غلامرضا خواجه سروی
چکیده
مردمسالاری دینی ازجمله مقولاتی نیست که مسلمانان برای نخستین بار از طریق تجربه مغرب زمین با آن آشنا شده باشند، بلکه تجربه صدر اسلام، حاکی از این است که مسلمانان از گذشته با آن آشنا بودهاند. که حکومت پیامبر (ص) چند سال حکومت امام علی علیهالسلام شاهدی بر این مدعاست. با پیروزی انقلاب اسلامی بار دیگر دانشوران مسلمان به این مقوله توجه کردند. ...
بیشتر
مردمسالاری دینی ازجمله مقولاتی نیست که مسلمانان برای نخستین بار از طریق تجربه مغرب زمین با آن آشنا شده باشند، بلکه تجربه صدر اسلام، حاکی از این است که مسلمانان از گذشته با آن آشنا بودهاند. که حکومت پیامبر (ص) چند سال حکومت امام علی علیهالسلام شاهدی بر این مدعاست. با پیروزی انقلاب اسلامی بار دیگر دانشوران مسلمان به این مقوله توجه کردند. در همین راستا رهبران جمهوری اسلامی با الگوگیری از حکومت نبوی و علوی تجربهای جدید پیشروی جهانیان گذاشتهاند. در آنسوی مرزها هم دانشمندان اسلامی به این موضوع پرداختهاند. ازاینرو در این پژوهش با روش تحقیق توصیفی_ تحلیلی به مقایسه نظر آیتالله خامنهای در جایگاه رهبر جمهوری اسلامی ایران و آیتالله شمسالدین _ از اندیشمندان جهان عرب_ پرداخته و ازآنجاکه تبیین جایگاه مردم در حکومت، بستگی تامی به نوع تفسیر و چگونگی تبیین نظریه حکومتاسلامی دارد، ابتدا مروری بر دیدگاه آن دو درباره حکومت اسلامی داشتیم و سپس به مقایسهی دیدگاههای ایشان دربارهیدربارهی مردمسالاری دینی پرداختهایم. همچنین در این مقاله اشاره نمودیم که در باب حکومت اسلامی در عصر غیبت، نگرش این دو اندیشمند، نسبت تباین دارد
سید محمد علی علوی؛ سید جلال دهقانی فیروزآبادی
چکیده
این مقاله در نظر دارد تا با استفاده از گزارههای مکتب امنیتی کپنهاگ به بررسی فعالیت لابی طرفدار اسرائیل در ایالات متحده آمریکا در جهت امنیتی سازی فعالیت هستهای جمهوری اسلامی ایران و تهدید قلمداد نمودن آن بپردازد. فرضیه مقاله بر این اساس است که رژیم صهیونیستی اسرائیل با بهره گیری از ظرفیت لابی گری در ایالات متحده آمریکا اقدام به ...
بیشتر
این مقاله در نظر دارد تا با استفاده از گزارههای مکتب امنیتی کپنهاگ به بررسی فعالیت لابی طرفدار اسرائیل در ایالات متحده آمریکا در جهت امنیتی سازی فعالیت هستهای جمهوری اسلامی ایران و تهدید قلمداد نمودن آن بپردازد. فرضیه مقاله بر این اساس است که رژیم صهیونیستی اسرائیل با بهره گیری از ظرفیت لابی گری در ایالات متحده آمریکا اقدام به امنیتی سازی فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران نموده و از این طریق تلاش نموده تا مانع پیشرفت برنامه هسته ای ایران گردد. ...این مقاله در نظر دارد تا با استفاده از گزارههای مکتب امنیتی کپنهاگ به بررسی فعالیت لابی طرفدار اسرائیل در ایالات متحده آمریکا در جهت امنیتی سازی فعالیت هستهای جمهوری اسلامی ایران و تهدید قلمداد نمودن آن بپردازد. فرضیه مقاله بر این اساس است که رژیم صهیونیستی اسرائیل با بهره گیری از ظرفیت لابی گری در ایالات متحده آمریکا اقدام به امنیتی سازی فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران نموده و از این طریق تلاش نموده تا مانع پیشرفت برنامه هسته ای ایران گردد.
سید علی نجات؛ ابراهیم عباسی؛ صغری طالبی
چکیده
اصولاً کشورها به دنبال امنیت در حوزههای استراتژیکی خود هستند و هدف اساسی نیز دستیابی به بالاترین حد از امنیت در این حوزهها میباشد. هر واحد سیاسی ایجاد امنیت در حوزههای جغرافیایی خود را در راستای امنیت ملی خود ارزیابی میکند و از این طریق در صدد اتخاذ مناسبترین الگوی امنیتی که متناسب با اهداف و منافع ملی کشور باشد گام بر میدارد، ...
