روابط بین الملل
ابوالفضل آنائی
چکیده
بحران بلند مدت سرمایه داری متاخر بستری برای تکوین دگردیسی های پیچیده در نظام جهانی بوده است. این بردار زمانی بلند مدت روند افول سیکل هژمونی ایالات متحده و جابجایی کانون جغرافیایی نظام مند انباشت جهانی سرمایه بسوی چین، تغییرات اساسی در سازوکارهای سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی نظام جهانی پدید آورده است که بازساخت سرمایه داری را از کنترل ...
بیشتر
بحران بلند مدت سرمایه داری متاخر بستری برای تکوین دگردیسی های پیچیده در نظام جهانی بوده است. این بردار زمانی بلند مدت روند افول سیکل هژمونی ایالات متحده و جابجایی کانون جغرافیایی نظام مند انباشت جهانی سرمایه بسوی چین، تغییرات اساسی در سازوکارهای سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی نظام جهانی پدید آورده است که بازساخت سرمایه داری را از کنترل تمدن غربی خارج نموده است. در این سپهر واکاوی استحاله سیستمی سرمایه داری بینالمللی، تغییرات مورفولوژی قدرت و عملکرد سازمانهای بین المللی و منطقهای در مقیاس جهانی بر پایه روند تکوین غیرقطعی کنترل هژمونیک چینی یک ضرورت در شناخت دگردیسی ساختی نظام جهانی و گرایش ساختاری بحران سیستمی سرمایه داری متاخر ارزیابی میشود. با امعان نظر نسبت به این مقدمات پرسش اصلی چنین بیان میشود: پیامد (های) گذار به سیکل احتمالی چهارم هژمونیک چینی در باز ساخت نظام جهانی سرمایه داری چگونه خواهد بود؟ فرضیه معطوف به پرسش اصلی اشاره دارد سیکل چهارم احتمالی هژمونیک چینی خاستگاهی برای تکوین مدیریت افقی نظام جهانی و ظهور کانون های متکثر بین المللی قدرت خواهد بود. واکاوی پژوهش حاضر برپایه روش تحلیل سیستمی برپایه ایجاد الگوی نظری ترکیبی از تحلیل نظام های جهانی و نظریه عدم قطعیت در انشعاب های سیستمی انجام خواهد گرفت.
روابط بین الملل
محمد علی بصیری؛ میلاد میری نام نیها
چکیده
هویت از منظر مفهومی دلالت بر مجموعهای از خصوصیات ادراکی افراد و جوامع بشری در جهت تمایز از یکدیگر دارد. این مفهوم همواره بهمثابه مستمسکی برای حکومتها در جهت ارضا منافع ذهنیشان در سطوح فراملی مطرح بوده است. امنیتیکردن هویت در سیاست خارجی یکی از راهبردهای مهم بهمنظور پیشبرد این روند میباشد، ولی تجارب ناشی از کاربست آن در ...
بیشتر
هویت از منظر مفهومی دلالت بر مجموعهای از خصوصیات ادراکی افراد و جوامع بشری در جهت تمایز از یکدیگر دارد. این مفهوم همواره بهمثابه مستمسکی برای حکومتها در جهت ارضا منافع ذهنیشان در سطوح فراملی مطرح بوده است. امنیتیکردن هویت در سیاست خارجی یکی از راهبردهای مهم بهمنظور پیشبرد این روند میباشد، ولی تجارب ناشی از کاربست آن در اعصار مختلف همواره نشان از خسران توسعه عینی کشورها در درازمدت دارد؛ لذا این پرسش مطرح است که امنیتیکردن هویت در سیاست خارجی چگونه باعث ایجاد تضاد در میان منافع ذهنی و عینی میشود. فرضیه پژوهشگران با تأکید بر نمونه آلمان نازی، شوروی و جمهوری خلق چین بیان میدارد که راهبرد مزبور به دلیل تهی ساختن منابع اقتصادی و انسانی در جهت اعمال جبر معنایی بر دیگری توأم با واکنش بدیهی دیگران به این امر، موجبات انحطاط توسعه عینی کشور و تضاد آن با منافع ذهنی حکومت را فراهم میکند. بهرهگیری از جهتگیری تحلیلی نوآورانه مبتنی بر نظریه امنیتیکردن مکتب کپنهاگ، در نهایت موجبات تصدیق فرضیه مذکور را در فرجام پژوهش فراهم گرداند. شایان ذکر است که روش این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی توأم با بهرهگیری از دادههای کتابخانهای و آماری بوده است.
