سیاست داخلی ایران
محسن میرزازاده؛ حمیدرضا رحمانی زاده دهکردی
چکیده
اغلب منازعات سیاسی در ایران معاصر ذیل مواجهۀ سنت و تجدد قابل تبیین است. راهحل سنتگرایانی مانند احمد فردید، رضا داوری اردکانی (در دورۀ اول فکریاش) و سید حسین نصر برای حل معادلۀ سنت و تجدد دفاع همهجانبه از سنت و نفی تجدد است. در ادبیات پژوهشی دربارۀ سنتگرایان کمتر به مبانی و بیشتر به آرا و نتایج ایشان توجه شده است. بنابراین هدف این ...
بیشتر
اغلب منازعات سیاسی در ایران معاصر ذیل مواجهۀ سنت و تجدد قابل تبیین است. راهحل سنتگرایانی مانند احمد فردید، رضا داوری اردکانی (در دورۀ اول فکریاش) و سید حسین نصر برای حل معادلۀ سنت و تجدد دفاع همهجانبه از سنت و نفی تجدد است. در ادبیات پژوهشی دربارۀ سنتگرایان کمتر به مبانی و بیشتر به آرا و نتایج ایشان توجه شده است. بنابراین هدف این مقاله بررسی یکی از مبادی ایشان، یعنی معرفتشناسی، و پیامدهای آن است. برای تحقق این هدف از روش «دلیل تصمیم» استفاده کردهایم. پرسش این است که سنتگرایان مذکور بر چه مبنای معرفتشناسانهای با تجدد مخالفت میکنند. با استفاده از دو مفهوم کل و مجموعه میبینیم که اگر سنت چونان کلِ ثابت انگاشته شود، تلفیق سنت و تجدد امری محال خواهد بود. اما اگر به صورت مجموعه درک شود، بطوریکه بتوان جزئی را به آن افزود یا از آن کاست، تلفیق سنت و تجدد به درجاتی ممکن خواهد بود. نتیجه اینکه؛ این سنتگرایان سنت (و مقابل آن تجدد) را کل انگاشتهاند نه مجموعه و چون این کل نزد ایشان ثابت است، خواهان رفع کامل نظام تجدد و برقراری تمام نظام سنت میشوند. هرچند نصر مجالی اندک ولو مشروط برای تلفیق سنت و تجدد فراهم میکند.
سیاست داخلی ایران
محمد نبی آقاتقی؛ احمد بخشایش اردستانی؛ سوسن صفا وردی
چکیده
عدالت سیاسی بهعنوان نمادی از عدالت اجتماعی است که با اجرای آن، حقوق شهروندی تحقق مییابد و زمینه انتخاب، مشارکت و نظارت شهروندان فراهم میآید. هدف از نگارش این پژوهش، بررسی شاخصهای عدالت سیاسی در ساختار جمهوری اسلامی ایران است. نتایج نشان داد که به منظور تحقق عدالت سیاسی و فراهم آوردن شرایطی برابر برای همه جهت مشارکت در امور ...
بیشتر
عدالت سیاسی بهعنوان نمادی از عدالت اجتماعی است که با اجرای آن، حقوق شهروندی تحقق مییابد و زمینه انتخاب، مشارکت و نظارت شهروندان فراهم میآید. هدف از نگارش این پژوهش، بررسی شاخصهای عدالت سیاسی در ساختار جمهوری اسلامی ایران است. نتایج نشان داد که به منظور تحقق عدالت سیاسی و فراهم آوردن شرایطی برابر برای همه جهت مشارکت در امور اجتماعی و سیاسی، شاخص کلیدی مشارکت و گزینش سیاسی برابر ایفای نقش میکنند و توزیع برابر فرصتها در جامعه، اعتنا به مفهوم نظارت، جلوگیری از تمرکزگرایی سیاسی، تلاش برای جلوگیری از یکسویهنگری و آزادی احزاب و نهادهای مدنی در چهارچوب قانون در جامعه و... میتوانند به تحقق عدالت سیاسی کمک کنند. روش مورد استفاده در این مقاله، مصاحبه نیمهساختیافته است. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل خبرگان و افراد ذیصلاح در زمینه سیاسیاند که سوابق اجرایی در سطوح تصمیمگیری داشته و دارای کتب و مقالاتی در این حوزه بودهاند. روش تحقیق، توصیفی است وگردآوری اطلاعات به سه روش فیشبرداری، مصاحبه با نخبگان و تحلیل مضمون صورت گرفته است.
سیاست داخلی ایران
نوراله قیصری؛ مصطفی قربانی
چکیده
تحول گفتمانهای هویتی به تشدید منازعات نخبگان سیاسی منجر میشود. پرسش این است که «تحول گفتمان هویتی بازگشت به خویشتن، چه تغییراتی در منازعات میان نخبگان سیاسی در ج.ا.ا در بازه زمانی 1376-1398 ایجاد کرده است؟». فرضیه این است که با ظهور گفتمان هویتی تطبیقگرای روشنفکران دینی و تأثیرپذیری بخشی از نخبگان سیاسی چپ از آن، با کاهش همبستگی ...
