مجید شرفخانی؛ رحمت حاجی مینه؛ محمدرضا دهشیری
چکیده
از دوران مرکانتالیسم به بعد تجارت بینالمللی همواره عرصه رقابت ژئوپلیتیک بوده و نظم بینالمللی تکقطبی ایالات متحده که پس از پایان جنگ سرد ظهور یافت، اساساً معماری امنیتی ویژهای در منطقه استراتژیک خاورمیانه ایجاد نمود تا این کشور بتواند وضعیت موجود را به نفع خود حفظ نموده و سایر قدرتها ناگزیر بین دو گزینه فعالیت در چارچوب ...
بیشتر
از دوران مرکانتالیسم به بعد تجارت بینالمللی همواره عرصه رقابت ژئوپلیتیک بوده و نظم بینالمللی تکقطبی ایالات متحده که پس از پایان جنگ سرد ظهور یافت، اساساً معماری امنیتی ویژهای در منطقه استراتژیک خاورمیانه ایجاد نمود تا این کشور بتواند وضعیت موجود را به نفع خود حفظ نموده و سایر قدرتها ناگزیر بین دو گزینه فعالیت در چارچوب و یا به چالش کشیدن آن، یکی را برگزینند. با توجه به اینکه رقابت ایالات متحده و چین یکی از ویژگیهای تعیینکننده نظم بینالمللی قرن بیست و یکم میباشد لذا این موضوع در قالب مصونسازی استراتژیک تحت ساختار زنجیره ارزش جهانی مورد بررسی قرار گرفته است. پرسش اصلی این است که راهبرد اقتصادی چین در رقابت با امریکا در خاورمیانه چیست؟ فرضیه پژوهش به این صورت است که راهبرد اقتصادی چین در رقابت با آمریکا در خاورمیانه، نفوذ هدفمند از طریق مؤثرترین بخشهای زنجیره ارزش جهانی است. یافتههای پژوهش بر اساس روش تبیینی- تحلیلی آن است که در نگاه خاورمیانهای، چین با توجه به تلاش ایالات متحده برای تشکیل جبهه تجاری یکپارچه برای مقابله با دولتی این کشور و به منظور کاهش ریسک امنیت انرژی خود، توجه به امنیت فناوری را با هدف قرار دادن رشد در سلسلهمراتب زنجیره ارزش و کسب جایگاه در عالیترین سطوح آن مدنظر قرار داده است.
مهدیه حیدری؛ مرتضی نورمحمدی
چکیده
پرسش اصلی مطرح شده این است که چرا همزمان با شیوع کووید – 19 در خاورمیانه، منازعات و درگیریهای نظامی از تداوم و شدت بیشتری برخوردار شده است؟ فرضیه تحقیق این است که شیوع کووید -19 و درگیری دولتهای منطقه با ویروس کرونا و تلاش برای مهار و مقابله با آن، منجر به ایجاد اختلال در عملکردشان و یک خلا امنیتی شده است، بهگونهای که گروههای ...
بیشتر
پرسش اصلی مطرح شده این است که چرا همزمان با شیوع کووید – 19 در خاورمیانه، منازعات و درگیریهای نظامی از تداوم و شدت بیشتری برخوردار شده است؟ فرضیه تحقیق این است که شیوع کووید -19 و درگیری دولتهای منطقه با ویروس کرونا و تلاش برای مهار و مقابله با آن، منجر به ایجاد اختلال در عملکردشان و یک خلا امنیتی شده است، بهگونهای که گروههای درگیر، مصمم شدند تا از این فرصت استفاده کرده و در صدد پر کردن این خلا امنیتی به نفع خود برآیند. نتیجه پژوهش این است که ادراک تهدید دولتها از امنیت و نوع تهدیدات در خاورمیانه، همچنان مبتنی بر تهدیدات نظامی بوده و گسترش ویروس کرونا منجر به تغییری در این برداشت نشده است. از اینرو، برداشت تهدید مشترکی از کووید-19 که نیازمند همکاری و تشریک مساعی دولتها و طرفهای درگیر برای مهار و مقابله با آن است؛ در خاورمیانه وجود ندارد. شیوه گردآوری مطالب و دادهها در این تحقیق مبتنی بر شیوه کتابخانهای و اسنادی و نیز روش تحقیق بر مبنای روش تحقیقی توصیفی تحلیلی است.
