حسن مجیدی؛ مهدی پیروزفر
چکیده
شکلگیری جنبشهای مختلف در منطقه باعث شده تا طیف وسیعی از مطالعات پیرامون جنبشها شکل بگیرد و چرایی و چگونگی فعالیت این جنبشها را مدنظر قرار دهد. بنابراین در این مقاله سعی شده تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و روش تطبیقی دو جنبش اخوانالمسلمین و جنبش فتحالله گولن بررسی شود و به شباهتها و تفاوتهای آنها اشاره شود. فرضیه ...
بیشتر
شکلگیری جنبشهای مختلف در منطقه باعث شده تا طیف وسیعی از مطالعات پیرامون جنبشها شکل بگیرد و چرایی و چگونگی فعالیت این جنبشها را مدنظر قرار دهد. بنابراین در این مقاله سعی شده تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و روش تطبیقی دو جنبش اخوانالمسلمین و جنبش فتحالله گولن بررسی شود و به شباهتها و تفاوتهای آنها اشاره شود. فرضیه نوشتار این است که اخوانالمسلمین در شیوهها و روشها با جنبش گولن شباهت و در نوع نگاه به مقوله دین و سیاست دارای تفاوتهای اساسی هستند. در همین راستا یافتههای پژوهش حاکی از این است که دو جنبش در مقوله دین و دولت و سکولاریسم کاملاً متفاوت از هم و در مبحث دموکراسی و تصوف به هم نزدیک هستند. همچنین یافتههای تحقیق تصریح میکند که اگر چه هر دو جنبش دارای هدفی جهانشمول بودهاند؛ ولی جنبش گولن متوجه کل عالم و جنبش اخوانالمسلمین متوجه جهان اسلام بوده است. هرچند هر دو جنبش دست به فعالیتهای اقتصادی و خدماتی زدهاند ولی فعالیتهای خدماتی اخوانیها بیشتر از جنبش گولن بوده است.
روابط بین الملل
سجاد صادقی
چکیده
علیرغم اینکه جامعه دانشگاهی روابط بینالملل در دهههای اخیر تلاش کرده تا بدون حذف، تغییر بنیادی و با تکیه بر رویکرد «روابط بینالملل جهانی» بر وسعت دید نظریهپردازی جریان اصلی بیفزاید، به موازات شاهد تلاش نظریهپردازان ملیگرا برای ایجاد نظریات بومی هستیم که با قدرت گرفتن جریان فکری- حاکمیتی «خودیاریگرا» ...
بیشتر
علیرغم اینکه جامعه دانشگاهی روابط بینالملل در دهههای اخیر تلاش کرده تا بدون حذف، تغییر بنیادی و با تکیه بر رویکرد «روابط بینالملل جهانی» بر وسعت دید نظریهپردازی جریان اصلی بیفزاید، به موازات شاهد تلاش نظریهپردازان ملیگرا برای ایجاد نظریات بومی هستیم که با قدرت گرفتن جریان فکری- حاکمیتی «خودیاریگرا» این روند تشدید شده است؛ اما نظریهپردازی بومی تا امروز موفق به کسب جایگاه و هویت دانشگاهی مستقل نشده و مورد استقبال پژوهشگران قرار نگرفته است که این عدم شکلگیری را برخی به عملکرد جریان اصلی روابط بینالملل نسبت میدهند. در جریان اصلی نیز برخی نقش روابط بینالملل امریکایی را پررنگتر دیده و بر تاثیرگذاری عمیق امریکا در فرآیند نظریهپردازی تاکید دارند. مبنای این استدلال، پذیرش نقش «چیرهطلبانه بینالمللی» امریکا میباشد که موجب تولید و مدیریت وقایع بینالمللی متعدد دانسته شده که در نهایت برای پژوهشگران بومیگرا نیز چارهای جز انتخاب مسائل و تحلیل از منظر تاثیرگذاری عمیق سیاست خارجی امریکا باقی نگذاشته است. در اینجا بحث روند مشروعیتیابی از طریق امکان اجرایی شدن نظریات، موضوع مهمی است که «سندروم کیسینجر» را در اندیشمندان غیرامریکایی تشدید مینماید. در این پژوهش 500 مقاله علمی- پژوهشی از میان مقالههای منتشر شده در سالهای 1398، 1399 و 1400 مجلات علمی- پژوهشی روابط بینالملل ایران مورد بررسی و تاثیرگذاری امریکا بر ادبیات روابط بینالملل ایرانی مورد واکاوی قرار گرفته است.
تحولات جهان اسلام
سعید سرخی خوزانی؛ علی عابدی رنانی؛ علی کربلایی پازوکی
چکیده
از عوامل شایسته تحقیق درباره یک مذهب اسلامی، روابط آن مذهب و پیروان آن با پیروان سایر مذاهب اسلامی است. این روابط در مبانی اعتقادی آنها ریشه دارد. بر این اساس، سیاست خارجی راهبردی دولتهای اسلامی نیز در کنار سایر عوامل از آموزههای دینی آنها اثر میگیرد. یکی از این مذاهب اسلامی عمده در جنوب شرق آسیا، مذهب ماتریدیه است که تأثیر بهسزایی ...
بیشتر
از عوامل شایسته تحقیق درباره یک مذهب اسلامی، روابط آن مذهب و پیروان آن با پیروان سایر مذاهب اسلامی است. این روابط در مبانی اعتقادی آنها ریشه دارد. بر این اساس، سیاست خارجی راهبردی دولتهای اسلامی نیز در کنار سایر عوامل از آموزههای دینی آنها اثر میگیرد. یکی از این مذاهب اسلامی عمده در جنوب شرق آسیا، مذهب ماتریدیه است که تأثیر بهسزایی در عملکرد سیاسی و اعتقادی طالبان در افغانستان داشته است. این مذهب در قرن نوزدهم با الهام از اندیشههای کلامی علمای ماتریدی از جمله شاه ولی الله دهلوی با اهداف ضد استعماری و با تکیه بر جهاد در مقابل کفار در هندوستان شکل گرفت. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانهای به تحلیل و مقایسه مبانی اعتقادی گروه طالبان و وهابیت پرداخته میشود و این نتیجه حاصل شد که این دو گروه در برخی موضوعات کلامی مهم مثل توحید، زیارت، توسل، شفاعت و تفکیر شیعیان با یکدیگر اختلاف دارند. طالبان بر اساس این مبانی کلامی خود، پذیرش بیشتری نسبت به شیعیان دارند. در نتیجه، ارتباط ج.ا. ایران با طالبان و گروههای وهابیت بر اساس مبانی اعتقادی آنها باید متفاوت باشد.
