هادی آجیلی
چکیده
یکی از مناظرههای اصلی در حوزه معرفتشناسی علوم انسانی، مناظره ساختار – کارگزاراست که طبعا در حوزه تئوریک رشته روابط بینالملل نیز همینگونه میباشد. در این حوزه مطالعاتی، اساسا نظریات را میتوان بر مبنای نوع نگاه و ابتناء آنها بر ساختار یا کارگزار، به سه دسته تئوریهای ساختارگرا، کارگزارمحور و تلفیقی تقسیمبندی کرد. حال ...
بیشتر
یکی از مناظرههای اصلی در حوزه معرفتشناسی علوم انسانی، مناظره ساختار – کارگزاراست که طبعا در حوزه تئوریک رشته روابط بینالملل نیز همینگونه میباشد. در این حوزه مطالعاتی، اساسا نظریات را میتوان بر مبنای نوع نگاه و ابتناء آنها بر ساختار یا کارگزار، به سه دسته تئوریهای ساختارگرا، کارگزارمحور و تلفیقی تقسیمبندی کرد. حال اگر بنا باشد بر مبنای گفتمان انقلاب اسلامی، نظریهپردازی بومی صورت گیرد؛ طبعا میبایست رویکرد و مبنای نظری این گفتمان نسبت به مناظره مذکور، تبیین و مشخص گردد. هدف نگارنده از این نوشتار، نگاه سازندگان گفتمان انقلاب اسلامی بویژه امام خمینی در این موضوع و ثانیا تبیین مابه ازای این نوع نگاه در حوزه تئوریپردازی روابط بینالملل است. در این زمینه، آثار و دیدگاه محققین اصلی این حوزه بررسی و مورد نقد قرار گرفته و تبیین میشود که علیرغم نگاه عمده این آثار که دیدگاه اسلامی را تلفیقی دیدهاند، به نظر میرسد در نگاه امام خمینی و گفتمان انقلاب اسلامی، ضمن ملاحظه و پذیرش وجود محدودیتهای ساختاری، محوریت کارگزار و اراده انسانی در اولویت است.
هادی آجیلی؛ رحیم افشاریان
چکیده
سیاستخارجی کشورها اگرچه راهبرد یکسانی را در نظام بینالملل دنبال میکند اما رویکرد دولتهای مختلف بهلحاظ روشی، کارکردی و اولویت اجرا متفاوتاند. رویکارآمدن دولتیازدهم در ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. رویکرد اعتدالی بیش از همه در شعار این دولت برجسته است. این گفتمان اگرچه بر مبنای سه اصل «عزت»، «حکمت» و ...
بیشتر
سیاستخارجی کشورها اگرچه راهبرد یکسانی را در نظام بینالملل دنبال میکند اما رویکرد دولتهای مختلف بهلحاظ روشی، کارکردی و اولویت اجرا متفاوتاند. رویکارآمدن دولتیازدهم در ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. رویکرد اعتدالی بیش از همه در شعار این دولت برجسته است. این گفتمان اگرچه بر مبنای سه اصل «عزت»، «حکمت» و «مصلحت» بنیانشده اما سعی در بازسازی چهره جدیدی از ایران در عرصه بینالملل از یک «تهدید بالقوه» به یک «مطلوب اثرگذار» دارد. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که «دالمرکزی در گفتماناعتدالی سیاستخارجی دولتیازدهم ج.ا.ا. کدام است؟» و در آزمون پاسخهای مختلف، این فرضیه شکل میگیرد که «تعاملمؤثر و سازنده»، دال مرکزی این گفتمان میباشد. ازآنجاکه رویهها و رفتاراجتماعی در زندگی سیاسی در سنت انتقادی تحلیلگفتمان حائز اهمیت است و نظامهای معنایی و ساختارهای هنجاری زمینهساز کنش و برآیند ویژهای در آن میشوند، سیاستخارجیاعتدالی در بحثحاضر نیز از این منظر واکاوی میشود. باتوجه به تغییر در نگاه دولتیازدهم به نقش بازیگران بینالمللی بهویژه کشورهای غربی، بدیهیاست که ادامه کنشگفتاری موصوف با رویکرد مثبت به تعاملسازنده، بازسازی چهره ایران و شکست اجماع ضدایرانی و ساختگی غرب علیه این کشور در عرصهجهانی را بهدنبال دارد.
هادی آجیلی؛ محمدرضا بهادرخانی
دوره 3، شماره 10 ، آبان 1393، ، صفحه 26-26
چکیده
چکیده منطقة آسیای مرکزی و قفقاز از دیرباز به خاطر موقعیت ژئوپلیتیکی خود مورد توجه قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای بوده است. در دوران اتحاد جماهیر شوروی، به خاطر تسلط روسها بر این منطقه امکان حضور دیگر قدرتها کاسته شد، ولی پس از فروپاشی شوروی و استقلال کشورهای این منطقه، امکان حضور قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای ...
بیشتر
چکیده منطقة آسیای مرکزی و قفقاز از دیرباز به خاطر موقعیت ژئوپلیتیکی خود مورد توجه قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای بوده است. در دوران اتحاد جماهیر شوروی، به خاطر تسلط روسها بر این منطقه امکان حضور دیگر قدرتها کاسته شد، ولی پس از فروپاشی شوروی و استقلال کشورهای این منطقه، امکان حضور قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در این منطقه فراهم گردید. یکی از مواردی که زمینه حضور دیگر قدرتها در این منطقه را فراهم کرده است، ذخائر نفت و گاز این منطقه میباشد. همواره کشورها برای سرمایهگذاری در حوزه نفت وگاز به سود اقتصادیِ ناشی از سرمایه گذاری و همچنین ملاحظات امنیتی و فنی مراحل استخراج و به ویژه انتقال آن توجه مینمایند. بهدلیل محصور بودن کشورهای این منطقه در خشکی و عدم دسترسی آنها به آبهای آزاد و همچنین به دلیل بحرانها و درگیریهایی که بین برخی از کشورهای این منطقه وجود دارد باید دید که آیا قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای که پس از فروپاشی شوروی وارد این منطقه برای سرمایه گذاری در حوزه ذخائر نفت و گاز گردیدهاند، ملاحظات اقتصادی، امنیتی و فنی را برای سرمایه گذاری در نظر گرفتهاند؟ فرضیه این نوشتار بدین صورت است که برای کشورهایی که به سرمایه گذاری در این منطقه پرداختهاند ملاحظات سیاسی نسبت به ملاحظات امنیتی، اقتصادی و فنی از الویت بیشتری برخوردار بوده است.