بیشتر
اصولاً کشورها به دنبال امنیت در حوزههای استراتژیکی خود هستند و هدف اساسی نیز دستیابی به بالاترین حد از امنیت در این حوزهها میباشد. هر واحد سیاسی ایجاد امنیت در حوزههای جغرافیایی خود را در راستای امنیت ملی خود ارزیابی میکند و از این طریق در صدد اتخاذ مناسبترین الگوی امنیتی که متناسب با اهداف و منافع ملی کشور باشد گام بر میدارد، در همین راستا، پرسش اصلی نوشتار این است که با توجه به تغییر در محیط امنیتی بعد از انقلاب اسلامی، یعنی گسترش نقش هژمون منطقه ای به رهبری آمریکا و افزایش قدرت یابی ایران در تنگه هرمز، ایران با بهکارگیری چه نوع الگوی امنیتی در جهت تأمین امنیت ملی خود در حوزه استراتژیک تنگه هرمز تلاش مینماید؟ فرضیه نوشتار این است که با تغییر در محیط امنیتی خلیج فارس با ویژگی هایی مانند؛ گسترش هژمون منطقه ای و افزایش قدرتیابی ایران در تنگه هرمز، و همچنین تحولات سیاسی جدید در پیرامون ایران یعنی عراق و عربستان به نظر میرسد این کشور به سمت اتخاذ یک الگوی امنیتی جدید در تنگه حرکت کرده است. نوشتار حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای صورت گرفته است.
مجتبی زارعی
چکیده
بازخوانی عالم واقع با توجه به مفهوم وامکانات" فطرت " درگاه های بسیاری را بر اندیشه ی ما خواهد گشود . امروزه در گیر و دار مشکلات عدیده ی مادی و معنوی ای که فرارویزمانه و جامعه ی ماست ، استلزام چنین رویکردی بیش از پیش احساس می شود چرا که در چنین وضعیتی ما شاهد این امر هستیم آنچه بیش از همه مورد اغماض قرار گرفته است بحث " رعایت انسان " است . ...
بیشتر
بازخوانی عالم واقع با توجه به مفهوم وامکانات" فطرت " درگاه های بسیاری را بر اندیشه ی ما خواهد گشود . امروزه در گیر و دار مشکلات عدیده ی مادی و معنوی ای که فرارویزمانه و جامعه ی ماست ، استلزام چنین رویکردی بیش از پیش احساس می شود چرا که در چنین وضعیتی ما شاهد این امر هستیم آنچه بیش از همه مورد اغماض قرار گرفته است بحث " رعایت انسان " است . بازگشت به استعدادها و اندیشه ی فطرت گرا به معنای مهیا کردن شرایط بیرونی به منظور عرصه ای جهت شکوفایی استعدادهای بالقوه ی انسان است ؛ بطوریکه انسان اعتبار " مثال " پروردگار بودن را بیابد . در این مقاله در صدد برخواهیم آمد که با وارد کردن مفهوم، قوه و فعل " فطرت " در گفتمان سیاست خارجی امکاناتی را که این مفهوم خواهد توانست به روی انسان در این عرصه ببخشد و همهنگامبازدارندگی هایی را که بر آن اعمال می کند ، مورد تبیین و بررسی قرار دهیم .
سعید وثوقی؛ عسگر صفری
چکیده
از سال 2011 و به دنبال شروع ناآرامیها در کشورهای عربی منطقه خاورمیانه افراط گرایی در این منطقه به ویژه درعراق و در سوریه افزایش یافته است. با توجه به بافت قومی و مذهبی منطقه خاورمیانه تنوع گروههای افراطی در این منطقه قابل پیشبینی است. سؤالی که مطرح می شود این است که نقش قدرتهای فرا منطقهای ازجمله ایالاتمتحده آمریکا را در گسترش ...
بیشتر
از سال 2011 و به دنبال شروع ناآرامیها در کشورهای عربی منطقه خاورمیانه افراط گرایی در این منطقه به ویژه درعراق و در سوریه افزایش یافته است. با توجه به بافت قومی و مذهبی منطقه خاورمیانه تنوع گروههای افراطی در این منطقه قابل پیشبینی است. سؤالی که مطرح می شود این است که نقش قدرتهای فرا منطقهای ازجمله ایالاتمتحده آمریکا را در گسترش افراطگریها در خاورمیانه را چگونه ارزیابی می شود؟ این پژوهش استدلال میکند که ایالاتمتحده از مهمترین علل بقا و عمل این نیروهای افراطی در خاورمیانه و ازجمله در عراق و سوریه است. شکل گیری افراطگرایی در منطقه خاورمیانه علیرغم فراهم بودن بستر داخلی به محرک خارجی نیز نیازدارد . هدف این پژوهش بررسی میزان تأثیرگذاری عوامل خارجی ازجمله نقش دولت ایالاتمتحده در شکلگیری و گسترش پدیده افراطگرایی در منطقه خاورمیانه است. روش بکار گرفتهشده در این پژوهش توصیفی –تحلیلی است . واژگان کلیدی : خاورمیانه، افراطگرای، دولت اسلامی عراق و شام ، ایالاتمتحده آمریکا ، کمکهای مالی و نظامی .