روابط بین الملل
سید جلال دهقانی فیروزآبادی؛ سعید چهرآزاد
چکیده
زمینه اصلی این پژوهش، ارائه چارچوبی گسترده است که از طریق آن نقش هوش مصنوعی در استفاده غیراخلاقی از کارکردهای آن در مسائل امنیتی بصورت نظری و عملی مورد ارزیابی جدی قرار گیرد. پرسش اصلی پژوهش این است که درونمایه های امنیت ملی بر اساس آموزه های دوران استیلاء و هژمونی؛ هوش مصنوعی را چگونه می توان در قالب تروریسم، جنگ، تنازع ...
بیشتر
زمینه اصلی این پژوهش، ارائه چارچوبی گسترده است که از طریق آن نقش هوش مصنوعی در استفاده غیراخلاقی از کارکردهای آن در مسائل امنیتی بصورت نظری و عملی مورد ارزیابی جدی قرار گیرد. پرسش اصلی پژوهش این است که درونمایه های امنیت ملی بر اساس آموزه های دوران استیلاء و هژمونی؛ هوش مصنوعی را چگونه می توان در قالب تروریسم، جنگ، تنازع و دفاع مسئله دار کرد؟ در پاسخ به پرسش، این فرضیه مطرح می گردد که «امنیت ملی» بر اساس شاخصه های معرفتی- عملی ارائه شده، ظرفیت و قابلیت تببین و تفهیم این مسئله را دارد چراکه بر اساس نظریه های موجود در مطالعات امنیت ملی اعم از جریان اصلی و جریان انتقادی، هیچکدام بصورت جامع و کامل، نه می تواند درونمایه های مذکورِ امنیت ملی در عصر هوش مصنوعی و کلان داده را مسئله مند کند و نه پاسخگوی مسائل مرتبط با این حوزه در ساحتِ عملِ مناسبات امنیت ملی باشد. زمینهسازی برای کاربست عملی امنیت ملی با رویکرد داده بنیاد جز با نگاه مسئله مند تروریسم، جنگ و تنازع به سامان نخواهد شد و یکی از مصادیق راهبردی این الگوواره، «امنیت ملی الگوریتمی» است که پتانسیل ایجاد و تکوین نظم نوین امنیتی دیگری را به اثبات رسانیده است.
الهام رسولی ثانی آبادی
دوره 3، شماره 10 ، آبان 1393، ، صفحه 1-22
چکیده
هدف اصلی این مقاله پرداختن به روند منطقه گرایی در آمریکایلاتین به عنوان یکی از مناطق مهم و راهبردی جهان، از دیدگاه های مختلف نظری روابط بینالملل میباشد. از همین رو این پژوهش از میان جریانات نظری روابط بینالملل دو دیدگاه نظری واقعگرایی و لیبرالیزم را از جریان اصلی و دیدگاه سازهانگاری را از جریان غیراصلی رشته به ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله پرداختن به روند منطقه گرایی در آمریکایلاتین به عنوان یکی از مناطق مهم و راهبردی جهان، از دیدگاه های مختلف نظری روابط بینالملل میباشد. از همین رو این پژوهش از میان جریانات نظری روابط بینالملل دو دیدگاه نظری واقعگرایی و لیبرالیزم را از جریان اصلی و دیدگاه سازهانگاری را از جریان غیراصلی رشته به عنوان مبنای تئوریک بحث قرار داده و سعی مینماید از منظر این دیدگاهها روند منطقهگرایی آمریکای لاتین را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. برای رسیدن به این هدف در مبحث نخست این مقاله روند منطقه گرایی در حوزه آمریکای لاتین را با توجه به شاخصهای مختلف مورد بررسی قرار خواهیم داد و سپس در سه مبحث بعد، این روند منطقه گرایی را با توجه به کثرتگرایی تئوریک مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و به این نتیجه خواهیم رسیدکه از منظرهای نظری گوناگون، روند منطقه گرایی آمریکای لاتین به لحاظ توجه به روند منطقه گرایی، هدف منطقهگرایی، نوع کنشگران و کنش آنها و همچنین نوع روش تحلیل به طرق مختلفی معنا و تفسیر میشود. این پژوهش از روش تحلیلی- مقایسهای و به لحاظ گردآوری اطلاعات از منابع استنادی و مجازی استفاده خواهد کرد.
علیرضا اقا حسینی؛ سید جواد امام جمعه زاده؛ عاطفه فروغی
دوره 2، شماره 7 ، دی 1392، ، صفحه 125-146
چکیده
نویسندگان در این پژوهش تلاش دارند تا با کنکاش و واکاوی جعب هی سیاه دولت در ایران معاصر؛ به بررسی؛ مسائل داخلی، ماهیت دولت، هویت نوعی و هویت نقشی آ ن و در نهایت آثار این مسائل بر رویکردهای سیاست خارجی بپردازند. در این راستا ابتدا بستر نظری مناسب با استفاده از مبانی مکتب سازنده گرایی و با تاکید بر عوامل و منابع فرهنگی، ارزشی و هنجاری طرح ...
بیشتر
نویسندگان در این پژوهش تلاش دارند تا با کنکاش و واکاوی جعب هی سیاه دولت در ایران معاصر؛ به بررسی؛ مسائل داخلی، ماهیت دولت، هویت نوعی و هویت نقشی آ ن و در نهایت آثار این مسائل بر رویکردهای سیاست خارجی بپردازند. در این راستا ابتدا بستر نظری مناسب با استفاده از مبانی مکتب سازنده گرایی و با تاکید بر عوامل و منابع فرهنگی، ارزشی و هنجاری طرح می شود سپس با تشریح چگونگی شکلگیری هویت دولت در ایران معاصر به آسیب شناسی سیاست گذاری خارجی پرداخته می شود. ایده ی محوری مقاله این است که جهت گیری های سیاست خارجی ایران عمیقاً متاثر از رویکردهای هویتی دولت است، با این وجود به دلیل ضعف یا فقدان نهادهای مدنی، تعاریف هویتی دولت نه در تعامل منطقی با ملت بلکه بیشتر بر اساس نگرش های نخبگان سیاسی حاکم شکل می گیرد. چنین فرآیندی آثار زیا نباری بر سیاست گذاری خارجی ایران داشته و سبب تضییع منافع ملی کشور گردیده است.
