مجید عباسی
چکیده
نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم بر دوپایه فکرى و ارزشى از یک سود و پایه عملى (نظامى و سیاسى) از سوی دیگر بنا شد. پایه نخست، ادعاى برترىِ فکرى و ارزشى غرب و تثبیت آن بر سایر ملل بود. پایه دوم، مسئله توانایىهاى سیاسى و نظامى بود که اگر ملتها یا دولتها تحت تأثیر آن نظام ارزشى و فکری قرار نگیرند و تسلیم نشوند، با فشارهای سیاسى و نظامى ...
بیشتر
نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم بر دوپایه فکرى و ارزشى از یک سود و پایه عملى (نظامى و سیاسى) از سوی دیگر بنا شد. پایه نخست، ادعاى برترىِ فکرى و ارزشى غرب و تثبیت آن بر سایر ملل بود. پایه دوم، مسئله توانایىهاى سیاسى و نظامى بود که اگر ملتها یا دولتها تحت تأثیر آن نظام ارزشى و فکری قرار نگیرند و تسلیم نشوند، با فشارهای سیاسى و نظامى مجبور به همراهی شوند. هردو عامل، امروزه در حال تغییر است؛ مهمترین دلیل آن نیز تعارضهای فکری و عملی نظام سلطه است.این پژوهش با تمرکز بر دیدگاههای مقام معظم رهبری در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که: «در گفتمان حضرت آیتالله خامنهای، نظام سلطه در روابط بینالملل، بهلحاظ عملی، چه تعارضاتی با شعارهای ارائهشده در حوزه نظری دارد؟». یافتههای پژوهش حاکی از تناقضات نظام سلطه در نظریه و عمل در کلام مقام معظم رهبری در موضوعاتی مانند حقوق بشر، تروریسم، سلاحهای کشتار جمعی و دموکراسی است. این تناقضات، آسیبپذیری نظام سلطه را آشکار ساخته است و روند سقوط آن را تسهیل خواهد کرد.
مجتبی شریعتی؛ حسین سلیمی
چکیده
منطقه خاورمیانه در حال تحول است. عوامل و بازیگران بسیاری نیز بر تحولات آن اثرگذار است که بر پیچیدگی مسائل آن میافزاید. این وضعیت سیال و مبهم موجب مواجهه با سناریوهای مختلفی شده است که میتواند آینده کشورهای اسلامی و بهطور کلی خاورمیانه را به اشکال مختلفی رقم زند. در این مقاله به این سؤال اصلی پاسخ داده میشود که: روندهای آینده دموکراسی ...
بیشتر
منطقه خاورمیانه در حال تحول است. عوامل و بازیگران بسیاری نیز بر تحولات آن اثرگذار است که بر پیچیدگی مسائل آن میافزاید. این وضعیت سیال و مبهم موجب مواجهه با سناریوهای مختلفی شده است که میتواند آینده کشورهای اسلامی و بهطور کلی خاورمیانه را به اشکال مختلفی رقم زند. در این مقاله به این سؤال اصلی پاسخ داده میشود که: روندهای آینده دموکراسی در خاورمیانه تا سال 2025، چه تأثیراتی بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران میگذارد؟ در پاسخ به این پرسش، با بررسی آیندهپژوهانه روندهای آینده دموکراسی در خاورمیانه، در چارچوب نظریه سازهانگاری و با روش دلفی، پرسشنامهای طراحی و در اختیار خبرگان موضوع قرار گرفت. در ادامه، با هدایت تیم راهبری، دادههای پرسشنامههای دلفی، تجزیه و تحلیل شدند. سپس نتایج و نظرات خبرگان و پاسخدهندگان به گویهها، تحلیل کیفی شد و چهار سناریوی اصلی به دست آمد که شامل تفوق و حاکمیت مردمسالاری دینی؛ سکولاریسم؛ سلفیگری و حکومتهای نظامی، سلطنتی مطلقه و قومی هستند. در نهایت مطلوبترین سناریو و تهدیدآمیزترین سناریو برای جمهوری اسلامی ایران معرفی و راهکارهایی ارائه میشود.
