اصغر افتخاری؛ سید محمد صادق کاظمی
چکیده
چکیده پدیده نفاق یکی از مهمترین مسائلی است که حکومت نبوی با آن دست و پنجه نرم میکرد. پراکندهبودن منافقین در جامعه مدینه و همراهی ظاهری آنان با دیگر مسلمانان خطر عدم همراهی مسلمانان با سیاستهای نبوی در مقابل منافقین را افزایش میداد. پیامبر خدا به منظور کاهش خطر جذب دیگر مسلمانان به منافقان رفتارهای متعدد اقناعی داشت که مطالعه ...
بیشتر
چکیده پدیده نفاق یکی از مهمترین مسائلی است که حکومت نبوی با آن دست و پنجه نرم میکرد. پراکندهبودن منافقین در جامعه مدینه و همراهی ظاهری آنان با دیگر مسلمانان خطر عدم همراهی مسلمانان با سیاستهای نبوی در مقابل منافقین را افزایش میداد. پیامبر خدا به منظور کاهش خطر جذب دیگر مسلمانان به منافقان رفتارهای متعدد اقناعی داشت که مطالعه آنها میتواند دستیافتن به الگوی مطلوب اقناع افکار عمومی در عرصههای اعتقادی و فرهنگی را میسر گرداند. پرسش است این است که شیوههای اقناعی رسول خدا در مواجهه با منافقین چه بوده است؟ بهمنظور پاسخ به این پرسش خطابات قرآنی پیرامون رفتار پیامبر اکرم (ص) با منافقان بهعنوان داده معین شد و در نهایت با اتخاذ روش تبیینی و با قراردادن مدل ELM بهعنوان چارچوب مفهومی و جستجوی مولفههای آن در آیات منتخب، مدل اعتقادمحور بهعنوان مدل مطلوب اقناع افکار عمومی استخراج شد که شامل این مولفهها میباشد: 1- در حوزه انگیزه: آمیختن با شأن اجتماعی، آمیختن با اعتقادات و غافلگیری؛ 2- در حوزه توانایی عینیتبخشی به نتیجه عمل و تحریک اعتقادی جامعه و 3- در حوزه پاسخهای درخور: چیستی صفت منافقان، چیستی ماهیت رفتاری منافقان و چیستی نتیجه نفاق.
شهروز شریعتی؛ بهنام وکیلی
چکیده
تثبیت نظام جمهوری اسلامیایران و کاهش آشکار تهدید تروریسم در داخل کشور میتواند منجر به این باور شود که رشد تروریسم و تعدد گروههای تروریستی در اطراف مرزهای ایران تا زمانی که گروههای مذکور وارد خاک ایران نشدهاند، تهدیدی جدی علیه امنیت ملی کشور محسوب نمیشود و درگیری با گروههای موصوف در بیرون مرزها برخلاف منافع ملی است. این ...
بیشتر
تثبیت نظام جمهوری اسلامیایران و کاهش آشکار تهدید تروریسم در داخل کشور میتواند منجر به این باور شود که رشد تروریسم و تعدد گروههای تروریستی در اطراف مرزهای ایران تا زمانی که گروههای مذکور وارد خاک ایران نشدهاند، تهدیدی جدی علیه امنیت ملی کشور محسوب نمیشود و درگیری با گروههای موصوف در بیرون مرزها برخلاف منافع ملی است. این نوشتار با بهرهگیری از آمار و دادههای مستند، با روش توصیفی و تحلیلی و با روششناسی «رئالیسم نئوکلاسیک» ضمن بهرهگیری از آموزههای نظریات مختلف در حوزه روابط بینالملل افزون بر معرفی ایران بهعنوان قدرت منطقهای، میکوشد تا با ارزیابی مخاطرات تروریسم نوظهور خاورمیانه به این پرسش پاسخ دهد که وجود گروههای تروریستی در منطقه چه تأثیری بر هژمونی و قدرت منطقهای ایران میگذارد؟ این پژوهش نشان میدهد که تروریسم نوظهور خاورمیانه، هژمونی و قدرت منطقهای ایران، این کشور را بهعنوان قدرتمندترین دولت ضدتروریست منطقه غرب آسیا از درون و بیرون مورد چالش قرار داده است و تهدیدی جدی برای بسط همگرایی منطقهای و دستیابی به اهداف اقتصادی و توسعهیافتگی ایران محسوب میشود.
غلامرضا خواجه سروی؛ عباس سهراب زاده
چکیده
قدرت به عنوان اصلیترین مولفه سیاست، همواره مورد توجه افکار عمومی، نیروهای سیاسی- اجتماعی و هیات حاکمه و رسانه ها میباشد. تصاحب قدرت، هدف اصلی تکاپوی سیاسی است و نحوه تصاحب و استفاده از آن، بیشترین مباحث حول و حوش این مفهوم را تشکیل میدهد. شاخص مهم برای سنجش استفاده درست یا نادرست از قدرت قانون است. هرگاه حاکم بدون توجه به قانون ...