شجاع احمدوند؛ محسن سلگی
دوره 3، شماره 8 ، فروردین 1393، ، صفحه 141-168
چکیده
مبانی اندیشة فردریش نیچه و اقبال لاهوری با تأکید بر انسانشناسی و فلسفة سیاسی شجاع احمدوند* - محسن سلگی** (تاریخ دریافت:8/2/93 – تاریخ پذیرش: 5/8/93 ) چکیده در این نوشتار، مقایسة اندیشة نیچه و اقبال لاهوری در چهار بُعد معرفتشناسی، هستیشناسی، روششناسی و انسانشناسی مقصود قرار گرفته است. درحالیکه نیچه با هر سه مؤلفة نخست، ...
بیشتر
مبانی اندیشة فردریش نیچه و اقبال لاهوری با تأکید بر انسانشناسی و فلسفة سیاسی شجاع احمدوند* - محسن سلگی** (تاریخ دریافت:8/2/93 – تاریخ پذیرش: 5/8/93 ) چکیده در این نوشتار، مقایسة اندیشة نیچه و اقبال لاهوری در چهار بُعد معرفتشناسی، هستیشناسی، روششناسی و انسانشناسی مقصود قرار گرفته است. درحالیکه نیچه با هر سه مؤلفة نخست، سر ستیز دارد، اما لاجرم میتوان از وجود هر چهار محور شناخت در اندیشة وی سخن گفت. معرفتشناسی عقلستیز، هستیشناسی الحادی و نامعناباور متکی بر مفهوم قدرت، روششناسی متکی بر شهود غریزی- و نه شهود الهی- و انسانشناسی طبیعتگرای متکی بر مفهوم غریزه در نزد نیچه در برابر معرفتشناسی عشقمحور، هستیشناسی توحیدی، روششناسی ترکیبی مشتمل بر عقل، علم و اشراق و انسانشناسی عشقبنیاد اقبال قرار میگیرد. اما وجوه تشابه در چهار محور فوقالذکر در اندیشة این دو فیلسوف- شاعر قابل شناسایی است که این مقاله بخشی از جهد خود را بر آشکارکردن آن نهاده است. پرسش اصلی اینکه چه تفارق و تشابهی میان نیچه و اقبال در چهار محور اندیشه وجود دارد؟ مدعای اصلی میگوید که رئوس مبنایی اندیشة آنها، عمدتاً مفارق هستند، اما تشابهاتی نیز هرچند مختصر با یکدیگر دارند. شناخت مبانی مزبور، الزامی برای درک فلسفة سیاسی دو متفکر مورد مطالعه است. این مقاله از روش اسنادی با رجوع به منابع عمدتاً کتابخانهای بهره برده است. * استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی ahmadvand@atu.ac.ir ** دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی soroushenoo@yahoo.com
سیدزکریا محمودی رجا؛ سیدجواد امام جمعه زاده؛ علی باقری دولت آبادی
چکیده
جهانیشدن فرهنگ که ازسوی اندیشمندان و تحلیلگران علوم اجتماعی بهعنوان پارادایم اصلی انتهای قرن بیستم و ابتدای قرن بیستویکم مطرح است، از جنبه های گوناگون موردبررسی قرارگرفته است. دریکسوعدهای با خوشبینی محض به آن نگاهی پروسهمحورانه دارند که از ابتدای زندگی بشریت مطرح بوده و امروزه بهواسطهی مطرحشدن انقلاب انفورماتیک ...
بیشتر
جهانیشدن فرهنگ که ازسوی اندیشمندان و تحلیلگران علوم اجتماعی بهعنوان پارادایم اصلی انتهای قرن بیستم و ابتدای قرن بیستویکم مطرح است، از جنبه های گوناگون موردبررسی قرارگرفته است. دریکسوعدهای با خوشبینی محض به آن نگاهی پروسهمحورانه دارند که از ابتدای زندگی بشریت مطرح بوده و امروزه بهواسطهی مطرحشدن انقلاب انفورماتیک بیشازپیش مطرحشده است؛ ازاینرو سرانجام آن را گسترش رفاه، پیشرفت، صلح، دموکراسی برای همگان میدانند. اما عدهای دیگر با تاکید بر گسترش روزافزون فقر، درگیریها، انواع تبعیضها و رشد جریانهای افراطی در دوران حاکم شدن عقلگرایی و دموکراسی محوری، نگرشی پروژه محور و بدبینی به این جریان دارند. سوال اصلی که در اینجا مطرح می گردد این است که رویکرد دولت احمدی نژاد نسبت به جهانی شدن فرهنگ چه بود و چه عواملی در بروز این رویکرد موثر بودند؟ برای این منظور از چارچوب نظری آشوب و روش توصیفی استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان می دهد تفسیر دولت احمدی نژاد از نظام بین الملل، حرکت آن به سوی آشوب و بی نظمی است و این مساله بیش از هر چیز به جهانی شدن فرهنگ بازمی گردد. لذا باید این روند را متوقف ساخت.
بهرام محسنی؛ مهدی رحیمی پور
دوره 1، شماره 3 ، دی 1391، ، صفحه 157-180
چکیده
رودخانه یکی از مهمترین عوارض طبیعی است که کشورها در تعیین خطوط مرزی با یکدیگر مورد استفاده قرار می دهند با این حال شاید بتوان گفت که رودخانه های مرزی از سایر مرزهای طبیعی بحث انگیر تر و منشا اختلافاتن بسیاری در روابط بین دولت ها بوده است.مقاله حاضر به صورت اسنادی و با شیوه توصیفی و تحلیلی به بررسی اثرات هیدروپلیتیک اروند رود ...
بیشتر
رودخانه یکی از مهمترین عوارض طبیعی است که کشورها در تعیین خطوط مرزی با یکدیگر مورد استفاده قرار می دهند با این حال شاید بتوان گفت که رودخانه های مرزی از سایر مرزهای طبیعی بحث انگیر تر و منشا اختلافاتن بسیاری در روابط بین دولت ها بوده است.مقاله حاضر به صورت اسنادی و با شیوه توصیفی و تحلیلی به بررسی اثرات هیدروپلیتیک اروند رود بر روابط و مناسبات آینده دو کشور قائل به این نتیجه است که با توجه به مشکل ژئوپلیتیکی عراق و با مبنا قراردادن رویکرد همکاری در رودخانه های بین المللی مناسبات دو کشور در اینده می تواند در ابعاد مختلف سیاسی –اقتصادی زیست محیطی متاثراز اروند رود باشد که در این راستا راهکارها و پیشنهاد هایی نیز ارائه گردیده است .