عباسعلی رهبر؛ سجاد امیدپور؛ محمدوهاب نازاریان
چکیده
رابطه سیاست با زندگی روزمره از پیروزی انقلاب اسلامی غلظت و آمیختگی بیشتری یافت. با شروع جنگ تحمیلی، بویژه جنگ شهرها، زندگی روزمرۀ ایرانیان وارد حالت اضطراب آن دوره شد. از آنجا که نظام سیاسی بهطور مستقیم مسئول اداره و پیشبردِ جنگ بود وارد زندگی روزمره نیز میشد. این ورود و چگونگی اثرگذاری و توصیف معنای آن برای تجربۀ زیستۀ اعضای ...
بیشتر
رابطه سیاست با زندگی روزمره از پیروزی انقلاب اسلامی غلظت و آمیختگی بیشتری یافت. با شروع جنگ تحمیلی، بویژه جنگ شهرها، زندگی روزمرۀ ایرانیان وارد حالت اضطراب آن دوره شد. از آنجا که نظام سیاسی بهطور مستقیم مسئول اداره و پیشبردِ جنگ بود وارد زندگی روزمره نیز میشد. این ورود و چگونگی اثرگذاری و توصیف معنای آن برای تجربۀ زیستۀ اعضای عادی جامعه ایران مرکز ثقل این نوشتار است. جنگ شهرها با درگیر کردنِ بیواسطۀ غیرنظامیها با جنگ، بستر مسائل اجتماعی و سیاسی بوده است. برای فهم این موضوع، با توجه به فاصله زمانی و مکانی کنونی ما از آن، نگرش پدیدارشناختی میتواند مفید باشد؛ بنابراین، بهطور کلی تلاش ما معطوف است به اینکه اجازه دهیم تجربه زیستۀ فرد از پدیدۀ جنگ شهرها، به آشکارگی درآید. در این چارچوب، پرسش محوری ما این است که چگونه جنگ شهرها سبب پدیدار شدنِ زندگی روزمره به مثابه وضعیتی سیاسی در تجربه زیستۀ ایرانیان شد؟ عمدهترین پاسخ نیز این است که جنگ سبب فرارویِ ارگانیسم اجتماعی، زندگی روزمره، جنگ شهرها و سیاست از حدود مرسومشان شد و آمیختگی آنها با یکدیگر، وضعیت بسیج ایدئولوژیک را برای ساخت سیاسی فراهمتر از قبل کرد.
میترا راه نجات؛ حسن کبیری
چکیده
آذربایجان از جمله کشورهای قفقاز جنوبی است که به دلیل ویژگیهای خاص ژئوپلتیکی و ژئواکونومیکی برای ایران از اهمیت خاصی برخوردار است. علیرغم وجود زمینههای متعدد همگرایی میان ایران و آذربایجان، بیشتر شاهد واگرایی میان دو کشور بودهایم. پرسش این است که در فاصله زمانی 2000 تا 2016 چه عواملی بر واگرایی روابط ایران و آذربایجان مؤثر بوده ...
بیشتر
آذربایجان از جمله کشورهای قفقاز جنوبی است که به دلیل ویژگیهای خاص ژئوپلتیکی و ژئواکونومیکی برای ایران از اهمیت خاصی برخوردار است. علیرغم وجود زمینههای متعدد همگرایی میان ایران و آذربایجان، بیشتر شاهد واگرایی میان دو کشور بودهایم. پرسش این است که در فاصله زمانی 2000 تا 2016 چه عواملی بر واگرایی روابط ایران و آذربایجان مؤثر بوده است؟ فرضیه عبارت است از عمده عوامل موثر بر واگرایی روابط دو کشور را باید در قالب عوامل اقتصادی و امنیتی و سیاسی جستوجو کرد که توسط بازیگران منطقهایی و فرامنطقهایی بهعنوان یک ابزار نفوذ جهت محدود کردن دامنه نفوذ ایران در منطقه و تهدید بر ضد ایران استفاده شده است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس دادههای معتبر اسنادی و آرشیوی درصدد است عوامل واگرایی روابط دو کشور را تجزیهوتحلیل کند تا نشانههای فرصت برای سیاست خارجی ایران را از درون این تهدیدات شناسایی کند.