بیشتر
قدرت به عنوان اصلیترین مولفه سیاست، همواره مورد توجه افکار عمومی، نیروهای سیاسی- اجتماعی و هیات حاکمه و رسانه ها میباشد. تصاحب قدرت، هدف اصلی تکاپوی سیاسی است و نحوه تصاحب و استفاده از آن، بیشترین مباحث حول و حوش این مفهوم را تشکیل میدهد. شاخص مهم برای سنجش استفاده درست یا نادرست از قدرت قانون است. هرگاه حاکم بدون توجه به قانون و نهادهای قانونی، بر اساس سلیقه و رای خود از قدرت استفاده نماید، این قدرت را قدرت شخصیشده مینامند. نوشتار حاضر در پی آن است تا مشخص کند، رسانهها چگونه و با چه راهکارهایی مانع شخصیشدن قدرت یا شخصیتزدایی از آن میشوند.
محمدرضا صادقی؛ حسن دانایی فرد؛ معصومه مصطفی زاده
چکیده
دوری یا نزدیکی سیاست و اداره، محمل کلیدی تولید دانش در باب مدیریت دولتی است. در جوامع علمی مدیریت دولتی، بهمیزان دخالت سیاست در اداره "سیاستزدگی" گفته شده است. بنابراین در همه نظامهای اداری کشورهای جهان درجهای از سیاستزدگی وجود دارد و بهصراحت میتوان گفت هیچ کشوری را نمیتوان یافت که مدیریت دولتی در آن منویات سیاستمداران ...
بیشتر
دوری یا نزدیکی سیاست و اداره، محمل کلیدی تولید دانش در باب مدیریت دولتی است. در جوامع علمی مدیریت دولتی، بهمیزان دخالت سیاست در اداره "سیاستزدگی" گفته شده است. بنابراین در همه نظامهای اداری کشورهای جهان درجهای از سیاستزدگی وجود دارد و بهصراحت میتوان گفت هیچ کشوری را نمیتوان یافت که مدیریت دولتی در آن منویات سیاستمداران را در عمل اجرا نکند. البته بسته به میزان حرفهایبودن بوروکراسی، میزان تبعیت از دستورات سیاسی متغیر است. هدف نوشتار حاضر واکاوی این پدیده در شش کشور اروپایی و امریکای شمالی است. در این پژوهش با استفاده از روش مطالعه تطبیقی؛ مفهوم سیاستزدگی، فرآیندها و پیامدهای سیاستزدگی در کشورهای دانمارک، آلمان، فرانسه، بریتانیا، امریکا و یونان توضیح داده میشود. در پایان دلالتهایی برای سیاستزدگی در ایران ارائه شده است که میتواند راهنمای فهم و بهکارگیری دقیقتر ادبیات سیاسی حکمرانان داخلی در عرصه بینالمللی باشد.
فریبرز ارغوانی پیرسلامی؛ سید جواد صالحی؛ امیر ایمانی
چکیده
یکی از مسائل مهم و چالشبرانگیز خاورمیانه و ترکیه معاصر، مطالعه الگوهای ثبات و تهدید دموکراسی است. ترکیه در زمره معدود کشورهای خاورمیانه است که تجربه بلندمدتی در دموکراسی داشته است. با این حال، روند دموکراسی ترکیه از زمان تاسیس جمهوری ترکیه تا به امروز حاکی از نوعی الگوی نوسانی بوده است؛ الگویی که بر اساس آن دموکراسی ترکیه هیچگاه ...