الهه کولایی؛ رضا نیکنام
دوره 3، شماره 11 ، اسفند 1393، ، صفحه 161-182
چکیده
رخدادهای تروریستی 11 سپتامبر 2001، امنیت ایالات متحده در نظام بین الملل را با چالش جدی روبه رو ساخت و آمریکا را وارد جنگهای پرهزینه و طولانی در افغانستان و عراق کرد. سپس بحران های مالی جهانی 2008، به رکود بیسابقه در آن کشور منجر شد. اقتصاد بحران زده آمریکا در وضعیت آسیب پذیرتری نسبت به گذشته قرار گرفت. ...
بیشتر
رخدادهای تروریستی 11 سپتامبر 2001، امنیت ایالات متحده در نظام بین الملل را با چالش جدی روبه رو ساخت و آمریکا را وارد جنگهای پرهزینه و طولانی در افغانستان و عراق کرد. سپس بحران های مالی جهانی 2008، به رکود بیسابقه در آن کشور منجر شد. اقتصاد بحران زده آمریکا در وضعیت آسیب پذیرتری نسبت به گذشته قرار گرفت. از سوی دیگر جایگاه چین در اقتصاد جهانی در این سال ها ارتقا و نفوذ فرامنطقه ای آن کشور توسعه یافت. این نوشتار با به کارگیری نظریه های جابه جایی قدرت بر آن است به این پرسش پاسخ دهد که قدرت یابی چین در اقتصاد سیاسی بین الملل، چه تأثیری بر قدرت ایالات متحده داشته است؟ در این زمینه، نویسندگان به این نتیجه میرسند که قدرت یابی چین افول قدرت مالی ایالات متحده را تشدید کرد، اما از نظر سیاسی و امنیتی تأثیر چندانی بر قدرت ایالات متحده نداشته است و ضعف ایالات متحده بیشتر به اقتصاد کلان آن مربوط می شود.
امیر هوشنگ میر کوشش؛ محمد مهدی مظاهری
دوره 2، شماره 4 ، فروردین 1392، ، صفحه 161-182
چکیده
پاکستان یکی از کشور هایی است که دغدغه های سیاسی – امنیتی بسیار زیاد در سطح داخل منطقه و حتی در سطح بین الملل دارد این کشور ها در داخل با افراط گرایی مذهبی و قومی مواجه است در سطح منطقه ای با دو بحران افغانستان و کشمیر دست به گریبان است و در سطح بین الملل با فشار های ناشی از بهره مندی این کشور از سلاح ...
بیشتر
پاکستان یکی از کشور هایی است که دغدغه های سیاسی – امنیتی بسیار زیاد در سطح داخل منطقه و حتی در سطح بین الملل دارد این کشور ها در داخل با افراط گرایی مذهبی و قومی مواجه است در سطح منطقه ای با دو بحران افغانستان و کشمیر دست به گریبان است و در سطح بین الملل با فشار های ناشی از بهره مندی این کشور از سلاح های اتمی و نیز ارتباط اسلامیت های این کشور با القاعده روبرو است در این مقاله مناقشه قومی بلوچستان به عنوان یکی از معضلات پاکستان مورد بررسی قرار گرفته است شناخت ریشه های این مناقشه و بازتاب های ان هدف اصلی این مقاله است ژئوپلتیک بستر و زمینه ای است که این مناقشه در چارچوب ان تحلیل شده است یافته های این مقاله که به روش توصیفی – تحلیلی به دست امده نشان می دهد که بحران های توزیع و تبعیض تاسیونالیسم بلوچ را به سوی تجزیه طلبی سوق داده است این گرایش های تجزیه طلبانه پیامدهای منفی را نیز برای همسایگان از جمله ایران به دنبال دارد .
سمیه حمیدی؛ پیمان زنگنه
چکیده
تمدن اسلامی در مراحل اولیه تکامل خود ضمن مرزبندی هویتی با کفار بهعنوان دگر بیرونی، نگاهی توام با تساهل و مدارا نسبت به اهل کتاب، اقلیتهای دینی و قومی داشته است. اما به موازات زوال تمدن اسلامی و دورشدن از اسلام اصیل و مواجهه با غیریتهای بیرونی و مهاجمی مانند مغولان و صلیبیون و همچنین استیلای ترکان بر دستگاه خلافت و متعاقب آن، ...
بیشتر
تمدن اسلامی در مراحل اولیه تکامل خود ضمن مرزبندی هویتی با کفار بهعنوان دگر بیرونی، نگاهی توام با تساهل و مدارا نسبت به اهل کتاب، اقلیتهای دینی و قومی داشته است. اما به موازات زوال تمدن اسلامی و دورشدن از اسلام اصیل و مواجهه با غیریتهای بیرونی و مهاجمی مانند مغولان و صلیبیون و همچنین استیلای ترکان بر دستگاه خلافت و متعاقب آن، رواج رویکردهای قشری و متصلب از دین، نگرشهای تکفیریِ دگرستیز گسترش یافت. این رویکرد در ابتدا با هدف قراردادن دگر بیرونی، سختترین برخوردها را نسبت به آن از خود به نمایش گذاشت؛ اما در گذر زمان با تشدید اختلافات داخلی جهان اسلام، از دگرهای بیرون از دنیای اسلام به میان مذاهب اسلامی تغییر جهت یافت. در دوره معاصر نیز بنیادگرایانی مانند القاعده، طالبان، داعش و... با بهرهگیری از این ابزار، سختگیرانهترین و خشونتبارترین احکام را نسبت به مسلمانان، بویژه شیعیان صادر نمودهاند. دستاورد نوشتار پیشرو آن است که تکفیر، تباری تاریخی در جهان اسلام دارد. در ابتدا، دامنه آن بسیار تنگ و محدود به کفار حربی بود اما با رشد اندیشههای سلفی و بهرهگیری عامل خارجی از آن، نه تنها گسترش یافت بلکه به ابزاری در جهت حذف هویتهای رقیب تبدیل شد.
حمیرا مشیرزاده؛ فاطمه صلواتی طرقی
دوره 4، شماره 12 ، خرداد 1394، ، صفحه 163-191
چکیده
بررسی سیاست خارجی مصر به عنوان کشوری عربی، اسلامی و آفریقایی و کشوری تأثیرگذار در خاورمیانه اهمیتی خاص دارد. عوامل سازنده، تغییر دهنده، استمرار و تغییر سیاست خارجی مصر، شباهتها و تفاوتهای آن با دیگر کشورهای منطقه همواره مورد توجه صاحب نظران بوده است . برداشت » پرسش اصلی مقاله حاضر این است که چگونه سیاست خارجی سادات و مبارک بر مبنای ...