حسن مجیدی؛ محسن رحیمی نیا
چکیده
این میکوشد اشاره به زمینههای انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم، به بررسی گفتمان انتخاباتی حسن روحانی به منزله نامزد پیروز انتخابات بپردازد و به این سؤال پاسخ دهد که چگونه با روش تحلیل گفتمان، نحوه هژمونیک شدن گفتمان اعتدال در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم تبیین میشود؟ مدعای مقاله آن است که مؤلفههای گفتمانی نامزد پیروز در ...
بیشتر
این میکوشد اشاره به زمینههای انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم، به بررسی گفتمان انتخاباتی حسن روحانی به منزله نامزد پیروز انتخابات بپردازد و به این سؤال پاسخ دهد که چگونه با روش تحلیل گفتمان، نحوه هژمونیک شدن گفتمان اعتدال در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم تبیین میشود؟ مدعای مقاله آن است که مؤلفههای گفتمانی نامزد پیروز در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بیشتر بر اساس تنوع مفصلبندی از دالهای مختلف، اسطورهسازی و غیریتسازی در رابطهاش گفتمان حاکم بر دولت دهم، دسترسی و اعتبار بیشتر گفتمان اعتدال در جامعه و برخورداری از سوژگی سیاسی قابل تحلیل است. یافتههای این مقاله نشان میدهد گفتمان اعتدال در تنازع گفتمانی به دلیل برخورداری از موقعیت سوژگی سیاسی، فعالتر و منسجمتر، بهکارگیری فرایند حاشیهرانی و برجستهسازی، میزان دسترسی مؤثر و اعتبار بیشتر نسبت به سایر گفتمانهای رقیب، هژمونیک شده است.
سهیلا عباس پور گماری؛ افشین متقی
چکیده
تحلیل گفتمان علاوه بر متن، فضا را نیز در بر میگیرد. فضا در روایت هانری لوفور با سه مفهوم تسلط و خلق و تعدیل همراه میشود. در مناطق ناهمگن کشور با هویتهای متنوع، بنا بر ویژگیهای موقعیت جغرافیایی، کالبدی و معنایی فضا، گفتمانی شکل میگیرد که نوعی الگوی اقتدار را در آن مناطق برحسب نظام معنایی به وجود میآورد؛ این خردهگفتمانهای ...
بیشتر
تحلیل گفتمان علاوه بر متن، فضا را نیز در بر میگیرد. فضا در روایت هانری لوفور با سه مفهوم تسلط و خلق و تعدیل همراه میشود. در مناطق ناهمگن کشور با هویتهای متنوع، بنا بر ویژگیهای موقعیت جغرافیایی، کالبدی و معنایی فضا، گفتمانی شکل میگیرد که نوعی الگوی اقتدار را در آن مناطق برحسب نظام معنایی به وجود میآورد؛ این خردهگفتمانهای مناطق مختلف بنا بر جنس وجه غالب فضا یا در هماهنگی با هم هستند یا در تضاد و تعارض. نوع نگاه غالب اعم از امنیتی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به کشور است که باعث ساماندهی دال و مدلولها در یک منظومه گفتمانیِ حاصل از تقسیمات کشوری میشود. پرسش اصلی تحقیق این است که با توجه به موقعیت ناهمگن هرکدام از استانهای ایران وگفتمان غالب در تقسیمات کشوری، کنش و تعاملات در سطح ناحیهای چگونه به سمت همگرایی سوق مییابد؟ در ساماندهی مطلوب فضا، دال مرکزی گفتمان اصلی باید از چنان قدرتی برخوردار باشد که اقتدار تولید شده توسط آن، بتواند مناطق حاشیهای را بهطور منسجم و در ارتباطی تنگاتنگ و نزدیک با یکدیگر حفظ کرده تا با مفصلبندی دوباره دالهای شناور در یک زنجیره، زمینه همگرایی بیشتر را فراهم کند.
محمد مهدی اسماعیلی
چکیده
حرکتهای اسلامی در دو سده اخیر در جهان اسلام، بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پرسشهای متعددی را در ماهیت و عملکرد آنها ایجاد کرده است. پس از انقلابهای جدید عربی در منطقه و قدرتیابی گروههای خشونتطلب با هویت دینی، به دغدغهای فراگیر و عمومی در حوزه نظام بینالملل و تحلیلگران جهانی تبدیل شده است. در این میان، یکی از پرسشهای ...