روابط بین الملل
زهرا اکبری؛ غلامرضا حداد
چکیده
در سالهای اخیر شاهد رقابتی چندجانبه میان چین و امریکا یودهایم. جمهوری اسلامی ایران با جایگاه ویژه ژئوپلیتیکی خود، در این رقابت حائز اهمیت راهبردی است. رقابت چین و امریکا و درواقع تغییر روند اعمال یکجانبه قدرت در سطح جهان، فرصتی برای کشورهایی همچون ایران است تا راهبردهای جدیدی را برای خود تعریف کنند و ضمن پرهیز از دخالت مستقیم در ...
بیشتر
در سالهای اخیر شاهد رقابتی چندجانبه میان چین و امریکا یودهایم. جمهوری اسلامی ایران با جایگاه ویژه ژئوپلیتیکی خود، در این رقابت حائز اهمیت راهبردی است. رقابت چین و امریکا و درواقع تغییر روند اعمال یکجانبه قدرت در سطح جهان، فرصتی برای کشورهایی همچون ایران است تا راهبردهای جدیدی را برای خود تعریف کنند و ضمن پرهیز از دخالت مستقیم در درگیریهای احتمالی آتی، از آن بیشترین بهره را ببرند. لذا در پاسخ به پرسش اصلی پژوهش: مناسبترین استراتژیها برای ایران جهت بهرهگیری از رقابت چین و امریکا کدام هستند؟، بر مبنای مفهوم قدرت هوشمند، از الگوی تحلیلی SWOT جهت استخراج استراتژیها استفاده شده است که نظامدهنده دادههایی است که با استفاده از منابع اسنادی-کتابخانهای و مصاحبه نیمهساختمند با صاحبنظران جمعآوری شدهاند. در این الگو؛ قوتها + فرصتها: راهبردهای تهاجمی، قوتها + تهدیدها: راهبردهای محافظهکارانه، ضعفها + فرصتها: راهبردهای رقابتی، و ضعفها + تهدیدها: راهبردهای تدافعی را بدست دادهاند. اهم استراتژیهای مذکور شامل استفاده همزمان از فناوریهای دو قدرت در عین تلاش برای کاهش وابستگی به طرفین؛ توجه به مقوله دیپلماسی عمومی-رسانهای جهت اقناع افکار عمومی در اتخاذ راهبردهای جدید؛ و برقراری روابط تجاری مناسب با سایر کشورها در کنار چین، برای جلوگیری از وابستگی به یک کشور هستند.
روابط بین الملل
سجاد صادقی
چکیده
تحولپژوهشی و آسیبشناسی دانش روابطبینالملل ایرانی دچار فقر نظری است. حال آنکه دلایل عدم شکلگیری نظریههای ایرانی فراگیر جز از طریق کشف نقاط ضعف با یک نگاه تطبیقی بر اساس این سئوال که «چرا جامعۀ دانشگاهی روابطبینالملل امریکا و اروپا توانست و ما نتوانستیم» میسر نخواهد بود. اهمیت این موضوع تا جایی است که بدون فهم ...
بیشتر
تحولپژوهشی و آسیبشناسی دانش روابطبینالملل ایرانی دچار فقر نظری است. حال آنکه دلایل عدم شکلگیری نظریههای ایرانی فراگیر جز از طریق کشف نقاط ضعف با یک نگاه تطبیقی بر اساس این سئوال که «چرا جامعۀ دانشگاهی روابطبینالملل امریکا و اروپا توانست و ما نتوانستیم» میسر نخواهد بود. اهمیت این موضوع تا جایی است که بدون فهم این مسئله که ضعف حاصل از دانش اکتسابی چه چالشهایی را برای دانش روابط بینالملل ایجاد کرده است نمیتوان راهکار برای برون رفت از شرایط فعلی ارائه داد. در این مسیر «سنجش دانشاکتسابی حاصل از آموزش در دانشگاه» مسئلۀ مهمی است. بر این اساس «دانشاکتسابی» 375 دانشجو و دانشآموختۀ روابطبینالملل از 15 دانشگاه، ابتدا به روش «تحلیل محتوا مقولهای» مبتنی بر کلیدواژههای نظری مورد «مفهومسنجی» قرار گرفته و سپس نتایج حاصله با رویکرد «خودارزیابی» محک خورده و در نهایت بر مبنای مقایسۀ آماری نتایج هر دو سبک سنجش با واقعیتهای موجود، به یک تحلیل و سنجش واقعگرای تطبیقی دست یافتیم. نتایج نهایی ضعف نظری دانشاکتسابی را تایید و فرضیه این پژوهش را به اثبات رساند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که در وضعیت کنونی اصلاح منطبق بر واقعیت فرآیند «دانشاکتسابی حاصل از آموزش» میبایست اولویت جامعۀ دانشگاهی روابطبینالملل ایران باشد.