بیشتر
بررسی سیاست خارجی مصر به عنوان کشوری عربی، اسلامی و آفریقایی و کشوری تأثیرگذار در خاورمیانه اهمیتی خاص دارد. عوامل سازنده، تغییر دهنده، استمرار و تغییر سیاست خارجی مصر، شباهتها و تفاوتهای آن با دیگر کشورهای منطقه همواره مورد توجه صاحب نظران بوده است . برداشت » پرسش اصلی مقاله حاضر این است که چگونه سیاست خارجی سادات و مبارک بر مبنای شکل گرفت. مقاله حاضر با استفاده از ابزارهای تحلیلی که نظریه نقش در سیاست « از نقش ملی خارجی ارائه میدهد، سیاست خارجی سادات و مبارک را بررسی می کند و با استفاده از روشِ ردیابی فرآیند که در آن توالی علّی رویدادهای سیاست خارجی و تکوین برداشت از نقش ملی نشان داده میشود، برآن است که برداشت از نقش ملیِ متفاوت رؤسای جمهور مصر به اجرای سیاست خارجی متفاوتی توسط آنها منجر شده است. یافتۀ اصلی مقاله این است که تکوین نقشِ فرعونگرایانه در دوره سادات و نقشِ دولت پاسدار همبستگی اعراب در دوره مبارک به اجرای نقش متفاوتی در عرصه سیاست خارجی توسط سادات و مبارک انجامید.
اصغر جعفری ولدانی؛ لیلا رحمتی پور
دوره 2، شماره 6 ، مهر 1392، ، صفحه 163-193
چکیده
به دنبال شکلگیری مناظرهی چهارم در عرصهی نظریات روابط بینالملل؛ فرهنگ از اهمیتی برابر بامولفههای مادی در شکلدهی به رفتار کشورها برخوردار گردید. در بستر و چهارچوب این نظریات،فرهنگ به طور اعم و فرهنگ استراتژیک به طور اخص از جمله عوامل داخلی شکل دهنده به مبانیهویتی هر بازیگر در عرصهی روابط بینالملل مطرح میشود که با تأثیرگذاری بر نگرش ...
بیشتر
به دنبال شکلگیری مناظرهی چهارم در عرصهی نظریات روابط بینالملل؛ فرهنگ از اهمیتی برابر بامولفههای مادی در شکلدهی به رفتار کشورها برخوردار گردید. در بستر و چهارچوب این نظریات،فرهنگ به طور اعم و فرهنگ استراتژیک به طور اخص از جمله عوامل داخلی شکل دهنده به مبانیهویتی هر بازیگر در عرصهی روابط بینالملل مطرح میشود که با تأثیرگذاری بر نگرش نخبگان ودولتمردان و همچنین جامعهی یک کشور، قابلیت اثرگذاری بر نحوهی عملکرد یک کشور درمدیریت بحرانهای بینالمللی را دارا میباشد. بدین ترتیب شناسایی مولفههای شکل- دهنده به مبانیهویتی یک کشور و از آن جمله فرهنگ استراتژیک کشورها، کمک بسیار موثری در فهم چراییکنش کشورهای مختلف در بحرانهای بینالمللی از جمله قدرتهای بزرگی چون چین- بدستخواهد داد. این موضوع بویژه در رابطه با بحرانهای بینالمللی در منطقهی خاورمیانه )به طور مشخصدر بحران سوریه( به دلیل اهمیت و حساسیت زیاد این منطقه قابل تأمل است. لذا ما در این مقاله درصدد پاسخ به این سوال میباشیم که فرهنگ استراتژیک چین چه تأثیری بر الگوی رفتاری آن درمدیریت بحرانهای بینالمللی بطور عام و در بحران سوریه به طور خاص دارد
ناصر پورحسن؛ عبدالمجید سیفی
چکیده
قبل از پیدایش «داعش»، این باور وجود داشت که خطر «نوسلفیگری» به خاورمیانه محدود میشود؛ اما با تصاعد بحران تکفیریگری و سرایت آن به دیگر مناطق جهان، مشخص شدامنیت بینالمللی را نیز تهدید میکند. پس از خاورمیانه، اروپا دومین منطقهای است که با خطر نوسلفیگری مواجه شده است. شکلگیری و توسیع پدیدۀ تکفیریگری ...
بیشتر
قبل از پیدایش «داعش»، این باور وجود داشت که خطر «نوسلفیگری» به خاورمیانه محدود میشود؛ اما با تصاعد بحران تکفیریگری و سرایت آن به دیگر مناطق جهان، مشخص شدامنیت بینالمللی را نیز تهدید میکند. پس از خاورمیانه، اروپا دومین منطقهای است که با خطر نوسلفیگری مواجه شده است. شکلگیری و توسیع پدیدۀ تکفیریگری و پیوستن جوانان اروپایی به جریانهای نوسلفی در اروپا، مسئلۀ علمی این پژوهش است و از معبر این سؤال که چگونه طیف گستردهای از جوانان اروپایی جذب گروههای نوسلفی میشوند و این پدیده چه پیامدهای امنیتی دارد، بررسی و براساس نظریۀ «مانوئل کاستلز» دربارۀ هویت پاسخ دادهشدهاست. به نظر میرسد روند «هویتسازی پروژهای» در اروپا، نتوانسته به همگرایی و جذب مسلمانان در این قاره منجر شود و با انزوا و بحران حاشیهای شدن، در آنها «هویت مقاومت» ایجادکرده است. دگردیسی در بنیانهای اندیشهای سلفیگری سنتی به تبع آن تغییر در سازماندهی عملیاتی که با پیدایش امکانات نوین ارتباطی و شبکهای شدن همراه شده، منجر به پیدایش جنبشهای جدید اجتماعی تکفیری شده که بدون مرکزیت عمل کرده و به اساسیترین تهدید امنیتی اروپا تبدیل شده است. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است.
علی اشرف نظری؛ شهره پیرانی
چکیده
متأثر از گسترش رخدادهای خشونتبار، فرقهگرایانه و تروریستی در یک دههی اخیر، غالب تحلیلگران و پژوهشگران سیاسی در یک دهه اخیر کوشیدهاند تا ضمن بحث پیرامون رفتار فردی و جمعی انسانها، درباره زمینهها و علل گسترش افراطیگرایی و خشونت سیاسی تأمل کنند. توجه به نقش مؤلفههای فرهنگی و مذهبی با هدف چرایی گرایش افراد به انجام ...