بیشتر
حرکتهای اسلامی در دو سده اخیر در جهان اسلام، بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پرسشهای متعددی را در ماهیت و عملکرد آنها ایجاد کرده است. پس از انقلابهای جدید عربی در منطقه و قدرتیابی گروههای خشونتطلب با هویت دینی، به دغدغهای فراگیر و عمومی در حوزه نظام بینالملل و تحلیلگران جهانی تبدیل شده است. در این میان، یکی از پرسشهای اصلی، فهم نگاه آنها به رضایت عمومی یا استفاده از زور و غلبه در ایجاد حکومت دینی و حفظ و بقای آن است. در این مقاله با بررسی مقایسهای آرای امام خمینی و سید قطب، دو اندیشمند انقلابی معاصر جهان اسلام، درخصوص جمهوریت و تغلب و توجه به مبانی و ریشههای نظری و آبشخورهای تاریخی، بازتاب آنها را در جنبشهای متأثر از هر یک از این دو نگاه مطالعه و مشخص میشود که عنصر خشونت محصول نگاه معطوف به نفی جمهوریت و مشروع دانستن تغلب است. تلقی ایجابی امام خمینی در قبال جمهوریت و نفی خشونت باعث شده است که گروههای اسلامیِ متاثر از انقلاب اسلامی و امام راحل (ره) رویکردی دموکراتیک و عمدتاً مسالمتجویانه در مواجهات سیاسی خود داشته باشند؛ در مقابل؛ تلقی منفی از جمهوریت و پذیرش خشونت در راه ایجاد حکومت اسلامی توسط سید قطب، شکلگیری و گسترش روحیه نظامیگری و تغلب را در میان هوادارانش به دنبال داشته است.
سید یوسف قرشی؛ هادی صادقی اول
چکیده
بررسی ابعاد مختلف ملیگراییِ بلوچ پاکستان و تأثیر آنان بر قومِ بلوچِ ساکن در استان سیستان و بلوچستان موضوع این نوشتار است. اهمیت این مسئله در آن است که از یکسو مناطق مرزی ایران هماره آبستن تحولات ژرف فکری، دینی، قومیتی و بعضاً امنیتی بوده و از دیگرسو، در مرزهای شرقی و جنوبشرقی ایران، کشور پاکستان قرار گرفته که در آن، جریانات عمیق ...
بیشتر
بررسی ابعاد مختلف ملیگراییِ بلوچ پاکستان و تأثیر آنان بر قومِ بلوچِ ساکن در استان سیستان و بلوچستان موضوع این نوشتار است. اهمیت این مسئله در آن است که از یکسو مناطق مرزی ایران هماره آبستن تحولات ژرف فکری، دینی، قومیتی و بعضاً امنیتی بوده و از دیگرسو، در مرزهای شرقی و جنوبشرقی ایران، کشور پاکستان قرار گرفته که در آن، جریانات عمیق بنیادگرا و ملاحظات قومیتی و آموزههای متعارض ایدئولوژیک مطرح هستند. این پژوهش بر آن است تا با بهرهگیری از مفهوم همبستگی مکانیکی امیل دورکیم به واکاوی شاکله تاریخی و اجتماعی قومیت بلوچ در پاکستان و تأثیر آن بر گسستگی قومیتی در مرزهای شرقی ایران بپردازد. یافتههای مقاله نشان میدهد که در چارچوب انگاره همبستگی مکانیکی دورکیم، قومیت بلوچ پاکستان دارای الهامات قومیتی و ایدئولوژیک است و اگرچه دارای شاخههای مختلفی از حیث سازوکار عمل است، آرمان خود را تشکیل کشور بلوچستان بزرگ میپندارد. بر مبنای همین آرمان، برخی از شاخههای منشعب از قومیت بلوچ حتی به سمت مشی نظامی نیز سوق پیدا کردند تا ضمن ناامن کردن مناطق شرقی ایران، بلوچهای ساکن در استان سیستان و بلوچستان را به سمت خود جذب کنند.
