فرهاد قاسمی
چکیده
همگام با تحول در سیستم بینالملل، سیستم بازدارندگی نیز تکامل یافته و شکلهای نوینی تجربه کرده است. رویارویی با چالشهای غیرقابل پیشبینی آینده همراه با تهدیدات نامتقارن در یک سازوکار غیرخطی، طراحی دستگاه تحلیلی جدیدی از بازدارندگی و بازسازی مفهومی و نظری آن را ضروری نموده و هدف این پژوهش را شکل میدهد. پرسش این است که چگونه میتوان ...
بیشتر
همگام با تحول در سیستم بینالملل، سیستم بازدارندگی نیز تکامل یافته و شکلهای نوینی تجربه کرده است. رویارویی با چالشهای غیرقابل پیشبینی آینده همراه با تهدیدات نامتقارن در یک سازوکار غیرخطی، طراحی دستگاه تحلیلی جدیدی از بازدارندگی و بازسازی مفهومی و نظری آن را ضروری نموده و هدف این پژوهش را شکل میدهد. پرسش این است که چگونه میتوان در این الگو از سیستم بینالملل، بازدارندگی را از نظر مفهومی و نظری بازسازی کرد؟ این نوشتار با بهرهگیری از روش استنتاج قیاسی و تمرکز بر نظریههای پیچیدگی و آشوب بویژه اصول بنیادین آن مانند شبکهای و غیرخطی بودن سیستم، وابستگی حساس و شکست آبشاری به بازسازی مفهومی و نظری آن اقدام میکند. این پژوهش ضمن تمرکز بر دینامیک قدرت و سازوکارهای تبدیل آن به تهدید، از راه منطق و سازوکارهای غیرخطی و اصول مورد تاکید نظریه پیچیدگی و آشوب به بازسازی مفهومی و نظری بازدارندگی اقدام کرده و بازدارندگی شبکهای غیرخطی را بعنوان مفهومی نوآورانه و نوین به حوزه مطالعات راهبردی ارائه مینماید. این الگو سرآغازی برای موج ششم بازدارندگی در روابط بینالملل میباشد. از سوی دیگر می تواند الگوی نوینی برای طراحی بازدارندگی ایران ارائه کند.
فرهاد قاسمی
چکیده
تکامل سیستمهای بینالملل خطی- سنتی و شکلگیری سیستمهای پیچیده و آشوبی، الگوی گذار قدرت سنتی را تغییر داده است و این تغییر در گذار سیستمی نیاز به دستگاه تحلیلی نوینی در قالب نظریه پیچیدگی و آشوب دارد که ادبیات موجود در روابط بینالملل به آن نپرداختهاند. از سوی دیگر ایران نیز از جمله کشورهای است که به دلیل کانونیت ...
بیشتر
تکامل سیستمهای بینالملل خطی- سنتی و شکلگیری سیستمهای پیچیده و آشوبی، الگوی گذار قدرت سنتی را تغییر داده است و این تغییر در گذار سیستمی نیاز به دستگاه تحلیلی نوینی در قالب نظریه پیچیدگی و آشوب دارد که ادبیات موجود در روابط بینالملل به آن نپرداختهاند. از سوی دیگر ایران نیز از جمله کشورهای است که به دلیل کانونیت در نظمهای منطقهای و پویشهای درونی، تحت تأثیر مستقیم الگوهای گذار قرار دارد. به همین سبب این پژوهش بر محوریت این پرسش اساسی شکل گرفته است که گذار در سیستم بینالمللی پیچیده و آشوبی و ایران به عنوان یک مورد چگونه تبیین میشود ؟ در پاسخ به پرسش پژوهش، نویسنده بر این باور است که گذار، پیوند مستقیمی با ویژگیهای پیچیدگی، از جمله شاخهای شدن نظم دارد و دراین راستا گذار شاخهای را ویژگی اصلی گذار در چنین سیستمهایی میداند و مدل گذار شاخهای را به عنوان مفهوم تحلیلی نوین، به ادبیات روابط بینالملل پیشنهاد میدهد. روش این پژوهش با بهرهگیری از رئالیسم انتقادی مبتنی بر استنتاج و ترکیب است و بر این اساس ابتدا قواعد سیستمهای پیچیده-آشوبی استخراج و با ترکیب آنها، مدل گذار شاخهای ارائه میشود.