طه اکرمی؛ سید داود آقایی
چکیده
خروج نیروهای زمینی آمریکا از منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا و همزمانی آن با حضور پررنگتر متحدین غربی آمریکا و تجهیز بیشتر متحدین منطقهای آن، نشان از تغییر رویکرد غرب آسیا و شمال آفریقا آمریکا و بهتبع راهبرد چرخش به شرق این کشور داشت. بنا بر نظر نگارندگان، این راهبرد جدید، راهبرد آمریکا نسبت به بحرانها و تحولات غرب آسیا و شمال ...
بیشتر
خروج نیروهای زمینی آمریکا از منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا و همزمانی آن با حضور پررنگتر متحدین غربی آمریکا و تجهیز بیشتر متحدین منطقهای آن، نشان از تغییر رویکرد غرب آسیا و شمال آفریقا آمریکا و بهتبع راهبرد چرخش به شرق این کشور داشت. بنا بر نظر نگارندگان، این راهبرد جدید، راهبرد آمریکا نسبت به بحرانها و تحولات غرب آسیا و شمال آفریقا را تغییر داده است گروه تروریستی داعش، نمونه اخیر این بحرانها است. لذا سؤال اصلی مقاله این است که سیاست و راهبرد جدید آمریکا نسبت به غرب آسیا و شمال آفریقا چیست؟ و این راهبرد در مبارزه با گروههای تروریستی و به خصوص داعش، چگونه خواهد بود؟ این پژوهش با بهرهگیری از روش تحلیلی- توصیفی و با استفاده از نظریه توازن قوای فراساحل نتیجه میگیرد که مواردی از قبیل عدم حضور نیروهای زمینی، انتقال بار هزینهها بر دوش سایر متحدین و احاله مسئولیت، چندجانبهگرایی و ... از جمله عناصر اصلی راهبرد جدید آمریکا است که به تبع آن، استفاده از نیروهای محلی، متحدین منطقهای، راهبرد رد پای کمرنگ و ائتلافهایی چون ائتلاف هوایی علیه داعش، تجهیز و آموزش نیروها، استفاده از نیروی دریایی و نیروهای ویژه و استفاده از پهبادها و موشکها و... انتخابهای اول آمریکا خواهند بود.
بهروز نامداری؛ کیهان برزگر
چکیده
این مقاله به بررسی نقش منابع غیرمتعارف نفت بر ساختار درونی و تصمیمگیریهای سازمان اوپک میپردازد. نحوه تعامل اعضا در سازمان اوپک نشان میدهد که منابع جدید نفت شیل نحوه رفتار متقابل و تصمیمگیری درون این سازمان را تحت تاثیر قرار میدهد. از آنجا که جایگاه و قدرت این سازمان بینالمللی، همواره تحت تأثیر اختلافات ساختاری درون این ...
بیشتر
این مقاله به بررسی نقش منابع غیرمتعارف نفت بر ساختار درونی و تصمیمگیریهای سازمان اوپک میپردازد. نحوه تعامل اعضا در سازمان اوپک نشان میدهد که منابع جدید نفت شیل نحوه رفتار متقابل و تصمیمگیری درون این سازمان را تحت تاثیر قرار میدهد. از آنجا که جایگاه و قدرت این سازمان بینالمللی، همواره تحت تأثیر اختلافات ساختاری درون این سازمان بوده است و تولید از منابع نامتعارف نفت که قسمت عمده آن در خارج از حوزه سرزمینی اعضای اوپک است، میتواند به تعمیق اختلافات در درون این سازمان و یا ترمیم آنها بینجامد، هرگونه تغییر اساسی در میزان تأثیرگذاری اوپک در اقتصاد جهانی میتواند کلیت وجودی آن را تحت تأثیر قرار دهد. این نوشتار با استفاده از متغیر تاریخی اختلافات درون سازمان اوپک و انطباق آن با سناریوهای کمی آتی تولید نفت از منابع متعارف و غیرمتعارف به این نتیجه میرسد که ورود و تداوم متغیر نفت شیل به بازار بینالمللی انرژی، همزمان میتواند عامل تداوم و استحکام سازمان اوپک و یا از همگسیختگی این سازمان بینالمللی بعد از چندین دهه فعالیت در بازار انرژی جهانی شود.
حسین خانی
چکیده
رشدنوسلفی گری و ظهور پدیده داعش که به صورت فزاینده در منطقه خاورمیانه گسترشیافته و چندین کشور را تحت تاثیر خود قرار داده،حاکی از فصل نوین مسائلامنیتی در این منطقه است. پرسش اصلی این نوشتار این است که در پرتو تهدیدات داعش در سالهای اخیر، چشم ...
