهت توسعه تفکر ضد استبدادی فراهم آورند. چنین کوششی اما در میان اندیشمندان مسلمان کمتر انجام شده و شاید تلاشهای علامه ...
بیشتر
فرایند مردمیسازی نظامهای سیاسی در یک سده اخیر، یکی از مهمترین موضوعات در جهان اندیشه بوده است. به همین جهت اندیشمندان متعددی در پی تمهید فلسفی چنین نظمی در جوامع خود برآمدهاند تا از این منظر پایههای مستحکمی جهت توسعه تفکر ضد استبدادی فراهم آورند. چنین کوششی اما در میان اندیشمندان مسلمان کمتر انجام شده و شاید تلاشهای علامه طباطبایی یکی از معدود کارهای انجام شده در این راستا است. پژوهش پیشرو حول این پرسش سامان یافته که رویکرد فلسفی علامه طباطبایی چگونه به تمهیدات لازم برای توسعه تفکر ضد استبدادی میانجامد؟ هدف این پژوهش که با روش تحلیل محتوا و با رویکرد کیفی انجام شده، ارائه چارچوبی فلسفی برای توسعه فرایند مردمسالاری در جوامع اسلامی مبتنی بر آرای علامه طباطبایی است. دادههای پژوهش بر این نکته تاکید دارد که فلسفه سیاسی علامه با تاکید بر مقوله اعتباریات، به مفهوم دولت تاسیسی انجامیده و از این گذرگاه به تمهید فلسفی نظم سیاسی ضد استبدادی در جوامع اسلامی نائل آمده است.