بیشتر
تحول گفتمانهای هویتی به تشدید منازعات نخبگان سیاسی منجر میشود. پرسش این است که «تحول گفتمان هویتی بازگشت به خویشتن، چه تغییراتی در منازعات میان نخبگان سیاسی در ج.ا.ا در بازه زمانی 1376-1398 ایجاد کرده است؟». فرضیه این است که با ظهور گفتمان هویتی تطبیقگرای روشنفکران دینی و تأثیرپذیری بخشی از نخبگان سیاسی چپ از آن، با کاهش همبستگی ساختاری و ارزشی نخبگان سیاسی، منازعات بلوکهای نخبگانی در ج.ا.ا برونگفتمانی، فزاینده و متکثر شده است. برای تبیین سازکار علی میان متغیرها روش تحقیق در شباهتهای ساختاری بکار رفته و برای تشریح رابطه علت و معلول این سازکار تشریح شده است. نتایج نشان میدهد که با ظهور گفتمان هویتی تطبیقگرا، منازعات میان نخبگان سیاسی بر محور این مسائل متمرکز شده است: نگرش به انقلاب اسلامی و فلسفه وجودی آن، کیفیت حل مشکلات کشور و تحقق پیشرفت، جهتگیری نسبت به نظام بینالملل و مدیریت مسائل فرهنگی. تفاوت در ادراک از این مسائل دوقطبی نوین، تکاملگرا- عدالتگراـ درونگراـ حفظمحور در حوزه روابط خارجی و حداکثرگرا در حوزه فرهنگی در مقابل، قطب ترمیدوریـ آزادیخواهـ برونگراـ بسطمحور در حوزه روابط خارجی و حداقلگرا در حوزه فرهنگی را شکل داده که بعد از حوادث سال 1388 بر ابعاد آن افزوده شده است.
سیاست داخلی ایران
نیما شب افروز اکبری؛ علی مرشدی زاد؛ حسینعلی نوذری؛ حمید احمدی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی مناسبات پیچیده بحرانهای چندگانه ناکارآمدی، توزیع، هویت، نفوذ و مشروعیت و همچنین درهم تنیده شدن آنها در دولت و نظام سیاسی بویژه در یک بازه زمانی مشخص یعنی دو دوره ریاست جمهوری حسن روحانی میباشد و اینکه چه پیامدهایی برای مشارکت سیاسی فعال به دنبال داشت. یافتهها و نتایج این پژوهش بر اساس روش توصیفی– تحلیلی ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی مناسبات پیچیده بحرانهای چندگانه ناکارآمدی، توزیع، هویت، نفوذ و مشروعیت و همچنین درهم تنیده شدن آنها در دولت و نظام سیاسی بویژه در یک بازه زمانی مشخص یعنی دو دوره ریاست جمهوری حسن روحانی میباشد و اینکه چه پیامدهایی برای مشارکت سیاسی فعال به دنبال داشت. یافتهها و نتایج این پژوهش بر اساس روش توصیفی– تحلیلی بدست آمده و دال برآنند که این پژوهش از نظر زمانی یک پژوهش مقطعی، از حیث ارتباط و پیوند بین دادهها بیانگر نوعی همبستگی مضمونی میباشد و مؤید این مطلب است که هرگاه در نظام سیاسی بحرانهای مذکور رخ دهد آغازی خواهد بود بر کاهش اقتدار و افول مشروعیت و در نتیجه نظام سیاسی با بحران کاهش مشارکت فعال سیاسی و کاهش آن در سطح گسترده مواجه میشود. حوادث و اتفاقات این دوره زمانی و شیوة برخورد مردم و ارتباط و تعامل آنها با نظام سیاسی، همچنین کیفیت و میزان تأثیرگذاری آنها بر سیاست را تنها با معیاری همچون مشارکت سیاسی میتوان ارزیابی نمود. البته ذکر این مطلب بسیار مهم و حائز اهمیت است که بسیاری از رویدادها و اتفاقات شکل گرفته توسط بازیگران سیاسی و نیروهای رقیب و موازی، گاه خارج از رأی و تصمیم و اراده دولت بوده و به دامنه بحران وسعت بخشیده است.
سیاست داخلی ایران
هاشم قادری؛ ابوالفضل دلاوری؛ احمد گل محمدی
چکیده
حضور مردم در انقلاب 1357 مُهر خود را بر سرشت حکومت برآمده از آن باقی گذاشت. مقامات سیاسی جمهوری اسلامی در طی چهار دهه، همواره بر حضور تودهها تأکید کرده و کوشیدهاند نشان دهند که رویکردها و سیاستهای اتخاذی آنها تماماً در جهت خدمت به مردم بوده است. بنابراین دولتهای بعد از انقلاب را از برخی لحاظ میتوان دولتی پوپولیستی و مقامات ...
بیشتر
حضور مردم در انقلاب 1357 مُهر خود را بر سرشت حکومت برآمده از آن باقی گذاشت. مقامات سیاسی جمهوری اسلامی در طی چهار دهه، همواره بر حضور تودهها تأکید کرده و کوشیدهاند نشان دهند که رویکردها و سیاستهای اتخاذی آنها تماماً در جهت خدمت به مردم بوده است. بنابراین دولتهای بعد از انقلاب را از برخی لحاظ میتوان دولتی پوپولیستی و مقامات آن را پوپولیست نامید. گرایشهای پوپولیستی این مقامات ربط چندانی به گرایشهای اقتصادی و سیاسی آنها نداشته؛ بهطوری که خصیصههای مورد اشاره در میان تمامی جریانها خود را نشان داده است. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی و انتخاب شش سخنرانی هموزن (از نظر مناسبت) از هر یک از رؤسای جمهور از سال 1368 تا 1395، ابتدا مولفهها و شاخصهای پوپولیسم در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را شناسایی و کدگذاری کرده و سپس میزان شاخصهای پوپولیستی را در هریک از آنها نشان داده و تحلیل محتوا مینماید. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در مقام همسنجی، بیشترین مؤلفههای مرتبط با پوپولیسم به ترتیب در گفتار احمدینژاد، روحانی، هاشمی و خاتمی و بیشترین کدها به ترتیب در احمدینژاد، روحانی، خاتمی و هاشمی نمود یافته است.