بیشتر
رشدنوسلفی گری و ظهور پدیده داعش که به صورت فزاینده در منطقه خاورمیانه گسترشیافته و چندین کشور را تحت تاثیر خود قرار داده،حاکی از فصل نوین مسائلامنیتی در این منطقه است. پرسش اصلی این نوشتار این است که در پرتو تهدیدات داعش در سالهای اخیر، چشم انداز امنیت منطقه ایجمهوری اسلامی ایران متأثر از چه عواملی خواهد بود؟فرضیه مقاله نشان دهنده آن است که به دلیل استمرار پیشرانهای این تهدیدات، امنیت منطقه ای ایران در یک تقابلهویت جویانهباجریانسلفی- تکفیریقراردارد. نوشتار پیشرو با استفاده از روش کیفی و استعانت از تکنیک کتابخانه ای توصیفی به دو بخش تقسیم میشود. بخش نخست،بهبررسی متون پژوهشی مرتبط با ظهور داعش و تأثیر آن بر امنیت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران می پردازد و بخش دوم، درپی ارائه چارچوبی تحلیلی مبتنی بر حضور و استمرار عوامل موثر (پیشرانهای) بحرانزا است که شناخت آنها ترسیم چشم انداز امنیت منطقه ای را برای جمهوری اسلامی ایران میسر می سازد.
سجاد بهرامی مقدم
چکیده
این مقالهبه روش تبیینی و از چشمانداز نظریه موازنه منافع نشان میدهد که روابط امریکا و عربستان بر الگوی پیچیده همکاری در عین تعارض منافع در حوزههای ژئوپولیتیکی مبتنی است. تعارض منافع مانع از ارتقای همکاریهای دو دولت به اتحادی استراتژیک شده و همزمان منافع مشترک مانع از فروپاشی روابط دو دولت شده است، بنابراین موضوعاتی مانند ...
بیشتر
این مقالهبه روش تبیینی و از چشمانداز نظریه موازنه منافع نشان میدهد که روابط امریکا و عربستان بر الگوی پیچیده همکاری در عین تعارض منافع در حوزههای ژئوپولیتیکی مبتنی است. تعارض منافع مانع از ارتقای همکاریهای دو دولت به اتحادی استراتژیک شده و همزمان منافع مشترک مانع از فروپاشی روابط دو دولت شده است، بنابراین موضوعاتی مانند توافقهای تسلیحاتی و یا مواضع متفاوت دو دولت در بحرانهای خاورمیانه به تغیری اساسی در روابطشان منجر نمیشود. همچنین یافتهها نشان میدهد که شکلگیری و تداوم پیوندهای دو دولت دلایلی امنیتی دارد و پادشاهی سعودی در بطن این مشارکت، از قدرت امریکا برای مقابله با رقبای منطقهای خود بهره گرفته است و ترس از ایران بویژه در طول دهه گذشته محرکی نیرومند در سیاستهای خاورمیانهای عربستان بوده است، ترسی که شدت آن ریشه در سوء برداشتها و آسیب پذیریهای پادشاهی سعودی نسبت به ایران دارد، به گونهای که پادشاهی سعودی نفوذ تدافعی ایران را در خاورمیانه نفوذی تهاجمی همراه مقاصدی مخاطرهآمیز دریافته است. بر این اساس نگارنده در پایان ضرورت یک مجمع گفتگوی منطقهای در حوزه خلیج فارس را با هدف تخفیف سوء برداشتها از رفتار و نیات همسایگان خاطرنشان کردهاند.
مجتبی شریعتی؛ حسین سلیمی
چکیده
منطقه خاورمیانه در حال تحول است. عوامل و بازیگران بسیاری نیز بر تحولات آن اثرگذار است که بر پیچیدگی مسائل آن میافزاید. این وضعیت سیال و مبهم موجب مواجهه با سناریوهای مختلفی شده است که میتواند آینده کشورهای اسلامی و بهطور کلی خاورمیانه را به اشکال مختلفی رقم زند. در این مقاله به این سؤال اصلی پاسخ داده میشود که: روندهای آینده دموکراسی ...
