علی باقری دولت ابادی؛ سارا رضائی
چکیده
با توجه به موقعیت و جایگاه سیاسی شهید بهشتی در سالهای اول انقلاب، پرسش اصلی پژوهش این است که شهید بهشتی چه نقشهای ملی را برای سیاست خارجی ایران در نظر داشت؟ فرضیه پژوهش به نقشهایی همچون رهبری جهان اسلام، حامی مستضعفان و مبارزه با استکبار و استعمار اشاره دارد. برای پاسخ به این پرسش، از الگوی نظری کی.جی هالستی و نقشهای مورد اشاره ...
بیشتر
با توجه به موقعیت و جایگاه سیاسی شهید بهشتی در سالهای اول انقلاب، پرسش اصلی پژوهش این است که شهید بهشتی چه نقشهای ملی را برای سیاست خارجی ایران در نظر داشت؟ فرضیه پژوهش به نقشهایی همچون رهبری جهان اسلام، حامی مستضعفان و مبارزه با استکبار و استعمار اشاره دارد. برای پاسخ به این پرسش، از الگوی نظری کی.جی هالستی و نقشهای مورد اشاره ایشان استفاده و این نقشها با دیدگاههای شهید بهشتی انطباق داده شد. برای این منظور از دو روش تحلیل کمّی (شمارش بسامد شاخصهای مرتبط با نقشهای ملی) و تحلیل کیفی (تفسیر یافتهها با روش توصیفی-تحلیلی) استفاده گردید. یافتههای پژوهش نشان داد از میان شانزده نقش ملی مورد اشاره هالستی، نقشهای ملی دولت ضد امپریالیسم (بسامد 131)، دولت مدافع اسلام (بسامد 53) و سنگر انقلاب و رهاییبخش (بسامد 48) بیشترین انعکاس را در کلام شهید بهشتی داشته است. این در حالی بود که در هیچ کجا به نقشهایی همچون رهبر و حافظ منطقه اشارهای نشده است؛ در عوض سه نقش از سوی شهید بهشتی برای سیاست خارجی ایران تجویز گردیده که در نقشهای مورد اشاره هالستی قرار ندارند. این نقشها عبارتند از: دولت ضدصهیونیسم، دولت عدالتخواه و دولت صلحطلب.
محمدرضا دهشیری؛ محمدرضا قائدی؛ سید مهدی حبیبی
چکیده
برخی از تحلیلگران روابط بینالملل معتقدند روابط حسنه آمریکا و چین که از اوایل دهه 1970 آغاز شده بود، اکنون در حال واگرایی فزاینده میباشد. پیرو چنین نظری، در این پژوهش مسئله طرح شده این است که آیا در جهان پساکرونا، شاهد واگرایی هر چه بیشترِ روابط چین و آمریکا خواهیم بود؟ دلایل اصلی این واگرایی کدماند؟ و نهایتاً این واگرایی، چه بایستههایی ...
بیشتر
برخی از تحلیلگران روابط بینالملل معتقدند روابط حسنه آمریکا و چین که از اوایل دهه 1970 آغاز شده بود، اکنون در حال واگرایی فزاینده میباشد. پیرو چنین نظری، در این پژوهش مسئله طرح شده این است که آیا در جهان پساکرونا، شاهد واگرایی هر چه بیشترِ روابط چین و آمریکا خواهیم بود؟ دلایل اصلی این واگرایی کدماند؟ و نهایتاً این واگرایی، چه بایستههایی برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال خواهد داشت؟ نگارندگان ضمن بررسی دیدگاههای موجود، با کاربست نظریه آشوب این فرضیه را مورد راستیآزمایی قرار میدهند که واگرایی روابط طرفین پدیدهای پیچیده و چندعلتی است که شیوع جهانی ویروس کرونا بهمثابه اثر پروانهای، موجب آشکار شدن و تشدید رقابتهای ژئوپلیتیک میان آنها شده است. این واگرایی دلالتهایی برای جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت که بدان میشود. روش این پژوهش تحلیلی- توصیفی بوده و ابزار تحقیق نیز بر مبنای منابع کتابخانهای و اینترنتی است.