بیشتر
یکی از مسائل مهم و چالشبرانگیز خاورمیانه و ترکیه معاصر، مطالعه الگوهای ثبات و تهدید دموکراسی است. ترکیه در زمره معدود کشورهای خاورمیانه است که تجربه بلندمدتی در دموکراسی داشته است. با این حال، روند دموکراسی ترکیه از زمان تاسیس جمهوری ترکیه تا به امروز حاکی از نوعی الگوی نوسانی بوده است؛ الگویی که بر اساس آن دموکراسی ترکیه هیچگاه به ثبات دموکراتیک دست نیافته و همواره با مولفههایی مواجه بوده که هم به تقویت دموکراسی در این کشور کمک کردهاند و هم زمینه تضعیف و تهدید آن را مهیا ساختهاند. این پژوهش با هدف ریشهیابی مولفههای نوسان در الگوی دموکراسی ترکیه به دنبال ارائه پاسخ به این سوال است که چرا روند دموکراسی ترکیه باوجود تداوم و تکامل، نتوانسته نویدبخش ثبات باشد و دائماً با الگوی نوسانی ثبات و تهدید همراه شده است؟ یافتههای این نوشتار با اتکا به روش توصیفی- تبیینی و بهرهگیری از روند تاریخی حکمرانی در ترکیه نشان میدهد که اثرگذاری و همزیستی همزمان مولفههای ثباتبخش همچون اصلاحات قانون اساسی، سیستم حزبی و عضویت در اتحادیه اروپا در کنار مولفههای تهدیدزا مانند تهدیدهای قومی، چالشهای مذهبی و مداخله نظامیان در شکلگیری این الگوی نوسانی موثر است
سید مسعود موسوی شفائی؛ زهرا زمردی
چکیده
انقلاب تونس در ژانویه 2011 میلادی، موجبات سرایت ناآرامیها به دیگر کشورهای خاورمیانه و شمال افریقارا فراهم کرد. نارضایتیها سرانجام در فوریه 2011 میلادی به سوریه رسید. و از ماه اوترقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای بهمنظور کسب قدرت در سوریه آغاز شد. از جمله کشورهای تاثیرگذار در بحران سوریه، ترکیه میباشد؛ حزب عدالت و ...
بیشتر
انقلاب تونس در ژانویه 2011 میلادی، موجبات سرایت ناآرامیها به دیگر کشورهای خاورمیانه و شمال افریقارا فراهم کرد. نارضایتیها سرانجام در فوریه 2011 میلادی به سوریه رسید. و از ماه اوترقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای بهمنظور کسب قدرت در سوریه آغاز شد. از جمله کشورهای تاثیرگذار در بحران سوریه، ترکیه میباشد؛ حزب عدالت و توسعه از سال 2002 میلادی، سیاست به حداقل رساندن تنش با همسایگان را، در دستور کار خود قرار داد. اما با شروع بحران داخلی سوریه، روابط آنکارا و دمشق مجددا تیره شد و اکنون ترکیه برای برکناری بشار اسد تلاش میکند. این پژوهش با به کارگیری روش تحلیلی_تبیینی،به چرایی مداخله غیرسازنده ترکیه در سوریه از اوت 2011 میلادی تا سال 2015 میلادی میپردازد. فرضیه پژوهش بهاین قرار است که ترکیه برای تکمیل سیاست تبدیل شدن به کانون انرژی، به دولتی کاملا همسو در سوریه نیاز دارد؛ زیرا سوریه دروازه ورود ترکیه به خاورمیانه است. سوریه با زمامداری بشار اسد با لغو قرارداد خط لوله انتقال گاز عرب از قطر به ترکیه و امضای قرارداد احداث خط لوله با ایران نشان داد شریک قابل اعتمادی برای ترکیه نیست و بههمینجهت از شروع بحران تا پایان سال 2015، آنکارا سیاست حذف اسد را در پیش گرفت.
داود کریمی پور؛ سید امیر نیاکوئی
چکیده
بررسی تطبیقی جایگاه و سیاستهای انرژی کشورهای روسیه و قطر بهعنوان مهمترین عرضهکنندگان نفت و گاز بسیار حائز اهمیت است. این پرسش که دو کشور چگونه با سیاستهای انرژی سعی در ارتقای منافع ملی داشته و با چه راهبردهایی از دیپلماسی انرژی در عرصه سیاست خارجی خود استفاده میکنند، محور اصلی پژوهش حاضر را شکل میدهد. یافتههای پژوهش این ...
بیشتر
بررسی تطبیقی جایگاه و سیاستهای انرژی کشورهای روسیه و قطر بهعنوان مهمترین عرضهکنندگان نفت و گاز بسیار حائز اهمیت است. این پرسش که دو کشور چگونه با سیاستهای انرژی سعی در ارتقای منافع ملی داشته و با چه راهبردهایی از دیپلماسی انرژی در عرصه سیاست خارجی خود استفاده میکنند، محور اصلی پژوهش حاضر را شکل میدهد. یافتههای پژوهش این است که روسیه بهدلیل استفاده از انرژی بهعنوان یک ابزار سیاسی، نتوانسته به خوبی از این ابزار برای توسعه اقتصادی استفاده کند، در حالیکه قطر از رهگذر دیپلماسی انرژی فعال و بینالمللی و اجتناب از اهرمسازی سیاسی از آن، توانسته علاوه بر دستاوردهای سیاسی، درآمدهای ناشی از صادرات گاز را، سکوی پرتاب توسعه اقتصادی و اجتماعی خود قرار دهد و به موفقیتهای قابل توجهی دست یابد. تأثیرگذاری دیپلماسی انرژی در سیاست خارجی قطر و روسیه متأثر از راهبرد صادراتی و نوع روابط با ایالات متحده امریکا نیز است