بیشتر
منطقه خاورمیانه در حال تحول است. عوامل و بازیگران بسیاری نیز بر تحولات آن اثرگذار است که بر پیچیدگی مسائل آن میافزاید. این وضعیت سیال و مبهم موجب مواجهه با سناریوهای مختلفی شده است که میتواند آینده کشورهای اسلامی و بهطور کلی خاورمیانه را به اشکال مختلفی رقم زند. در این مقاله به این سؤال اصلی پاسخ داده میشود که: روندهای آینده دموکراسی در خاورمیانه تا سال 2025، چه تأثیراتی بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران میگذارد؟ در پاسخ به این پرسش، با بررسی آیندهپژوهانه روندهای آینده دموکراسی در خاورمیانه، در چارچوب نظریه سازهانگاری و با روش دلفی، پرسشنامهای طراحی و در اختیار خبرگان موضوع قرار گرفت. در ادامه، با هدایت تیم راهبری، دادههای پرسشنامههای دلفی، تجزیه و تحلیل شدند. سپس نتایج و نظرات خبرگان و پاسخدهندگان به گویهها، تحلیل کیفی شد و چهار سناریوی اصلی به دست آمد که شامل تفوق و حاکمیت مردمسالاری دینی؛ سکولاریسم؛ سلفیگری و حکومتهای نظامی، سلطنتی مطلقه و قومی هستند. در نهایت مطلوبترین سناریو و تهدیدآمیزترین سناریو برای جمهوری اسلامی ایران معرفی و راهکارهایی ارائه میشود.
شهروز شریعتی؛ بهنام وکیلی
چکیده
تثبیت نظام جمهوری اسلامیایران و کاهش آشکار تهدید تروریسم در داخل کشور میتواند منجر به این باور شود که رشد تروریسم و تعدد گروههای تروریستی در اطراف مرزهای ایران تا زمانی که گروههای مذکور وارد خاک ایران نشدهاند، تهدیدی جدی علیه امنیت ملی کشور محسوب نمیشود و درگیری با گروههای موصوف در بیرون مرزها برخلاف منافع ملی است. این ...
بیشتر
تثبیت نظام جمهوری اسلامیایران و کاهش آشکار تهدید تروریسم در داخل کشور میتواند منجر به این باور شود که رشد تروریسم و تعدد گروههای تروریستی در اطراف مرزهای ایران تا زمانی که گروههای مذکور وارد خاک ایران نشدهاند، تهدیدی جدی علیه امنیت ملی کشور محسوب نمیشود و درگیری با گروههای موصوف در بیرون مرزها برخلاف منافع ملی است. این نوشتار با بهرهگیری از آمار و دادههای مستند، با روش توصیفی و تحلیلی و با روششناسی «رئالیسم نئوکلاسیک» ضمن بهرهگیری از آموزههای نظریات مختلف در حوزه روابط بینالملل افزون بر معرفی ایران بهعنوان قدرت منطقهای، میکوشد تا با ارزیابی مخاطرات تروریسم نوظهور خاورمیانه به این پرسش پاسخ دهد که وجود گروههای تروریستی در منطقه چه تأثیری بر هژمونی و قدرت منطقهای ایران میگذارد؟ این پژوهش نشان میدهد که تروریسم نوظهور خاورمیانه، هژمونی و قدرت منطقهای ایران، این کشور را بهعنوان قدرتمندترین دولت ضدتروریست منطقه غرب آسیا از درون و بیرون مورد چالش قرار داده است و تهدیدی جدی برای بسط همگرایی منطقهای و دستیابی به اهداف اقتصادی و توسعهیافتگی ایران محسوب میشود.
فریبرز ارغوانی پیرسلامی؛ سید جواد صالحی؛ امیر ایمانی
چکیده
یکی از مسائل مهم و چالشبرانگیز خاورمیانه و ترکیه معاصر، مطالعه الگوهای ثبات و تهدید دموکراسی است. ترکیه در زمره معدود کشورهای خاورمیانه است که تجربه بلندمدتی در دموکراسی داشته است. با این حال، روند دموکراسی ترکیه از زمان تاسیس جمهوری ترکیه تا به امروز حاکی از نوعی الگوی نوسانی بوده است؛ الگویی که بر اساس آن دموکراسی ترکیه هیچگاه ...
