جامعه شناسی سیاسی
سارا شریف پور؛ هادی نوری؛ محمد رضا غلامی شکارسرایی
چکیده
شکل رابطه دولت با طبقات اجتماعی در طول تاریخ ایران همواره متأثر از نظریات شیوه تولید آسیایی و استبداد شرقی تبیین شده است. بر اساس این نظریه، قدرت دولت نامحدود است و همه طبقات را زیر سیطره خود دارد. این در حالی است که بسیاری از دادههای تاریخی عصر قاجار، این دیدگاه را زیر سوال میبرند و نمایانگر وضعیتی هستند که در آن نیروهای مختلف اجتماعی ...
بیشتر
شکل رابطه دولت با طبقات اجتماعی در طول تاریخ ایران همواره متأثر از نظریات شیوه تولید آسیایی و استبداد شرقی تبیین شده است. بر اساس این نظریه، قدرت دولت نامحدود است و همه طبقات را زیر سیطره خود دارد. این در حالی است که بسیاری از دادههای تاریخی عصر قاجار، این دیدگاه را زیر سوال میبرند و نمایانگر وضعیتی هستند که در آن نیروهای مختلف اجتماعی قدرت دولت را محدود میکنند. این مقاله در پاسخ به مسأله تعارض نظریه دولت آسیایی و واقعیت تاریخی عصر قاجار نوشته شده است. پرسش اصلی مقاله این است که آیا دولت قاجار توسط طبقات جامعه محدود میشد یا دارای قدرتی مطلق و فراطبقاتی بود؟. در پاسخ به این پرسش از نظریه سهگانه دولت طبقاتی، بناپارتی و آسیایی کارل مارکس استفاده میشود. روش تحقیق از نوع مطالعه موردی تاریخی است که با دو روش اسنادی و تطبیق الگو به گردآوری و تحلیل دادهها میپردازد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که دولت قاجار نه ماهیتی طبقاتی داشت و نه دارای قدرتی فراطبقاتی، بلکه با برخورداری از استقلال نسبی نسبت به طبقات جامعه با مفهوم دولت بناپارتی قابل توصیف است.
جامعه شناسی سیاسی
محسن محمدی خانقاهی؛ عباس کشاورز شکری؛ زاهد غفاری هشجین
چکیده
آمارهای منتشر شده و نظرات کارشناسی حاکی از آن است که روند نارضایتی اجتماعی در جامعه ایرانی، فزاینده است و به تبع آن دورههای شکلگیری اعتراضات اجتماعی کوتاهتر شده و این اعتراضات به سوی خشونت بیشتر و رادیکالیسم سوق یافته است که پیامدهای منفی موثری در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در پی داشته است. از این جهت این پژوهش در پی شناخت ...
بیشتر
آمارهای منتشر شده و نظرات کارشناسی حاکی از آن است که روند نارضایتی اجتماعی در جامعه ایرانی، فزاینده است و به تبع آن دورههای شکلگیری اعتراضات اجتماعی کوتاهتر شده و این اعتراضات به سوی خشونت بیشتر و رادیکالیسم سوق یافته است که پیامدهای منفی موثری در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در پی داشته است. از این جهت این پژوهش در پی شناخت و تبیین لایههای علی شکل دهنده به نارضایتی اجتماعی پس از انقلاب اسلامی است. بر این اساس پرسش اصلی پژوهش این است که «لایههای علی ایجاد کننده نارضایتی اجتماعی پس از انقلاب اسلامی چیست؟»برای پاسخ به این پرسش و پیشبرد پژوهش از روش تحلیل لایههای علی بهره گرفته میشود. طبق این روش چهار لایه لیتانی، سیستمی، گفتمانی و استعاری در باب پدیده نارضایتی اجتماعی مورد بحث قرار گرفته است. بر اساس یافتهها در سطح سیستمی، عواملی چون توسعه ناامیدی و احساس محرومیت، تبعیض و شکاف طبقاتی، توسعه ناکارآمدی، تحول زیست جهان و سبک زندگی و غیره در توسعه نارضایتی موثر هستند. در سطح گفتمانی و استعاری نیز عللی چون فرهنگ و تفکر شیعی، دوگانه ج.ا.ا / انقلاب اسلامی، دگرانگاری حاکمیت سیاسی و چالشهای هویتی مطرح میباشند.