ابوذر گوهری مقدم؛ رامین مددلو
چکیده
این مقاله بر آن است با احصا اصول نوعثمانیگری بر مبنای قرائت حزب عدالت و توسعه از آن و با تکیه بر متغیرهای ریشهای، ارتباط مستقیم آن اصول را با مبانی نظری و اعتقادی این حزب نشان دهد. به همین جهت سه اصل محوریت ترکیه، مرزهای هویتی بینالمللی و هویت شرقی-ارزشهای غربی مورد شناسایی و ارتباط آنها با گروههای اجتماعیای که حزب از میان ...
بیشتر
این مقاله بر آن است با احصا اصول نوعثمانیگری بر مبنای قرائت حزب عدالت و توسعه از آن و با تکیه بر متغیرهای ریشهای، ارتباط مستقیم آن اصول را با مبانی نظری و اعتقادی این حزب نشان دهد. به همین جهت سه اصل محوریت ترکیه، مرزهای هویتی بینالمللی و هویت شرقی-ارزشهای غربی مورد شناسایی و ارتباط آنها با گروههای اجتماعیای که حزب از میان آنها برخاسته است مورد بررسی قرار گرفته است. این امر موجب گردیده این سه اصل به عنوان اصول پایدار نوعثمانیگری حزب عدالت و توسعه مطرح شوند و از سیاستهایی که ریشه متغیرهای روشی دارند و بر اساس شرایط زمانی و مکانی دچار تغییر میشوند، جدا گردند. همچنین با تکیه بر متغیرهای ریشهای تعاریف حزب از اسلامگرایی، میزان تاثیرپذیری آن از کمالیسم و گذشته نوعثمانیگری مشخص گردیده است. بر اساس یافتههای این مقاله متوجه میشویم که حزب عدالت و توسعه در عرصه سیاست خارجی خود دچار تناقض نیست بلکه به سبب عدم رجوع به تعاریف حزب و رهبران آن از نگرش و شیوه عمل خود در عرصه سیاست خارجی، بینشی متفاوت از بیان آنها بر رفتار آنها از سوی برخی منتقدین حاکم شده بود.
سیدزکریا محمودی رجا؛ سیدجواد امام جمعه زاده؛ علی باقری دولت آبادی
چکیده
جهانیشدن فرهنگ که ازسوی اندیشمندان و تحلیلگران علوم اجتماعی بهعنوان پارادایم اصلی انتهای قرن بیستم و ابتدای قرن بیستویکم مطرح است، از جنبه های گوناگون موردبررسی قرارگرفته است. دریکسوعدهای با خوشبینی محض به آن نگاهی پروسهمحورانه دارند که از ابتدای زندگی بشریت مطرح بوده و امروزه بهواسطهی مطرحشدن انقلاب انفورماتیک ...
بیشتر
جهانیشدن فرهنگ که ازسوی اندیشمندان و تحلیلگران علوم اجتماعی بهعنوان پارادایم اصلی انتهای قرن بیستم و ابتدای قرن بیستویکم مطرح است، از جنبه های گوناگون موردبررسی قرارگرفته است. دریکسوعدهای با خوشبینی محض به آن نگاهی پروسهمحورانه دارند که از ابتدای زندگی بشریت مطرح بوده و امروزه بهواسطهی مطرحشدن انقلاب انفورماتیک بیشازپیش مطرحشده است؛ ازاینرو سرانجام آن را گسترش رفاه، پیشرفت، صلح، دموکراسی برای همگان میدانند. اما عدهای دیگر با تاکید بر گسترش روزافزون فقر، درگیریها، انواع تبعیضها و رشد جریانهای افراطی در دوران حاکم شدن عقلگرایی و دموکراسی محوری، نگرشی پروژه محور و بدبینی به این جریان دارند. سوال اصلی که در اینجا مطرح می گردد این است که رویکرد دولت احمدی نژاد نسبت به جهانی شدن فرهنگ چه بود و چه عواملی در بروز این رویکرد موثر بودند؟ برای این منظور از چارچوب نظری آشوب و روش توصیفی استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان می دهد تفسیر دولت احمدی نژاد از نظام بین الملل، حرکت آن به سوی آشوب و بی نظمی است و این مساله بیش از هر چیز به جهانی شدن فرهنگ بازمی گردد. لذا باید این روند را متوقف ساخت.