بیشتر
یکی از مسائل مهم و چالشبرانگیز خاورمیانه و ترکیه معاصر، مطالعه الگوهای ثبات و تهدید دموکراسی است. ترکیه در زمره معدود کشورهای خاورمیانه است که تجربه بلندمدتی در دموکراسی داشته است. با این حال، روند دموکراسی ترکیه از زمان تاسیس جمهوری ترکیه تا به امروز حاکی از نوعی الگوی نوسانی بوده است؛ الگویی که بر اساس آن دموکراسی ترکیه هیچگاه به ثبات دموکراتیک دست نیافته و همواره با مولفههایی مواجه بوده که هم به تقویت دموکراسی در این کشور کمک کردهاند و هم زمینه تضعیف و تهدید آن را مهیا ساختهاند. این پژوهش با هدف ریشهیابی مولفههای نوسان در الگوی دموکراسی ترکیه به دنبال ارائه پاسخ به این سوال است که چرا روند دموکراسی ترکیه باوجود تداوم و تکامل، نتوانسته نویدبخش ثبات باشد و دائماً با الگوی نوسانی ثبات و تهدید همراه شده است؟ یافتههای این نوشتار با اتکا به روش توصیفی- تبیینی و بهرهگیری از روند تاریخی حکمرانی در ترکیه نشان میدهد که اثرگذاری و همزیستی همزمان مولفههای ثباتبخش همچون اصلاحات قانون اساسی، سیستم حزبی و عضویت در اتحادیه اروپا در کنار مولفههای تهدیدزا مانند تهدیدهای قومی، چالشهای مذهبی و مداخله نظامیان در شکلگیری این الگوی نوسانی موثر است
حسین سلیمی؛ حمیدرضا اکبری
چکیده
اسلام سیاسی یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین گفتمانهای موجود در خاورمیانه و جهان اسلام است و حتی نقشآفرینی آن در سطح جهانی نیز قابل توجه است. طی یک قرن اخیر هرگاه تقاضاهای اجتماعی و سیاسی در خاورمیانه و جهان اسلام به حد بحرانی رسید، این گفتمان بهعنوان بدیلی قدرتمند در عرصۀ اجتماعی، سیاسی و امنیتی ظاهر شده و نقشآفرینی کرده ...
بیشتر
اسلام سیاسی یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین گفتمانهای موجود در خاورمیانه و جهان اسلام است و حتی نقشآفرینی آن در سطح جهانی نیز قابل توجه است. طی یک قرن اخیر هرگاه تقاضاهای اجتماعی و سیاسی در خاورمیانه و جهان اسلام به حد بحرانی رسید، این گفتمان بهعنوان بدیلی قدرتمند در عرصۀ اجتماعی، سیاسی و امنیتی ظاهر شده و نقشآفرینی کرده است. البته در خوانش سکولار و غربی، این نقشآفرینی به دلیل تقابل با نظم و ساختار نظام بینالملل، همواره تنازعآمیز و خشونتبار بوده است. لذا برخی محققان، سلبی بودن، نفیآمیز بودن، واکنشی بودن، برهم زننده بودن نظم منطقهای و جهانی را از ویژگیهای بارز این گفتمان میدانند. اما بازخوانی مفروضات معرفتی این گفتمان نشان میدهد فهم و درک نشأت گرفته از خوانش سکولار، برداشتی جامع و دقیق از اسلام سیاسی ارائه نمیدهد و همین امر مشکلاتی را در مواجهه با آن ایجاد میکند. در این تحقیق سعی شده با صورتبندی این گفتمان در نظام بینالملل و خاورمیانه ذیل سه مؤلفۀ اصلی شکل دهنده آن شامل: «مؤلفههای تاریخی، هویتی و معرفتی»، به این سؤال پاسخ دهیم که گفتمان اسلام سیاسی ذیل چه مفروضات معرفتی در نظام سیاسی – اجتماعی و بینالملل عمل میکند
ناصر پورحسن؛ عبدالمجید سیفی
چکیده
قبل از پیدایش «داعش»، این باور وجود داشت که خطر «نوسلفیگری» به خاورمیانه محدود میشود؛ اما با تصاعد بحران تکفیریگری و سرایت آن به دیگر مناطق جهان، مشخص شدامنیت بینالمللی را نیز تهدید میکند. پس از خاورمیانه، اروپا دومین منطقهای است که با خطر نوسلفیگری مواجه شده است. شکلگیری و توسیع پدیدۀ تکفیریگری ...