بیشتر
متأثر از گسترش رخدادهای خشونتبار، فرقهگرایانه و تروریستی در یک دههی اخیر، غالب تحلیلگران و پژوهشگران سیاسی در یک دهه اخیر کوشیدهاند تا ضمن بحث پیرامون رفتار فردی و جمعی انسانها، درباره زمینهها و علل گسترش افراطیگرایی و خشونت سیاسی تأمل کنند. توجه به نقش مؤلفههای فرهنگی و مذهبی با هدف چرایی گرایش افراد به انجام اقدامات خشونتبار، به عنوان یکی از مهمترین دلایل برای فهم خشونت سیاسی در این مقاله مورد توجه است. در این مقاله تلاش خواهد کنشهای معطوف به خشونت داعش در چارچوب عوامل فرهنگی- مذهبی مورد تحلیل، نقد و ارزیابی قرار گیرد پرسش اصلی این است که دلایل و زمینهها و ساختارهای فرهنگی و مذهبی در بروز خشونت درمیان اعضای گروه داعش کداماند؟فرضیه پژوهش حاضر نیز بر این مبناست که خشونت داعش برآمده از عواملی نظیر بازتولید فرهنگ خشونت، تعصب مذهبی، بحران معنا، احساس تحقیر، تبعیض، احساس بیارزشی و عدم کفایت و جایگاه است. محورهای اصلی این مقاله، مهمترین عوامل فرهنگی-مذهبی در بروز خشونت داعش شامل تعصب مذهبی، فرهنگ افتخار، احساس تبعیض و تحقیر فرهنگی- مذهبی، بحران معنا و گمگشتگی هویتی و میل به بقاء و غلبه بر اضطراب مرگ را مورد توجه قرار میدهد.
مجید عباسی؛ جبار خدادوست
دوره 4، شماره 13 ، مهر 1394، ، صفحه 169-196
چکیده
در دورة پسا جنگ سردو فروپاشی نظام دوقطبی در حوزه سیاست خارجی و امنیتی آلمان تحولات مهمی به وجود آمد و این کشور خود را برای نقشآفرینی و حضوری مؤثر در راستای حفظ صلح و امنیت بینالمللی و همکاری با سازمانهای بینالمللی و بهویژه سازمان ملل متحد مهیا کرد که ازجمله مهمترین این موارد حضور نیروهای نظامی آلمان در افغانستان بعد از حوادث یازده ...
بیشتر
در دورة پسا جنگ سردو فروپاشی نظام دوقطبی در حوزه سیاست خارجی و امنیتی آلمان تحولات مهمی به وجود آمد و این کشور خود را برای نقشآفرینی و حضوری مؤثر در راستای حفظ صلح و امنیت بینالمللی و همکاری با سازمانهای بینالمللی و بهویژه سازمان ملل متحد مهیا کرد که ازجمله مهمترین این موارد حضور نیروهای نظامی آلمان در افغانستان بعد از حوادث یازده سپتامبر 2001 و سقوط طالبان، با هدف صلح سازی و کمک به سازمان ملل متحد برای تحقق ایجاد صلح و امنیت است. این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال اصلی است که آلمان در راستای برقراری و حفظ صلح و امنیت بینالمللی چه نقشی در افغانستان ایفا کرده است؟ یافته ها ی این پژوهش نشان میدهند، هرچند حضور و مشارکت فعال آلمان در افغانستان در چارچوب اهداف و منافع سازمان ناتو و نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد (ایساف) به از بین بردن کامل تروریسم منجر نشده، با این هم ه توانسته است به توانمندساز ی دولت افغانستان، بازسازی ساختارهای اقتصادی و اجتماعی و برقراری آرامش نسبی در این کشور کمک کند و آلمان را به یکی از کشورهای مهم جهان در کمک به سازمانهای بینالمللی برای تحقق اهداف انسان دوستانه مبدل سازد
مرتضی نورمحمدی؛ روحاله طالبی آرانی
دوره 5، شماره 16 ، خرداد 1395، ، صفحه 169-192
چکیده
فناوریهای پیچیدة دوران مدرن که تمامی گسترههای حیات انسانی را درنوردیدهاند، به حوزه
روابط میان واحدهای نظام بینالمللی، بهویژه در بعد تهدیدها، جنگها و منازعات نیز رسوخ
کردهاند و بر پویشهای جاری در درون و میان جوامع تأثیر نهادهاند. در حال حاضر، فناوریهای
اطلاعات و ارتباطات نقش تعیینکنندهای در نظام بینالمللی ایفا میکنند. در همین چارچوب، ...
بیشتر
فناوریهای پیچیدة دوران مدرن که تمامی گسترههای حیات انسانی را درنوردیدهاند، به حوزه
روابط میان واحدهای نظام بینالمللی، بهویژه در بعد تهدیدها، جنگها و منازعات نیز رسوخ
کردهاند و بر پویشهای جاری در درون و میان جوامع تأثیر نهادهاند. در حال حاضر، فناوریهای
اطلاعات و ارتباطات نقش تعیینکنندهای در نظام بینالمللی ایفا میکنند. در همین چارچوب، سؤال
پژوهش حاضر این است که آیا و تا چه اندازهای سه رویکرد نظری کلانِ روابط بینالملل، شامل
واقعگرایی، لیبرالیسم و سازهانگاری، نقشآفرینی گسترش فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در
عرصه بینالمللی را در مفهومپردازیهای خود مورد توجه قرار دادهاند؟ فرضیه مقاله این است که
با گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات، نظریهپردازی روابط بینالملل، تداوم روند تحول مفاهیم
و رواج مفاهیم جدید را تجربه خواهد کرد و رویکردهای نظری مسلط روابط بینالملل، بهویژه
واقعگرایی و تا حد کمتری لیبرالیسم، در برابر فشار گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات به جرح
و تعدیل و انطباق مباحث خود با تحولات فناورانۀ جاری در عرصه بینالمللی روی خواهند آورد.
رضا التیامی نیا؛ علی باقری دولت آبادی؛ جاسب نیکفر
چکیده
بحران یمن صرفاً ناشی از نقشآفرینی بازیگران داخلی نیست، بلکه ناشی از نقشآفرینی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای همانند عربستان سعودی، شورای همکاری خلیج فارس، امریکا و رژیم صهیونیستی است که در روند شکلگیری بحران یمن و تشدید آن نقش تعیینکنندهای ایفا کردهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد کارگزاران سیاست امریکا معتقدند که ...