روابط بین الملل
سیده مریم موسوی؛ فرهاد قاسمی
چکیده
تحول جنگها و شکلگیری گونهای جدید از آن تحت عنوان جنگهای شبکهای و نحوه بازدارندگی در برابر آن، تبدیل به دغدغهای اساسی در میان کشورها شدهاست، اما ادبیات روابط بینالملل نسبت به این وضعیت پاسخگو نبوده یا پاسخ مناسبی ارائه ندادهاست. بر همین اساس، پرسش چگونگی بازدارندگی در برابر جنگهای شبکهای تبدیل به پرسش اساسی پژوهش ...
بیشتر
تحول جنگها و شکلگیری گونهای جدید از آن تحت عنوان جنگهای شبکهای و نحوه بازدارندگی در برابر آن، تبدیل به دغدغهای اساسی در میان کشورها شدهاست، اما ادبیات روابط بینالملل نسبت به این وضعیت پاسخگو نبوده یا پاسخ مناسبی ارائه ندادهاست. بر همین اساس، پرسش چگونگی بازدارندگی در برابر جنگهای شبکهای تبدیل به پرسش اساسی پژوهش پیشرو شدهاست. در پاسخ به پرسش اصلی، فرضیه مقاله بر این محور شکل گرفته که بازدارندگی شبکهای با تمرکز بر معادله قدرت متمرکز- تهدید، تحت عنوان بازدارندگی شبکهای تمرکزگرا، ابزاری کارآمد در برابر جنگهای شبکهای محسوب میشود. برای بررسی این فرضیه از روش ابداکشن در قالب نظریه پیچیدگی- آشوب بهره گرفته خواهدشد. در این پژوهش، رفتار سیستم بینالملل در قالب سیستمهای انطباقی پیچیده بازگفت میکند و با توجه به تغییرشکل نظم به نظم شاخهای و دگرگونیهای ایجادشده به تبع آن، بازدارندگی شبکهای تمرکزگرا به عنوان نمونهای نوآورانه از موج ششم بازدارندگی مدلسازی میشود و کارآمدی آن در وضعیت کنونی جمهوری اسلامی ایران در شبکه منطقهای غرب آسیا مورد بررسی قرار میگیرد.
روابط بین الملل
سید حمزه صفوی؛ امیرحسین الهامی؛ احمد رمضانی
چکیده
در پژوهش حاضر روش تحقیق آمیخته (کمی - کیفی)، راهبرد تحقیق اکتشافی، افق زمانی آن میان مدت (10 ساله) و جمع آوری داده ها نیز آمیخته (اسنادی - میدانی) است. ابتدا با مطالعه اسنادی و همچنین مصاحبه، 67 پیشران حضور راهبردی چین در 8 مولفه PESTEL+DS (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناورانه، زیست محیطی، حقوقی، دفاعی و امنیتی) به علاوه 7 روند جهانی – منطقه ای ...