بیشتر
قبل از پیدایش «داعش»، این باور وجود داشت که خطر «نوسلفیگری» به خاورمیانه محدود میشود؛ اما با تصاعد بحران تکفیریگری و سرایت آن به دیگر مناطق جهان، مشخص شدامنیت بینالمللی را نیز تهدید میکند. پس از خاورمیانه، اروپا دومین منطقهای است که با خطر نوسلفیگری مواجه شده است. شکلگیری و توسیع پدیدۀ تکفیریگری و پیوستن جوانان اروپایی به جریانهای نوسلفی در اروپا، مسئلۀ علمی این پژوهش است و از معبر این سؤال که چگونه طیف گستردهای از جوانان اروپایی جذب گروههای نوسلفی میشوند و این پدیده چه پیامدهای امنیتی دارد، بررسی و براساس نظریۀ «مانوئل کاستلز» دربارۀ هویت پاسخ دادهشدهاست. به نظر میرسد روند «هویتسازی پروژهای» در اروپا، نتوانسته به همگرایی و جذب مسلمانان در این قاره منجر شود و با انزوا و بحران حاشیهای شدن، در آنها «هویت مقاومت» ایجادکرده است. دگردیسی در بنیانهای اندیشهای سلفیگری سنتی به تبع آن تغییر در سازماندهی عملیاتی که با پیدایش امکانات نوین ارتباطی و شبکهای شدن همراه شده، منجر به پیدایش جنبشهای جدید اجتماعی تکفیری شده که بدون مرکزیت عمل کرده و به اساسیترین تهدید امنیتی اروپا تبدیل شده است. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است.
ابوذر گوهری مقدم؛ رامین مددلو
چکیده
این مقاله بر آن است با احصا اصول نوعثمانیگری بر مبنای قرائت حزب عدالت و توسعه از آن و با تکیه بر متغیرهای ریشهای، ارتباط مستقیم آن اصول را با مبانی نظری و اعتقادی این حزب نشان دهد. به همین جهت سه اصل محوریت ترکیه، مرزهای هویتی بینالمللی و هویت شرقی-ارزشهای غربی مورد شناسایی و ارتباط آنها با گروههای اجتماعیای که حزب از میان ...
بیشتر
این مقاله بر آن است با احصا اصول نوعثمانیگری بر مبنای قرائت حزب عدالت و توسعه از آن و با تکیه بر متغیرهای ریشهای، ارتباط مستقیم آن اصول را با مبانی نظری و اعتقادی این حزب نشان دهد. به همین جهت سه اصل محوریت ترکیه، مرزهای هویتی بینالمللی و هویت شرقی-ارزشهای غربی مورد شناسایی و ارتباط آنها با گروههای اجتماعیای که حزب از میان آنها برخاسته است مورد بررسی قرار گرفته است. این امر موجب گردیده این سه اصل به عنوان اصول پایدار نوعثمانیگری حزب عدالت و توسعه مطرح شوند و از سیاستهایی که ریشه متغیرهای روشی دارند و بر اساس شرایط زمانی و مکانی دچار تغییر میشوند، جدا گردند. همچنین با تکیه بر متغیرهای ریشهای تعاریف حزب از اسلامگرایی، میزان تاثیرپذیری آن از کمالیسم و گذشته نوعثمانیگری مشخص گردیده است. بر اساس یافتههای این مقاله متوجه میشویم که حزب عدالت و توسعه در عرصه سیاست خارجی خود دچار تناقض نیست بلکه به سبب عدم رجوع به تعاریف حزب و رهبران آن از نگرش و شیوه عمل خود در عرصه سیاست خارجی، بینشی متفاوت از بیان آنها بر رفتار آنها از سوی برخی منتقدین حاکم شده بود.
محمد جمشیدی
دوره 4، شماره 15 ، اسفند 1394، ، صفحه 69-94
چکیده
برخلاف فضاسازیهای رسانهای، اسناد رسمی ایالات متحده تصریح دارند که جمهوری اسلامی ایران یک بازیگر عقلانی است و این عقلانیت فرصتی برای اثرگذاری، در مناسبات با تهران، ایجاد مینماید. این درک راهبردی در کنار وضعیت «عدم اطمینان» در خاورمیانه در پی بیداری اسلامی از مبانی شکلدهنده نوع ابزارهای سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران، ...
بیشتر
برخلاف فضاسازیهای رسانهای، اسناد رسمی ایالات متحده تصریح دارند که جمهوری اسلامی ایران یک بازیگر عقلانی است و این عقلانیت فرصتی برای اثرگذاری، در مناسبات با تهران، ایجاد مینماید. این درک راهبردی در کنار وضعیت «عدم اطمینان» در خاورمیانه در پی بیداری اسلامی از مبانی شکلدهنده نوع ابزارهای سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران، ازجمله تحریم، بوده است. در پی انتخابات ریاست جمهوری و توافق هستهای، واشنگتن با ارزیابی مجدد از میزان کارایی سیاست و ابزارهای خود، الزامات تداوم/ تغییر مسیر را بررسی نموده است. این نوشتار با تمرکز بر تحلیل گفتمان رسمی واشنگتن در این دوره، به دنبال پاسخ به این سوال است که ارزیابی واشنگتن از تهران در پی توافق هستهای چه بوده است و این ارزیابی چه تاثیری بر چشمانداز رقابت راهبردی بین ایران و آمریکا بخصوص در منطقه خواهد داشت. فرضیه نوشتار آنست که در وضعیت جدید، مواجهه بین ایران و آمریکا به سمت الگوی جدید ترکیبی سوق مییابد که از یک سو، مبتنی بر "پیشگیری" از "مسیر" تحقق گزینههای نامتعارف است و از سوی دیگر بر تداوم و تشدید تقابل در سطوح متعارف و نامتقارن استوار است. نهایتا این نوشتار به راهبرد مناسب جهت مدیریت وضعیت در راستای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران میپردازد.