بیشتر
بحران یمن صرفاً ناشی از نقشآفرینی بازیگران داخلی نیست، بلکه ناشی از نقشآفرینی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای همانند عربستان سعودی، شورای همکاری خلیج فارس، امریکا و رژیم صهیونیستی است که در روند شکلگیری بحران یمن و تشدید آن نقش تعیینکنندهای ایفا کردهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد کارگزاران سیاست امریکا معتقدند که با درگیر ساختن ایران در عرصه منطقهای و مناطقی که عمق استراتژیک پایگاه اجتماعی و سیاسی ایران محسوب میشوند، فرسایش قدرت و توان منطقهای و سیاسی ایران و محور مقاومت را به وجود خواهد آورد. پرسش اصلی آن است که عوامل اصلی شکلگیری بحران یمن و نقش بازیگران داخلی و خارجی بهویژه امریکا و عربستان سعودی در بحران یمن چیست. روش پژوهش اسنادی است. چارچوب نظری پژوهش حاضر معطوف به بهرهگیری از نظریه جان فوران (چرایی ناکامی انقلابها و توازن منطقهای در نظامهای ناهمگون در محیطهای راهبردی آشوبساز است) است.
نسا زاهدی؛ ابراهیم سرپرست سادات؛ سعید امینی
چکیده
همهپرسی قانون اساسی ترکیه، دوران تازهای در صحنه تحولات داخلی ترکیه به حساب میآید. با پیروزی شکننده حزب عدالت و توسعه در همهپرسی 16 آوریل 2017، می توان مطالعه پیرامون این همهپرسی و تحولات ناظر به آینده دموکراسی در این کشور را مسألهای دانست که ارزش بررسی بیشتری دارد. در این مقاله تلاش شده تا با استفاده از نظریه گردش نخبگان به عنوان ...
بیشتر
همهپرسی قانون اساسی ترکیه، دوران تازهای در صحنه تحولات داخلی ترکیه به حساب میآید. با پیروزی شکننده حزب عدالت و توسعه در همهپرسی 16 آوریل 2017، می توان مطالعه پیرامون این همهپرسی و تحولات ناظر به آینده دموکراسی در این کشور را مسألهای دانست که ارزش بررسی بیشتری دارد. در این مقاله تلاش شده تا با استفاده از نظریه گردش نخبگان به عنوان چارچوب نظری، همهپرسی قانون اساسی ترکیه تحلیل شود. در این راستا سؤال محوری مقاله این است که همهپرسی قانون اساسی ترکیه چه تأثیری بر آینده دموکراسی و ثبات سیاسی در ترکیه میگذارد؟ بررسیهای این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی، مبتنی بر منابع اسنادی این فرضیه را قوت بخشید که همهپرسی قانون اساسی اخیر ترکیه، آینده نظام سیاسی مبتنی بر گردش نخبگان این کشور را تضعیف و موجب میشود به واسطه آن فضای رقابتی برای سایر نخبگان غیرحکومتی مانند احزاب مخالف محدود شود، و آینده ثبات سیاسی و دموکراسی در این کشور با وضعیت مبهم و شکنندهتر نسبت به گذشته روبهرو باشد، همچنین آینده امنیت اجتماعی و سیاسی ترکیه، متزلزلتر از پیش به نظر آید.
مرتضی نورمحمدی
چکیده
به دلیل تنوع قومی، زبانی و فرهنگی، ظرفیت بالقوه وقوع اختلافات و تنشهای قومی در عمدة جوامع وجود دارد، اما ظهور و بروز منازعات قومی به رویکرد دولتها در مدیریت و یا سرکوب تنوعات قومی، زبانی، فرهنگی و عواملی همچون ماهیت دولتها و تجارب تاریخی بستگی دارد. از مهمترین مکانیسمهایی که دولتها برای مدیریت تنوع قومی، زبانی و فرهنگی استفاده ...
بیشتر
به دلیل تنوع قومی، زبانی و فرهنگی، ظرفیت بالقوه وقوع اختلافات و تنشهای قومی در عمدة جوامع وجود دارد، اما ظهور و بروز منازعات قومی به رویکرد دولتها در مدیریت و یا سرکوب تنوعات قومی، زبانی، فرهنگی و عواملی همچون ماهیت دولتها و تجارب تاریخی بستگی دارد. از مهمترین مکانیسمهایی که دولتها برای مدیریت تنوع قومی، زبانی و فرهنگی استفاده میکنند، فدرالیسم است. فدرالیسم به مفهوم تمرکززدایی و اعطای ادارة امور به مناطق برحسب تقسیمبندی جغرافیایی، فرهنگی و یا قومی است. اما کارکرد فدرالیسم در کاهش منازعات قومی، الزاما ایجابی و در جهت کاهش این منازعات نیست و در برخی از موارد منجر به تشدید منازعات قومی شده است. بر همین اساس، مسئله محوریِ پژوهش، بررسی تاثیر فدرالیسم بر منازعات قومی با تاکید بر منازعات قومی در عراق است. فرضیة پژوهش این است که فدرالیسم از طریق ایجاد ساختارهای بوروکراتیک، توسعة احزاب سیاسی، شناسایی و پذیرش اشتراکات فرهنگی و زبانی موجب محدودسازی و کاهش خشونتها و منازعات قومی میشود. روش پژوهش، توضیحی ـ تبیینی با استراتژی قیاسی است و شیوه جمعآوری اطلاعات مراجعه به دادهها و اطلاعات در پایگاههای اطلاعاتی و بررسی روند منازعات قومی در عراق دوره صدام حسین و بعد از آن است.
داود کریمی پور؛ سید امیر نیاکوئی
چکیده
بررسی تطبیقی جایگاه و سیاستهای انرژی کشورهای روسیه و قطر بهعنوان مهمترین عرضهکنندگان نفت و گاز بسیار حائز اهمیت است. این پرسش که دو کشور چگونه با سیاستهای انرژی سعی در ارتقای منافع ملی داشته و با چه راهبردهایی از دیپلماسی انرژی در عرصه سیاست خارجی خود استفاده میکنند، محور اصلی پژوهش حاضر را شکل میدهد. یافتههای پژوهش این ...
بیشتر
بررسی تطبیقی جایگاه و سیاستهای انرژی کشورهای روسیه و قطر بهعنوان مهمترین عرضهکنندگان نفت و گاز بسیار حائز اهمیت است. این پرسش که دو کشور چگونه با سیاستهای انرژی سعی در ارتقای منافع ملی داشته و با چه راهبردهایی از دیپلماسی انرژی در عرصه سیاست خارجی خود استفاده میکنند، محور اصلی پژوهش حاضر را شکل میدهد. یافتههای پژوهش این است که روسیه بهدلیل استفاده از انرژی بهعنوان یک ابزار سیاسی، نتوانسته به خوبی از این ابزار برای توسعه اقتصادی استفاده کند، در حالیکه قطر از رهگذر دیپلماسی انرژی فعال و بینالمللی و اجتناب از اهرمسازی سیاسی از آن، توانسته علاوه بر دستاوردهای سیاسی، درآمدهای ناشی از صادرات گاز را، سکوی پرتاب توسعه اقتصادی و اجتماعی خود قرار دهد و به موفقیتهای قابل توجهی دست یابد. تأثیرگذاری دیپلماسی انرژی در سیاست خارجی قطر و روسیه متأثر از راهبرد صادراتی و نوع روابط با ایالات متحده امریکا نیز است
حسین دهشیار
دوره 3، شماره 9 ، مرداد 1393، ، صفحه 179-201
چکیده
رویارویی روسیه و اوکراین، دو غول جغرافیایی در قاره ی اروپا در فرایند الحاق شبه جزیره یکریمه به روسیه دور از انتظار نبود. ناتوانی اوکراین درحفظ تمامیت ارضی و توفیق روسیه د رالحاق بخشی از اوکراین به خاک خود در چارچوب یک قرائت متنی از شرایط، شکل گیریبحران را قابل فهم می سازد. مقاله بر اساس این ایده نگارش یافته که سه مولفه ی متمایز در شکلدادن ...
