اقتصاد سیاسی
مالک آوریده؛ علی مختاری؛ علی باقری دولت آبادی
چکیده
آمریکا در سیاست خارجی همواره از تحریم بهعنوان ابزاری غیرانسانی علیه کشورهای غیرهمسو با خود استفاده کرده است. این رویکرد در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ تشدید شد و حوزههای مالی، بانکی، بیمهای، حملونقل و کشتیرانی را دربرگرفت. سؤال اصلی این است تحریمهای اعمالی دولت ترامپ چه تأثیری بر سرمایه اجتماعی و سیاسی ایران نهاده است؟ ...
بیشتر
آمریکا در سیاست خارجی همواره از تحریم بهعنوان ابزاری غیرانسانی علیه کشورهای غیرهمسو با خود استفاده کرده است. این رویکرد در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ تشدید شد و حوزههای مالی، بانکی، بیمهای، حملونقل و کشتیرانی را دربرگرفت. سؤال اصلی این است تحریمهای اعمالی دولت ترامپ چه تأثیری بر سرمایه اجتماعی و سیاسی ایران نهاده است؟ فرضیه پژوهش به کاهش سرمایه اجتماعی و سیاسی ایران در دوران تشدید تحریمها اشاره میکند. برای سنجش فرضیه پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر اسناد و دادههای کتابخانهای، استفادهشده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تحریمها بر وضع اقتصادی کشور تأثیر منفی برجای گذاشته و افت شاخصهای اقتصادی مثل رشد اقتصادی، افزایش نرخ ارز، تورم و نابرابری نگاه جامعه را بیش از گذشته به امر معیشت و بقا معطوف کرده است. درنتیجه غلبه امر معیشت بر کنش و تفکر، آثار مخربی در حوزههای اجتماعی (اعم از افزایش میزان جرم و جنایت، مهاجرت) فرهنگی (کاهش توجه به سازمانهای مردمنهاد و فعالیتهای هنری و فرهنگی و تولید و مصرف کالاهای فرهنگی) و سیاست (کاهش مشارکت سیاسی، بیتفاوتی نسبت به کنش سیاسی، گسترش اعتراضات، خشونتهای جمعی و بیقانونی) ظهور یافته است.
اقتصاد سیاسی
فاطمه شایان؛ محمد علی بصیری
چکیده
از مهمترین تحولات سیاست خارجی ج.ا.ایران در دهه گذشته بر خلاف دهههای قبل، توجه به مناطق پیرامونی از جمله خلیج فارس و نگاه به شرق و توجه به کشورهای اسیایی مانند هند و پاکستان در قالب کاهش اختلافات با همسایگان و همکاری گسترده با شرق است. پرسش اصلی این است که چگونه صادرات گاز ج.ا.ایران به عمان میتواند عاملی در گسترش همگرایی در روابط دو ...
بیشتر
از مهمترین تحولات سیاست خارجی ج.ا.ایران در دهه گذشته بر خلاف دهههای قبل، توجه به مناطق پیرامونی از جمله خلیج فارس و نگاه به شرق و توجه به کشورهای اسیایی مانند هند و پاکستان در قالب کاهش اختلافات با همسایگان و همکاری گسترده با شرق است. پرسش اصلی این است که چگونه صادرات گاز ج.ا.ایران به عمان میتواند عاملی در گسترش همگرایی در روابط دو کشور باشد؟ فرضیه پژوهش این است که گسترش ارتباطات مختلف از جمله کالایی استراتژیک مانند صادرات گاز ایران به عمان میتواند بسترساز ارتقای همگرایی دو کشور در حوزههای دیگر روابط دو کشور گردد. این پژوهش از روش تحقیق بررسی دلایل کارکردی از پیتر مک لافلین و چارچوب مفهومی همگرایی و نظریه ارتباطات کارل دویچ بهره میبرد. یافتهها نشان میدهد که افزایش ارتباطات از جمله در کالاهای استراتژیک مانند صادرات گاز بین دو کشور میتواند بسترساز افزایش مبادلات کالا و خدمات گردد. صادرات گاز به عمان سبب تامین نیازهای انرژی این کشور، امنیت انرژی و حتی زمینهساز گسترش خط لوله گاز از عمان به هند و چین، مهمترین عامل موثر در بکارگیری سیاست خارجی همگرا و فعال ج.ا.ایران در کشورهای حوزه خلیج فارس میباشد.