جامعه شناسی سیاسی
صادق پناهی نسب؛ منصور طبیعی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تفاوت پذیری میزان آرای کاندیداهای نهمین و یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران برمبنای موضع گیری های قومیتی آنها در استانهای آذربایجان شرقی، کردستان و کهگیلویه و بویراحمد است. پژوهش به روش تحلیل محتوا از نوع کمی است، واحد تحلیل، بیانیه ها، موضع گیری ها، شعارها و سخنرانی های مرتبط با سه قوم ( ترک، کرد و لر) ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی تفاوت پذیری میزان آرای کاندیداهای نهمین و یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران برمبنای موضع گیری های قومیتی آنها در استانهای آذربایجان شرقی، کردستان و کهگیلویه و بویراحمد است. پژوهش به روش تحلیل محتوا از نوع کمی است، واحد تحلیل، بیانیه ها، موضع گیری ها، شعارها و سخنرانی های مرتبط با سه قوم ( ترک، کرد و لر) از سوی کاندیدای دوره های دوره های نهم و یازدهم ریاست جمهوری در روزنامه های شرق، اطلاعات ، رسالت و وطن امروز است. یافته ها: یافتههای تجربی نشان داد که بین میزان آرای کاندیداها و تعلق قومی آنها رابطه معناداری وجود دارد. اما در مورد رابطه بین بازنمایی شعارهای قومی توسط کاندیداها و میزان رأی آنها یافتهها بیانگر این واقعیت بود که صرف شعارهای قومی بهتنهایی نمیتوانند در میزان رأی کاندیداها مؤثر واقع شوند بلکه علاوه بر شعارهای قومی وابستگی کاندیدای مذکور به یک جناح یا تفکر خاص نیز مهم است. همچنین میزان بازنمایی شعارهای قومی در متنهای تولیدشده توسط کاندیداهای دوره نهم 11/31 درصد و در متنهای کاندیداهای دوره یازدهم 89/68 درصد می باشند. میزان بازنمایی تعلق قومی در متنهای تولیدشده توسط کاندیداهای دوره نهم 93/26 درصد و در متنهای کاندیداهای دوره یازدهم 07/73 درصد هست.
تحولات جهان اسلام
عبدالله سهرابی؛ محمدباقر خرمشاد
چکیده
موضوع فلسطین بهعنوان یکی از محوریترین مسائل در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده است. تبیین چشمانداز سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در موضوع فلسطین هدف اصلی نوشتار است و به دنبال تدوین سناریوهای ممکن، محتمل و مطلوب در آینده سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مورد موضوع فلسطین است.پژوهش به لحاظ ماهیت موضوع، با استفاده از ...
بیشتر
موضوع فلسطین بهعنوان یکی از محوریترین مسائل در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده است. تبیین چشمانداز سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در موضوع فلسطین هدف اصلی نوشتار است و به دنبال تدوین سناریوهای ممکن، محتمل و مطلوب در آینده سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مورد موضوع فلسطین است.پژوهش به لحاظ ماهیت موضوع، با استفاده از نوعی روش تحقیق کیفی در دو مرحله مطالعه اکتشافی (خواندن) و مصاحبه، در پرتو سؤالات اکتشافی دنبال شده است. پژوهش جامعه آماری نداشته ولی جامعه خبرگان شامل 21 نفر است که از نمونهگیری با روش گلوله برفی انتخاب شدند، مصاحبهها تا مرحله اشباع استمرار یافت و پس از مصاحبه، برای اخذ گزارههای اصلی ناظر بر موضوع از متن مصاحبهها، از روش تجزیهوتحلیل تم، 10 تم استخراج شد از جمله:الف- حمایت از جبهه مقاومت، متحدسازی و همسویی اهداف گروههای مقاومت در مقابل سلطهگری اسرائیل و ایجاد روابط عمیق با کشورهایی با سیاستهای ضداسرائیلی؛ب- بیانگیزگی افکار عمومی در حمایت از فلسطین به دلیل عدم اعتماد به سیاستگذاران داخلی، اختلاف و تفرقهافکنی میان مسلمانان و نبود همگرایی در ظرفیت قدرتهای بزرگ در موضوع فلسطین.
روابط بین الملل
مرجان بدیعی ازنداهی؛ فرزین زندی؛ کیومرث یزدان پناه درو
چکیده
جنوب غرب آسیا یکی از مهمترین مناطق ژئوپلیتیکی از نظر رقابتهای جهانی است. تشدید روزافزون رقابتهای ژئوپلیتیکی در این منطقه موثر و راهبردی و اختلاف رخداده میان ایران و کشورهای منطقه بر سر چگونگی تامین امنیت در این حوزه، تبدیل به چالش بزرگی شده است. ایران در این حوزه با در پیش گرفتن رویکرد «امنیت برای همه یا هیچکس» اقدام ...