سیدامیر نیاکویی؛ علی اصغر ستوده
دوره 4، شماره 15 ، اسفند 1394، ، صفحه 153-177
چکیده
خاورمیانه از آن دسته مناطقی است که بیشتر از آنکه دارای همگرایی منطقهای باشد، مشخصه دائمی آن منازعه و کشمکش است. ازجمله بحرانها و منازعات در این مجموعه امنیتی، منازعات داخلی سوریه و عراق است که میتواند بر روند و تکامل مجموعه امنیتی خاورمیانه تأثیرگذار باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر منازعات داخلی سوریه و عراق بر تکامل ...
بیشتر
خاورمیانه از آن دسته مناطقی است که بیشتر از آنکه دارای همگرایی منطقهای باشد، مشخصه دائمی آن منازعه و کشمکش است. ازجمله بحرانها و منازعات در این مجموعه امنیتی، منازعات داخلی سوریه و عراق است که میتواند بر روند و تکامل مجموعه امنیتی خاورمیانه تأثیرگذار باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر منازعات داخلی سوریه و عراق بر تکامل مجموعه امنیتی خاورمیانه است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که منازعات داخلی سوریه و عراق منجر به شکلگیری زیرمجموعهای بزرگتر با ادغام زیرمجموعههای شامات و خلیج فارس در قالب یک زیرمجموعه واحد شده است. این روند نتیجه پیوند عمیق پویشهای امنیتی بین این دو زیرمجموعه است. در سطح روابط دولت با دولت این منازعات باعث بازسازی و تقویت الگوی پایدار منازعه و رقابت ایران با دولتهای سنی خلیج فارس بهخصوص عربستان سعودی در قالب تقابل دو محور متضاد شده، ولی در کنار این الگو شکلگیری الگوی رقابت درون ائتلافی در بین دولتهای سنی منطقه به ساخت اجتماعی جدید مجموعه امنیتی اضافه شده است. این منازعات باعث تعامل بیشتر پویشهای امنیتی سطح منطقهای با سطح جهانی شده است
مراد کاویانی راد؛ سهیلا عباس پور گماری
دوره 4، شماره 12 ، خرداد 1394، ، صفحه 115-139
چکیده
بخش عمدهای از کنش انسان انسانی تابع ادراکی است که از محیط پیرامونی دارد؛ فهم این برداشتها در شناخت رویکردها و فرآیندهای تصمیم گیری بسیار کارآمد نشان داده است. در این میان،پدیدارشناسی از جمله روشهایی است که بر کیفیت و خاص بودن پدیده های سیاسی تأکید دارد و به دنبال ادارک پدیده های جهان است.از این رو، ارتباط میان رویکرد ادراک محیطی و ...
بیشتر
بخش عمدهای از کنش انسان انسانی تابع ادراکی است که از محیط پیرامونی دارد؛ فهم این برداشتها در شناخت رویکردها و فرآیندهای تصمیم گیری بسیار کارآمد نشان داده است. در این میان،پدیدارشناسی از جمله روشهایی است که بر کیفیت و خاص بودن پدیده های سیاسی تأکید دارد و به دنبال ادارک پدیده های جهان است.از این رو، ارتباط میان رویکرد ادراک محیطی و پدیدارشناسی وجود دارد که پژوهشگر را در درک پدیده های انسانی و اجتماعی همراهی میکند. بر اساس ادراک محیطی، زمانی که درک عینی مکان جایگزین درک ذهنی آن می شود، الگوهای پدیدار مکان به این دلیل که در ایجاد حس تعلق مکانی موثر می شوند، اهمیت می یابند. مقاله ی حاضر بر این فرض استوار است که اندیشه زمانمند و مکانمند بر اساس ادارک محیطی متفاوت جنبش های اسلامی شیعی و سنی خاورمیانه اعم از رادیکال و میانه رو در راهبرد آنها منشاء اثر شده است.
