سیدمحمد طباطبایی؛ حسن کبیری
چکیده
جایگاه روابط فراآتلانتیکی در ساختار اصلی نظام بینالملل و نقش این روابط در شکلدهی به رویههای قدرت از اهمیت بالایی برخوردار است. اهمیت این روابط در جریان جنگهای جهانی و پس از جنگ سرد نمود بیشتری پیدا کرده است. دو طیف قدرتی که در ساختارهای نظام بینالملل بیشترین میزان هماهنگی را با یکدیگر دارند؛ اما این روابط در دوران ترامپ شکل ...
بیشتر
جایگاه روابط فراآتلانتیکی در ساختار اصلی نظام بینالملل و نقش این روابط در شکلدهی به رویههای قدرت از اهمیت بالایی برخوردار است. اهمیت این روابط در جریان جنگهای جهانی و پس از جنگ سرد نمود بیشتری پیدا کرده است. دو طیف قدرتی که در ساختارهای نظام بینالملل بیشترین میزان هماهنگی را با یکدیگر دارند؛ اما این روابط در دوران ترامپ شکل دیگری به خود گرفته و در برخی از موارد موجب تزلزل شده است. هدف از این پژوهش بررسی مؤلفههای بحرانزا در روابط یعنی ایالات متحده و اتحادیه اروپا در دوران ترامپ میباشد که میتوان آنها را در توافقنامه پاریس، روابط امنیتی و دفاعی مشترک، مسئله صلح خاورمیانه و برجام بیان کرد. پرسش پژوهش این است که چه مواردی بهعنوان مؤلفههای بحرانزا در روابط اتحادیه اروپا و ایالات متحده در دوران ترامپ وجود دارد؟ فرضیه این است که آنچه در سیاست خارجی ترامپ بیشتر نمایان شده است، واگرایی در زمینههای مختلف با اتحادیه اروپا میباشد که مهمترین مؤلفههای بحرانزا در سیاست خارجی وی عبارتاند از؛ سیاستهای دفاعی و امنیتی، توافقنامه هستهای، مسئله صلح خاورمیانه و توافقنامه پاریس. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات نیز عمدتاً از روش کتابخانهای و مطالعه سایتها استفاده شده است.
میترا راه نجات؛ حسن کبیری
چکیده
آذربایجان از جمله کشورهای قفقاز جنوبی است که به دلیل ویژگیهای خاص ژئوپلتیکی و ژئواکونومیکی برای ایران از اهمیت خاصی برخوردار است. علیرغم وجود زمینههای متعدد همگرایی میان ایران و آذربایجان، بیشتر شاهد واگرایی میان دو کشور بودهایم. پرسش این است که در فاصله زمانی 2000 تا 2016 چه عواملی بر واگرایی روابط ایران و آذربایجان مؤثر بوده ...
بیشتر
آذربایجان از جمله کشورهای قفقاز جنوبی است که به دلیل ویژگیهای خاص ژئوپلتیکی و ژئواکونومیکی برای ایران از اهمیت خاصی برخوردار است. علیرغم وجود زمینههای متعدد همگرایی میان ایران و آذربایجان، بیشتر شاهد واگرایی میان دو کشور بودهایم. پرسش این است که در فاصله زمانی 2000 تا 2016 چه عواملی بر واگرایی روابط ایران و آذربایجان مؤثر بوده است؟ فرضیه عبارت است از عمده عوامل موثر بر واگرایی روابط دو کشور را باید در قالب عوامل اقتصادی و امنیتی و سیاسی جستوجو کرد که توسط بازیگران منطقهایی و فرامنطقهایی بهعنوان یک ابزار نفوذ جهت محدود کردن دامنه نفوذ ایران در منطقه و تهدید بر ضد ایران استفاده شده است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس دادههای معتبر اسنادی و آرشیوی درصدد است عوامل واگرایی روابط دو کشور را تجزیهوتحلیل کند تا نشانههای فرصت برای سیاست خارجی ایران را از درون این تهدیدات شناسایی کند.