علیرضا محمدی؛ محمد حسین خوانین زاده
چکیده
کارآمدی از مسائل حیاتی نظام جمهوری اسلامی است. نظریهپردازیهای این حوزه در ابتدای راه بوده و این واقعیت، مشکلات مهمی را در سطوح مختلف تئوریک و فرایندهای تصمیمگیری، اجرایی، گزینشگری و ارزیابی به وجود آورده است. این پژوهش با طراحی رهیافت سیستمی جامعنگر، چگونگی کاربرد، اهمیت و امتیازات این رهیافت را در ارتباط با کارآمدی این نظام ...
بیشتر
کارآمدی از مسائل حیاتی نظام جمهوری اسلامی است. نظریهپردازیهای این حوزه در ابتدای راه بوده و این واقعیت، مشکلات مهمی را در سطوح مختلف تئوریک و فرایندهای تصمیمگیری، اجرایی، گزینشگری و ارزیابی به وجود آورده است. این پژوهش با طراحی رهیافت سیستمی جامعنگر، چگونگی کاربرد، اهمیت و امتیازات این رهیافت را در ارتباط با کارآمدی این نظام مورد تحلیل قرار میدهد. بهگمان نگارندگان، کارآمدی جمهوری اسلامی، نیازمند مدلی علمی مبتنی بر شاخصهای بومی است تا با رویکردی واقعگرایانه و جامع به همه عناصر ایدهای، ساختاری، کارگزاری، رفتاری و فرایندهای داخلی و نظام های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و بینالمللی پیرامون نظام سیاسی، پاسخگوی همه ابعاد کارآمدی باشد. کاربست رهیافت سیستمی جامعنگر، با توجه به همه این متغیرها، نقشی ممتاز در مفهومشناسی، فرایندها و ارزیابی کارآمدی این نظام و تحقق «حیات طیبه» به عنوان مقصد اصلی انقلاب اسلامی، ایفا میکند.
علی کریمی مله؛ میثم بلباسی؛ سیدمحمدجواد قربی
چکیده
این نوشتار به دنبال پاسخ به این سؤال است که هویت فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در سند «مؤلفههای هویت ملی ایرانیان» دارای چه لایهها و عناصری است؟ دستاوردهای این تحقیق نشان از این دارد که هویت فرهنگی در سند مؤلفههای هویت ملی ایرانیان شامل دو لایه هویت فرهنگیِ اسلامی که دربرگیرنده عناصری چون معنویت و توحید، اسلام و مذهب تشیع ...
بیشتر
این نوشتار به دنبال پاسخ به این سؤال است که هویت فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در سند «مؤلفههای هویت ملی ایرانیان» دارای چه لایهها و عناصری است؟ دستاوردهای این تحقیق نشان از این دارد که هویت فرهنگی در سند مؤلفههای هویت ملی ایرانیان شامل دو لایه هویت فرهنگیِ اسلامی که دربرگیرنده عناصری چون معنویت و توحید، اسلام و مذهب تشیع و معارف قرآنی، همگرایی فرهنگی، دفع ظلم و ظلمستیزی، ولایتمداری، اخلاق و آداب و سنتهای حسنه، عمل به سیره پیامبر (ص)، عدالتطلبی بیپایان، انتظار و رسالت تاریخی ایرانیان است و لایه هویت فرهنگیِ ایرانی که شامل عناصری چون میراث فرهنگی و آیینها، معماری ایرانی، عالمان و علمدوستی، تاریخ ایران، دفاع از سرزمین، حافظه و خاطره جمعی، تمدن ایرانی، زبان و خط پارسی، سرزمین ایران، اقوام و گروههای ایرانی با خردهفرهنگهای زیبا میشود که میتواند هویتبخشی و همبستگی فرهنگی، معنوی و ملی در میان ملت ایران را به دنبال داشته باشد. همچنین باید خاطرنشان کرد که در این سند، به هویت مدرن و متجدد ایرانیان هیچ اشارهای نشده است. برای پاسخ به سؤال از روش تحلیل محتوای کیفی و کمی بهره گرفته میشود.
