روابط بین الملل
سعید میراحمدی؛ علی امیدی
چکیده
پیشرفتها در زمینه هوش مصنوعی عدهای را به این باور رسانده است که در آیندهای نهچندان دور نهتنها تصمیمات سیاسی بلکه تصدی مناصب سیاسی هم به هوش مصنوعی واگذار شود. به همین دلیل این پژوهش درصدد است با اتکا به روش ترکیبی یا آمیخته، به این پرسش پاسخ دهد: هوش مصنوعی در تصمیمگیری سیاست خارجی چه کاربردی دارد و ظرفیتها و چالشهای کاربرد ...
بیشتر
پیشرفتها در زمینه هوش مصنوعی عدهای را به این باور رسانده است که در آیندهای نهچندان دور نهتنها تصمیمات سیاسی بلکه تصدی مناصب سیاسی هم به هوش مصنوعی واگذار شود. به همین دلیل این پژوهش درصدد است با اتکا به روش ترکیبی یا آمیخته، به این پرسش پاسخ دهد: هوش مصنوعی در تصمیمگیری سیاست خارجی چه کاربردی دارد و ظرفیتها و چالشهای کاربرد آن چیست؟ فرضیه پژوهش این است که در وضعیت فعلی، هوش مصنوعی قادر به تصمیمگیری مستقل در سیاست خارجی نیست و در عوض در سیاست خارجی در قالب سیستمهای پشتیبان و مکمل یا مشاور تصمیمگیری کاربرد دارد. به بیان دیگر یافتهها نشان میدهند که علیرغم اینکه سیستمهای هوش مصنوعی در ارائه پشتیبانی تصمیمگیری به سیاستگذاران امیدوارکننده بودهاند، اما هنوز قادر به جایگزینی قضاوت و شهود انسانی در تصمیمگیری سیاست خارجی نیستند. در نتیجه بهتر است که هوش مصنوعی را بهعنوان یک ابزار مکمل بهجای یک تصمیمگیرنده مستقل در نظر بگیریم. همچنین اگرچه در بسیاری از موارد، تصمیمگیرندگان انسانی به کمک هوش مصنوعی میتوانند تصمیمات بهتر و قابل اعتمادتری بگیرند اما چالشهای آن نیز مواردی چون عدم دسترسی به دادههای با کیفیت و سوگیریهای الگوریتمی، آسیبپذیری در برابر اطلاعات جعلی دشمن، ملاحظات اخلاقی و غیره است.
روابط بین الملل
سید جلال دهقانی فیروزآبادی؛ سعید چهرآزاد
چکیده
زمینه اصلی این پژوهش، ارائه چارچوبی گسترده است که از طریق آن نقش هوش مصنوعی در استفاده غیراخلاقی از کارکردهای آن در مسائل امنیتی بصورت نظری و عملی مورد ارزیابی جدی قرار گیرد. پرسش اصلی پژوهش این است که درونمایه های امنیت ملی بر اساس آموزه های دوران استیلاء و هژمونی؛ هوش مصنوعی را چگونه می توان در قالب تروریسم، جنگ، تنازع ...
بیشتر
زمینه اصلی این پژوهش، ارائه چارچوبی گسترده است که از طریق آن نقش هوش مصنوعی در استفاده غیراخلاقی از کارکردهای آن در مسائل امنیتی بصورت نظری و عملی مورد ارزیابی جدی قرار گیرد. پرسش اصلی پژوهش این است که درونمایه های امنیت ملی بر اساس آموزه های دوران استیلاء و هژمونی؛ هوش مصنوعی را چگونه می توان در قالب تروریسم، جنگ، تنازع و دفاع مسئله دار کرد؟ در پاسخ به پرسش، این فرضیه مطرح می گردد که «امنیت ملی» بر اساس شاخصه های معرفتی- عملی ارائه شده، ظرفیت و قابلیت تببین و تفهیم این مسئله را دارد چراکه بر اساس نظریه های موجود در مطالعات امنیت ملی اعم از جریان اصلی و جریان انتقادی، هیچکدام بصورت جامع و کامل، نه می تواند درونمایه های مذکورِ امنیت ملی در عصر هوش مصنوعی و کلان داده را مسئله مند کند و نه پاسخگوی مسائل مرتبط با این حوزه در ساحتِ عملِ مناسبات امنیت ملی باشد. زمینهسازی برای کاربست عملی امنیت ملی با رویکرد داده بنیاد جز با نگاه مسئله مند تروریسم، جنگ و تنازع به سامان نخواهد شد و یکی از مصادیق راهبردی این الگوواره، «امنیت ملی الگوریتمی» است که پتانسیل ایجاد و تکوین نظم نوین امنیتی دیگری را به اثبات رسانیده است.