بیشتر
جنوب غرب آسیا یکی از مهمترین مناطق ژئوپلیتیکی از نظر رقابتهای جهانی است. تشدید روزافزون رقابتهای ژئوپلیتیکی در این منطقه موثر و راهبردی و اختلاف رخداده میان ایران و کشورهای منطقه بر سر چگونگی تامین امنیت در این حوزه، تبدیل به چالش بزرگی شده است. ایران در این حوزه با در پیش گرفتن رویکرد «امنیت برای همه یا هیچکس» اقدام به کسب برتری در تزاحم ژئوپلیتیکی خود با ایالات متحده کرده و از آنجا که توان رویارویی مستقیم با ابرقدرتی چون آمریکا را ندارد، به اتخاذ رویکردی نو در استراتژی ژئوپلیتیکی خود از سال 2003 و پس از جنگ عراق روی آورده است. این پژوهش با بررسی خوانشهای دو استراتژی «منطقه خاکستری» و «ژئوپلیتیک مقاومت» در پی پاسخ به این پرسش است که ایران به چه شکل به دنبال تامین امنیت مطلوب خود در جنوب غرب آسیا است و با چه روشهایی میتواند استراتژی ژئوپلیتیکی خود را پیادهسازی نماید؟ نتایج این پژوهش نشان میدهد رقابت ژئوپلیتیکی ایران در جنوب غرب آسیا بویژه با ایالات متحده، به طراحی استراتژی ژئوپلیتیکی خاصی منجر شده که ایران آن را «محور مقاومت» میخواند در حالی که محافل علمی آمریکایی از آن با عنوان «منطقه خاکستری» یاد میکنند. در این استراتژی، ایران با تمرکز بر پنج حوزه نظامی، سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی- روایتی و فرهنگی (مذهبی) و با اتکا بر همکاری و پشتیبانی از گروههای شبهنظامی غیردولتی در برخی کشورهای منطقه، میکوشد تا اهداف امنیتی خود را محقق سازد.
روابط بین الملل
سید جلال دهقانی فیروزآبادی؛ سعید چهرآزاد
چکیده
زمینه اصلی این پژوهش، ارائه چارچوبی گسترده است که از طریق آن نقش هوش مصنوعی در استفاده غیراخلاقی از کارکردهای آن در مسائل امنیتی بصورت نظری و عملی مورد ارزیابی جدی قرار گیرد. پرسش اصلی پژوهش این است که درونمایه های امنیت ملی بر اساس آموزه های دوران استیلاء و هژمونی؛ هوش مصنوعی را چگونه می توان در قالب تروریسم، جنگ، تنازع ...
بیشتر
زمینه اصلی این پژوهش، ارائه چارچوبی گسترده است که از طریق آن نقش هوش مصنوعی در استفاده غیراخلاقی از کارکردهای آن در مسائل امنیتی بصورت نظری و عملی مورد ارزیابی جدی قرار گیرد. پرسش اصلی پژوهش این است که درونمایه های امنیت ملی بر اساس آموزه های دوران استیلاء و هژمونی؛ هوش مصنوعی را چگونه می توان در قالب تروریسم، جنگ، تنازع و دفاع مسئله دار کرد؟ در پاسخ به پرسش، این فرضیه مطرح می گردد که «امنیت ملی» بر اساس شاخصه های معرفتی- عملی ارائه شده، ظرفیت و قابلیت تببین و تفهیم این مسئله را دارد چراکه بر اساس نظریه های موجود در مطالعات امنیت ملی اعم از جریان اصلی و جریان انتقادی، هیچکدام بصورت جامع و کامل، نه می تواند درونمایه های مذکورِ امنیت ملی در عصر هوش مصنوعی و کلان داده را مسئله مند کند و نه پاسخگوی مسائل مرتبط با این حوزه در ساحتِ عملِ مناسبات امنیت ملی باشد. زمینهسازی برای کاربست عملی امنیت ملی با رویکرد داده بنیاد جز با نگاه مسئله مند تروریسم، جنگ و تنازع به سامان نخواهد شد و یکی از مصادیق راهبردی این الگوواره، «امنیت ملی الگوریتمی» است که پتانسیل ایجاد و تکوین نظم نوین امنیتی دیگری را به اثبات رسانیده است.