امیر محمد حاجی یوسفی؛ مریم جنیدی
چکیده
باوجودِ سلطه گفتمان ضد تروریسم و توجیه حمله امریکا به افغانستان و عراق پس از 11سپتامبر2001، تروریسم تکفیری به یکی از بزرگترین معضلات خاورمیانه بدل گشت و دولتها و جوامع مختلف را درگیر خود ساخت. پرسش اصلی مقاله این است که چگونه گفتمان مبارزه با تروریسمِ برآمده از فاجعه یازده سپتامبر موجب ظهور و صعود گروههای تکفیری جدید همچون داعش ...
بیشتر
باوجودِ سلطه گفتمان ضد تروریسم و توجیه حمله امریکا به افغانستان و عراق پس از 11سپتامبر2001، تروریسم تکفیری به یکی از بزرگترین معضلات خاورمیانه بدل گشت و دولتها و جوامع مختلف را درگیر خود ساخت. پرسش اصلی مقاله این است که چگونه گفتمان مبارزه با تروریسمِ برآمده از فاجعه یازده سپتامبر موجب ظهور و صعود گروههای تکفیری جدید همچون داعش شد. فرضیه ما این است که گفتمان مبارزه با تروریسم، تهدیدی از تروریستها و مسلمانان خلق کرد و تحت تأثیر فضای بینالاذهانیِ ایجاد شده از این گفتمان، بسیاری از مسلمانان مطرود، از این فضا به افراطگرایی جذب شدند و تعریفی که از خود و هویت خود ارائه کردند در واقع، بازتابی از تعریف «دیگری» از آنها بود. برای پاسخ به سؤال مقاله با بهرهگیری از رابطه تحلیل انتقادی گفتمان با تئوری هژمونی، گفتمان رسانهای مکتوب ایالات متحده، با تمرکز بر مطالعه متون مجله سیاست خارجی در فاصله زمانی 2001 تا 2004، یعنی تأسیس اولیه داعش به عنوان شاخه القاعده در عراق را بررسی میکنیم. نوآوری مقاله بررسی عوامل هویتآفرین گفتمان مبارزه با تروریسم با هویتیابی داعش از منظر فضای بینالاذهانی و سوبژکتیویته و معنا است.
محمدزمان راستگو؛ علی اکبر اسدی؛ سید مسعود موسوی شفائی
چکیده
اهل سنت عراق، با سقوط صدام و شکلگیری ساختار نوین فدرال دموکراتیک در کشور عراق، جایگاه برتر خود را از دست دادند و دچار نوعی سرگشتگی و آشفتگی سیاسی شدند؛ در نتیجه، رویکردهای سیاسی متفاوتی را در دورههای مختلف اتخاذ کردند. آنها از سال2003 بهبعد، هم از ذهنیت تاریخی سلطهگرا، همچنین از فضای سیاسی امنیتی درون عراق و تاحدودی وضعیت منطقه ...
بیشتر
اهل سنت عراق، با سقوط صدام و شکلگیری ساختار نوین فدرال دموکراتیک در کشور عراق، جایگاه برتر خود را از دست دادند و دچار نوعی سرگشتگی و آشفتگی سیاسی شدند؛ در نتیجه، رویکردهای سیاسی متفاوتی را در دورههای مختلف اتخاذ کردند. آنها از سال2003 بهبعد، هم از ذهنیت تاریخی سلطهگرا، همچنین از فضای سیاسی امنیتی درون عراق و تاحدودی وضعیت منطقه متأثر بودهاند. پرسش اصلی نوشتار آن است که گزینههای اعراب اهل سنت عراق، تحت تأثیر فضای سیاسی حاکم بر عراق پس از سقوط صدام به چه سمتوسویی سوق یافتهاند؟فرضیه اصلی آن است که کنشهای سیاسی اهل سنت در ساختار قدرت، بهصورت سینوسی از معارضه و تحریم تا مشارکت در نوسان بوده است؛ اما آنها با توجه به نتایج نامحسوس و نامطمئن رویکرد معارضه و همچنین محقق نشدن مشارکت متوازن (به عنوان بدیل مشارکت تناسبی)، کمکم به سمت گزینه سوم، یعنی کسب حاکمیت یا خودگردانی محلی در مناطق خود، گرایش یافتهاند که این موضوع میتواند به صورت شکلگیری اقالیم سنی نمود یابد. در این مقاله، شیوه استدلال و فهم رابطه بین متغیرها، براساس روش توصیفیتحلیلی است.