نسا زاهدی؛ ابراهیم سرپرست سادات؛ سعید امینی
چکیده
همهپرسی قانون اساسی ترکیه، دوران تازهای در صحنه تحولات داخلی ترکیه به حساب میآید. با پیروزی شکننده حزب عدالت و توسعه در همهپرسی 16 آوریل 2017، می توان مطالعه پیرامون این همهپرسی و تحولات ناظر به آینده دموکراسی در این کشور را مسألهای دانست که ارزش بررسی بیشتری دارد. در این مقاله تلاش شده تا با استفاده از نظریه گردش نخبگان به عنوان ...
بیشتر
همهپرسی قانون اساسی ترکیه، دوران تازهای در صحنه تحولات داخلی ترکیه به حساب میآید. با پیروزی شکننده حزب عدالت و توسعه در همهپرسی 16 آوریل 2017، می توان مطالعه پیرامون این همهپرسی و تحولات ناظر به آینده دموکراسی در این کشور را مسألهای دانست که ارزش بررسی بیشتری دارد. در این مقاله تلاش شده تا با استفاده از نظریه گردش نخبگان به عنوان چارچوب نظری، همهپرسی قانون اساسی ترکیه تحلیل شود. در این راستا سؤال محوری مقاله این است که همهپرسی قانون اساسی ترکیه چه تأثیری بر آینده دموکراسی و ثبات سیاسی در ترکیه میگذارد؟ بررسیهای این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی، مبتنی بر منابع اسنادی این فرضیه را قوت بخشید که همهپرسی قانون اساسی اخیر ترکیه، آینده نظام سیاسی مبتنی بر گردش نخبگان این کشور را تضعیف و موجب میشود به واسطه آن فضای رقابتی برای سایر نخبگان غیرحکومتی مانند احزاب مخالف محدود شود، و آینده ثبات سیاسی و دموکراسی در این کشور با وضعیت مبهم و شکنندهتر نسبت به گذشته روبهرو باشد، همچنین آینده امنیت اجتماعی و سیاسی ترکیه، متزلزلتر از پیش به نظر آید.
ابوذر گوهری مقدم؛ رامین مددلو
چکیده
این مقاله بر آن است با احصا اصول نوعثمانیگری بر مبنای قرائت حزب عدالت و توسعه از آن و با تکیه بر متغیرهای ریشهای، ارتباط مستقیم آن اصول را با مبانی نظری و اعتقادی این حزب نشان دهد. به همین جهت سه اصل محوریت ترکیه، مرزهای هویتی بینالمللی و هویت شرقی-ارزشهای غربی مورد شناسایی و ارتباط آنها با گروههای اجتماعیای که حزب از میان ...
بیشتر
این مقاله بر آن است با احصا اصول نوعثمانیگری بر مبنای قرائت حزب عدالت و توسعه از آن و با تکیه بر متغیرهای ریشهای، ارتباط مستقیم آن اصول را با مبانی نظری و اعتقادی این حزب نشان دهد. به همین جهت سه اصل محوریت ترکیه، مرزهای هویتی بینالمللی و هویت شرقی-ارزشهای غربی مورد شناسایی و ارتباط آنها با گروههای اجتماعیای که حزب از میان آنها برخاسته است مورد بررسی قرار گرفته است. این امر موجب گردیده این سه اصل به عنوان اصول پایدار نوعثمانیگری حزب عدالت و توسعه مطرح شوند و از سیاستهایی که ریشه متغیرهای روشی دارند و بر اساس شرایط زمانی و مکانی دچار تغییر میشوند، جدا گردند. همچنین با تکیه بر متغیرهای ریشهای تعاریف حزب از اسلامگرایی، میزان تاثیرپذیری آن از کمالیسم و گذشته نوعثمانیگری مشخص گردیده است. بر اساس یافتههای این مقاله متوجه میشویم که حزب عدالت و توسعه در عرصه سیاست خارجی خود دچار تناقض نیست بلکه به سبب عدم رجوع به تعاریف حزب و رهبران آن از نگرش و شیوه عمل خود در عرصه سیاست خارجی، بینشی متفاوت از بیان آنها بر رفتار آنها از سوی برخی منتقدین حاکم شده بود.
حشمت اله فلاحت پیشه؛ صفر ولدبیگی
دوره 2، شماره 6 ، مهر 1392، ، صفحه 89-115
چکیده
جنبش" گولن "در ترکیهی نوین، امروزه به عنوان یکی از جریانهای مهم فکری در دو حوزهی"اسلام مدنی" و " اسلام سیاسی" در آن کشور، و منطقهی خاورمیانه شناخته شده است. این جنبش،درصدد بهبود اوضاع سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعهی ترکیه با استفاده از تفسیر رابطهای توأم بامدارا میان دین و سیاست، اقتصاد ملی و الگوی اسلام لیبرال در عرصههای سیاسی و مدیریتی ...
بیشتر
جنبش" گولن "در ترکیهی نوین، امروزه به عنوان یکی از جریانهای مهم فکری در دو حوزهی"اسلام مدنی" و " اسلام سیاسی" در آن کشور، و منطقهی خاورمیانه شناخته شده است. این جنبش،درصدد بهبود اوضاع سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعهی ترکیه با استفاده از تفسیر رابطهای توأم بامدارا میان دین و سیاست، اقتصاد ملی و الگوی اسلام لیبرال در عرصههای سیاسی و مدیریتی با تأکید برکار فرهنگی است. طرفداران گولن که خود را به واسطهی او وارث افکار »بدیعالزمان شیخ سعیدنورسی« میدانند، معتقدند که الگوی سیاسی، فکری آنها پاسخگوی نیازهای عمدهی زمانه؛ همچون»وحدت«، »عدالت« و » توسعه« میباشد و مسائل و اختلافات مزمنی؛ مانند »موضوع کردی« و همزیستیدوازده استان کردنشین ترکیه با ترکها نیز در قالب تعالیم نورسی و گولن قابل حل میباشد. درعرصهی خارجی نیز، وحدت در دنیای اسلام، بخشی از تعالیم این جنبش است. آموزش فرهنگی وسیاسی بخشی از اصول جنبش به شمار میآید که هدف آن، تربیت نسل جدیدی است که بتواند باحداکثر استفاده از فرصتهای موجود و با اتحاد و آگاهی معنوی در مسیر توسعهی کشور گام بردارد.بازخوانی بنیادهای فکری و اهداف سیاسی این جنبش از آن رو مهم است که نمیتوان میزان تأثیرگولن در اعتقادات و نظرات سیاسی مقامات گذشته و حال ترکیه مانند »احمد داوود اغلو«، »رجب
طیب اردوغان« و »عبداالله گُل« را انکار کرد. سیاست و مواضع داخلی و بینالمللی ترکها در سهدههی اخیر از این رهبر فکری و معنوی و جنبش فراگیر او متأثر بوده است. از دههی 1980میلادی بهبعد تمامی نخست وزیران و رؤسای جمهور ترکیه هر یک به نحوی درصدد برقراری ارتباط حسنه با»فتحاله گولن« و جنبش او، »گولنیسم« برآمدهاند یا اینکه با توجه به نفوذ معنوی و اجتماعی آن، در راهفعالیتهای دینی و آموزشی این جریان مانع تراشی ننمودهاند. این نفوذ معنوی و اجتماعی، در تحولاتمختلف کشور ترکیه، مولفههای سیاسی خود را بروز میدهد.