بیشتر
رویارویی روسیه و اوکراین، دو غول جغرافیایی در قاره ی اروپا در فرایند الحاق شبه جزیره یکریمه به روسیه دور از انتظار نبود. ناتوانی اوکراین درحفظ تمامیت ارضی و توفیق روسیه د رالحاق بخشی از اوکراین به خاک خود در چارچوب یک قرائت متنی از شرایط، شکل گیریبحران را قابل فهم می سازد. مقاله بر اساس این ایده نگارش یافته که سه مولفه ی متمایز در شکلدادن به رویارویی روسیه و اوکراین در رابطه با الحاق شبه جزیره ی کریمه نقش قاطع ایفا نمودند.تنیدگی این سه مولفه؛ چرایی بحران را قابل فهم میسازد. سوال مطرح شده این م یباشد کهمولفه های کلیدی تعیین کننده ی رویارویی اوکراین و روسیه چه هستند. در این رابطه باید بیان نمودکه وجود گسل های وسیع داخلی در اوکراین و ازسویی دیگر درک تاریخی روس ها از شرایط واعتقاد آنها به منطق ژئوپولیتیکی قدرت در شکل دادن به بحران نقش بسیا ر تعیین کننده ای ایفانمودند.
مجتبی عبدخدایی؛ زینب تبریزی
دوره 4، شماره 15 ، اسفند 1394، ، صفحه 179-200
چکیده
جنبشهای اخیر خاورمیانه، علاوه بر تأثیرات متنوع خود، فرصتی مناسب برای سیاست خارجی برخی کشورهای عرب فراهم نموده است تا نقش فعالتری در منطقه ایفا نمایند. تحولات اخیر خاورمیانه و موضعگیری دولتها در قبال جنبشهای اسلامی – مردمی منطقه حاکی از آن است که دولت قطر نقشی خاص را دنبال مینماید. از سوی دیگر مواضع دوگانه این کشور در قبال ...
بیشتر
جنبشهای اخیر خاورمیانه، علاوه بر تأثیرات متنوع خود، فرصتی مناسب برای سیاست خارجی برخی کشورهای عرب فراهم نموده است تا نقش فعالتری در منطقه ایفا نمایند. تحولات اخیر خاورمیانه و موضعگیری دولتها در قبال جنبشهای اسلامی – مردمی منطقه حاکی از آن است که دولت قطر نقشی خاص را دنبال مینماید. از سوی دیگر مواضع دوگانه این کشور در قبال مسئله فلسطین و همزمانی آن با نقش مذکور این سؤال را پدید آورده است که علت این مواضع دوگانه چه بوده ؟ اهداف سیاست خارجی این کشور از این دوگانگی رفتار چیست؟ و رابطه آن با نقش قطر در مسئله جنبشهای اخیر خاورمیانه چه میباشد؟ این نوشتار تلاش میکند عوامل دخیل در اتخاذ رویکرد دوگانه قطر در مسئله فلسطین پس از بیداری اسلامی و تحولات جهان عرب را بررسی نموده و نشان دهد که قطر به دلیل اقتضائات ساختاری ناشی از ریز دولت بودن این کشور نقشی نیابتی و هماهنگ با عربستان از سوی ایالات متحده را در تحولات اخیر پذیرا بوده است. از سوی دیگر ابعاد این نقش که به مسئله فلسطین و امنیت اسرائیل باز میگردد در تعارض با فرهنگ و باور اجتماعی این کشور بوده و به دوگانگی مواضع در این کشور منجر شده است.
محمد مهدی اسماعیلی
چکیده
حرکتهای اسلامی در دو سده اخیر در جهان اسلام، بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پرسشهای متعددی را در ماهیت و عملکرد آنها ایجاد کرده است. پس از انقلابهای جدید عربی در منطقه و قدرتیابی گروههای خشونتطلب با هویت دینی، به دغدغهای فراگیر و عمومی در حوزه نظام بینالملل و تحلیلگران جهانی تبدیل شده است. در این میان، یکی از پرسشهای ...
بیشتر
حرکتهای اسلامی در دو سده اخیر در جهان اسلام، بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پرسشهای متعددی را در ماهیت و عملکرد آنها ایجاد کرده است. پس از انقلابهای جدید عربی در منطقه و قدرتیابی گروههای خشونتطلب با هویت دینی، به دغدغهای فراگیر و عمومی در حوزه نظام بینالملل و تحلیلگران جهانی تبدیل شده است. در این میان، یکی از پرسشهای اصلی، فهم نگاه آنها به رضایت عمومی یا استفاده از زور و غلبه در ایجاد حکومت دینی و حفظ و بقای آن است. در این مقاله با بررسی مقایسهای آرای امام خمینی و سید قطب، دو اندیشمند انقلابی معاصر جهان اسلام، درخصوص جمهوریت و تغلب و توجه به مبانی و ریشههای نظری و آبشخورهای تاریخی، بازتاب آنها را در جنبشهای متأثر از هر یک از این دو نگاه مطالعه و مشخص میشود که عنصر خشونت محصول نگاه معطوف به نفی جمهوریت و مشروع دانستن تغلب است. تلقی ایجابی امام خمینی در قبال جمهوریت و نفی خشونت باعث شده است که گروههای اسلامیِ متاثر از انقلاب اسلامی و امام راحل (ره) رویکردی دموکراتیک و عمدتاً مسالمتجویانه در مواجهات سیاسی خود داشته باشند؛ در مقابل؛ تلقی منفی از جمهوریت و پذیرش خشونت در راه ایجاد حکومت اسلامی توسط سید قطب، شکلگیری و گسترش روحیه نظامیگری و تغلب را در میان هوادارانش به دنبال داشته است.