حمید صالحی
دوره 3، شماره 11 ، اسفند 1393، ، صفحه 87-101
چکیده
هدف اصلی از این نوشتار، مطالعه و بررسی موج سوم النهضه از منظر بیداری اسلامی و احیای امر دینی درکشورهای عربی منطقه است. جنبش های انقلابی در کشورهای عربی به عنوان حرکتی جامع بر مبنای تحکیم امر دینی و گفتمان دینی تحلیل میشود. این حرکت اجتماعی دارای شاخص های برجسته ای در قالب بیداری اسلامی است که بررسی آن منتج به ارائه ادبیات ...
بیشتر
هدف اصلی از این نوشتار، مطالعه و بررسی موج سوم النهضه از منظر بیداری اسلامی و احیای امر دینی درکشورهای عربی منطقه است. جنبش های انقلابی در کشورهای عربی به عنوان حرکتی جامع بر مبنای تحکیم امر دینی و گفتمان دینی تحلیل میشود. این حرکت اجتماعی دارای شاخص های برجسته ای در قالب بیداری اسلامی است که بررسی آن منتج به ارائه ادبیات جدیدی در این باره می شود. در واقع، موج اول النهضه در قالب اصلاحات سیاسی و دینی در جوامع مسلمانان به رهبری فکری جمالالدین اسدآبادی شروع شد. موج دوم؛ در قالب انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) نضج گرفت و موج سوم که ادامه موج دوم این رویداد مهم محسوب می شود، بدون رهبران کاریزما و به صورتی اجتماعی با نمادها و مطالبی مشخص به منصه ظهور رسید. بدین ترتیب فرضیه اصلی این مقاله اینگونه است که بیداری اسلامی بهویژه در تونس توانسته الگویی مناسب برای سایر جنبش های میانه رو در جهان عرب تبدیل شود. مشارکت فعال در عرصه سیاسی و حتی پذیرش شکست در رقابت های انتخاباتی رویه ای جدید برای نیروهای اسلامی است.
ابوذر گوهری مقدم
دوره 2، شماره 6 ، مهر 1392، ، صفحه 117-141
چکیده
تحولات بیداری اسلامی در منطقهی خاورمیانه پس از سال 2011میلادی نظم منطقهای را در ابعادمختلف تغییر داده و سیاستهای بازیگران منطقهای و فرامنطقهای را متأثر ساخته است. در این میان ایالاتمتحده -که پس از جنگ جهانی دوم منافع گستردهای را در این منطقهی استراتژیک برای خود تعریف کردهاست- بیش از هر دولت دیگری دچار بحران منافع شده است. مقالهی حاضر ...
بیشتر
تحولات بیداری اسلامی در منطقهی خاورمیانه پس از سال 2011میلادی نظم منطقهای را در ابعادمختلف تغییر داده و سیاستهای بازیگران منطقهای و فرامنطقهای را متأثر ساخته است. در این میان ایالاتمتحده -که پس از جنگ جهانی دوم منافع گستردهای را در این منطقهی استراتژیک برای خود تعریف کردهاست- بیش از هر دولت دیگری دچار بحران منافع شده است. مقالهی حاضر به بررسی منافع ایالاتمتحده درخاورمیانه پرداخته و آثار بیداری اسلامی را بر این منافع به آزمون میگذارد. این مقاله به دنبال پاسخ به اینپرسش اساسی است که نحوهی سیاستگذاری و راهبردهای ایالاتمتحده در قبال خیزش بیداریاسلامی درمنطقهی خاورمیانه از چه الگویی پیروی میکند. نتیجهی این تحقیق نشان میدهد که اوباما با اتخاذ سیاستخارجی عملگرایانه به دنبال مدیریت بحران به وجود آمده در منطقهی خاورمیانه است. در این راستا ازاقداماتی نظیر مداخلهی مستقیم نظامی تا تغییرات ظاهری در نخبگان حاکم را در دستور کار خود قرار داده ودر درازمدت نیز تلاش میکند از طریق کمک به انجام اصلاحات درونی، تداوم حضور نظامی در منطقه وکشورهای هدف، پرهیز از اتکای به متحد واحد، ترویج مدل اسلامگرایی سکولار، نزدیکی به جامعهیمدنی و اسلامگرایان منطقه، تقویت گفتمان حقوق بشر و پیشبرد روند سازش، چالشهای ناشی از بروزبیداری اسلامی در منطقه را مدیریت نماید