تحولات خاورمیانه
مجید محمدی؛ احمد بخشایشی؛ محمد توحیدفام؛ علی اکبر امینی
چکیده
پس از سقوط صدام در سال 2003 ساختار اقتداگرایانه حاکم بر عراق تغییر و نوعی دمکراسی موسوم به دمکراسی انجمنی حاکم شد. عبور از دیکتاتوری به دمکراسی گامی رو به جلو بشمار میآید اما انجمنگرایی و سهیمسازی اقوام و اقلیتها در قدرت پیامدهای دیگری نیز بدنبال داشته که بعضاً منجر به بیثباتی و منازعات داخلی گردیده است. رویدادهایی نظیر بحران ...
بیشتر
پس از سقوط صدام در سال 2003 ساختار اقتداگرایانه حاکم بر عراق تغییر و نوعی دمکراسی موسوم به دمکراسی انجمنی حاکم شد. عبور از دیکتاتوری به دمکراسی گامی رو به جلو بشمار میآید اما انجمنگرایی و سهیمسازی اقوام و اقلیتها در قدرت پیامدهای دیگری نیز بدنبال داشته که بعضاً منجر به بیثباتی و منازعات داخلی گردیده است. رویدادهایی نظیر بحران داعش، کرکوک، رفراندوم استقلال کردستان، اغتشاشات داخلی و قدرتگیری جریان صدر، مشکلات تشکیل دولت، مداخلات خارجی، حملات ترکیه به شمال عراق و...، تردیدهایی را در خصوص کارآمدی دمکراسی انجمنی و آینده نظام سیاسی عراق ایجاد کرده است. از طرفی تحولات آینده عراق نقش مهمی در منطقه بویژه کشورهای همسایه نظیر ایران دارد که ارائه تبیین مناسبی در این خصوص از اهداف پژوهش است. پرسش اصلی این است که بر اساس مدل دمکراسی انجمنی و توافق طیفهای قدرت چه سناریوهایی برای آینده سیاسی عراق محتمل خواهد بود؟ با چهارچوب نظری دمکراسی انجمنی مدل لیجفارت و بر اساس روش آیندهپژوهی و سناریونویسی چهارگانهGBN ، سناریوهای محتمل آینده عراق کنکاش و چهار سناریوی تجزیه عراق، افزایش واگرایی و بحران، دیکتاتوری وحدت ملی و انسجام ملی شناسایی و بررسی شده است.
روابط بین الملل
مختار قاسمی؛ سید سعید میرترابی حسینی؛ محمدولی مدرس؛ فریده محمدعلیپور
چکیده
روابط عربستان و چین طی سال های 2011 تا 2022 رشد و توسعه چشمگیری داشته است. این روابط از نفت شروع و به تجارت، سرمایهگذاری، فناوری و همکاری های نظامی گسترده شده است. توسعه روابط عربستان و چین در نیازمندی های طرفین در بخش انرژی و برنامه های راهبردی توسعه ای مشترک ریشه دارد اما این پژوهش قصد دارد گسترش روابط ریاض- پکن را از منظر ...
بیشتر
روابط عربستان و چین طی سال های 2011 تا 2022 رشد و توسعه چشمگیری داشته است. این روابط از نفت شروع و به تجارت، سرمایهگذاری، فناوری و همکاری های نظامی گسترده شده است. توسعه روابط عربستان و چین در نیازمندی های طرفین در بخش انرژی و برنامه های راهبردی توسعه ای مشترک ریشه دارد اما این پژوهش قصد دارد گسترش روابط ریاض- پکن را از منظر یک عامل قدرتمند بیرونی یعنی تحول در سیاست انرژی ایالات متحده بررسی نماید. پرسش اصلی مقاله این است که سیاست انرژی امریکا در سالهای 2011 تا 2022، چگونه بر روابط عربستان و چین تاثیر گذاشته است؟ فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش و با روش تجربی و تبینی مورد آزمون قرار گرفته این است که سیاست انرژی امریکا در سالهای 2011 تا 2022، از طریق افزایش تولید نفت و گاز شیل و تقویت رویکرد نئومرکانتیلیستی در حوزه انرژی این کشور، روند نزدیک شدن دو کشور چین و عربستان به یکدیگر با محوریت بخش نفت و تلاش پکن – ریاض برای گسترش همکاری ها به سایر حوزه ها را تقویت کرده است. یافته مقاله حاکی از آن است که همکاری های چین و عربستان با ملاحظه حساسیت های ایالات متحده به این روابط، در آینده نیز گسترش بیشتری پیدا خواهد کرد.