بیشتر
در پژوهش حاضر روش تحقیق آمیخته (کمی - کیفی)، راهبرد تحقیق اکتشافی، افق زمانی آن میان مدت (10 ساله) و جمع آوری داده ها نیز آمیخته (اسنادی - میدانی) است. ابتدا با مطالعه اسنادی و همچنین مصاحبه، 67 پیشران حضور راهبردی چین در 8 مولفه PESTEL+DS (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناورانه، زیست محیطی، حقوقی، دفاعی و امنیتی) به علاوه 7 روند جهانی – منطقه ای شناسایی شد. سپس با پرسشنامه (35 نفر)، اثرگذاری، اهمیت و عدم قطعیت هر یک از پیشران ها مشخص شد (طبق ضریب لاوشه؛ روایی 55 پیشران - روند تایید شده و 19 پیشران - روند روایی مورد نظر را کسب نکردند). درمجموع، 22 پیشران - روند اهمیت و عدم قطعیت بالاتر از ارزش آستانه را کسب کردند. با استفاده از آزمون فریدمن 7 پیشران نهایی انتخاب و حالت های کیفی آنها استخراج شد. در نهایت 4 سناریو با ناسازگاری صفر با پرسشنامه ماتریس تاثیر متقاطع و نرم افزار سناریو ویزارد ترسیم و تدوین شده و تاثیرات آنها بر امنیت ملی ج.ا.ا مورد ارزیابی قرار گرفت.
روابط بین الملل
عبدالمجید سیفی؛ حسین دلاور
چکیده
با گسترش توجه ایالات متحده به سمت شرق در تلاش برای مهار چین، پکن عمق بیشتری به سیاست متنوعسازی روابط خود داده تا بتواند آثار منفی تمرکز ایالات متحده بر شرق آسیا را تقلیل دهد. بخشی از این متنوعسازی معطوف به استراتژی باخترگرایی یا تمرکز بر غرب آسیا بوده است. در میان کشورهای غرب آسیا، گسترش روابط چین با عربستان سعودی به دلیل نقش مهم ...
بیشتر
با گسترش توجه ایالات متحده به سمت شرق در تلاش برای مهار چین، پکن عمق بیشتری به سیاست متنوعسازی روابط خود داده تا بتواند آثار منفی تمرکز ایالات متحده بر شرق آسیا را تقلیل دهد. بخشی از این متنوعسازی معطوف به استراتژی باخترگرایی یا تمرکز بر غرب آسیا بوده است. در میان کشورهای غرب آسیا، گسترش روابط چین با عربستان سعودی به دلیل نقش مهم در بازار انرژی و تاثیرگذاری بر طیف وسیعی از دولتهای اسلامی و عربی نمونه خوبی برای استراتژی باخترگرایی چین است. در این راستا، پرسش اصلی این پژوهش مطرح میشود که باخترگرایی چه جایگاهی در رفتار راهبردی چین دارد و جایگاه عربستان سعودی در این استراتژی کجاست ؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که با توجه به وضعیت توزیع قدرت در نظام بینالملل و ایجاد فرصتهای جدید در حوزه-های نیاز به منابع انرژی، مقابله به گسترش نفوذ ایالات متحده و و ابتکاراتی نظیر جاده ابریشم نوین، جایگاه استراتژی باخترگرایی در رفتار راهبردی چین تقویت شده و در این استراتژی عربستان سعودی جایگاه کلیدی دارد. مقاله با استفاده از روش تحقیق تاریخی با رویکرد توصیفی-تحلیلی و روش تبیینی و انجام شده است.
روابط بین الملل
سیدحسن میرفخرائی
چکیده
روابط ایران و روسیه در طول یک دهه اخیر به طور محسوسی توسعه یافته است. این توسعه مناسبات به نحوی محسوس بوده که حتی مدل شکلگیری آن را میتوان مبتنی بر مشارکت راهبردی در نظر گرفت. این توسعه در برخی از حوزهها نظیر همکاریهای سیاسی و یا مشارکت امنیتی-دفاعی بروندادهای بیشتری داشته و در سطوح اقتصادی و ژئواکونومیک بروز و ظهور کمتری داشته ...
بیشتر
روابط ایران و روسیه در طول یک دهه اخیر به طور محسوسی توسعه یافته است. این توسعه مناسبات به نحوی محسوس بوده که حتی مدل شکلگیری آن را میتوان مبتنی بر مشارکت راهبردی در نظر گرفت. این توسعه در برخی از حوزهها نظیر همکاریهای سیاسی و یا مشارکت امنیتی-دفاعی بروندادهای بیشتری داشته و در سطوح اقتصادی و ژئواکونومیک بروز و ظهور کمتری داشته است. در این چارچوب به نظر میرسد مولفههای ساختاری نقش تاثیرگذارتری بر این مدل توسعه روابط داشتهاند. مقاله حاضر با مفروض قراردادن این شرایط درپی پاسخ به این سوال کلیدی است که چه مولفههای ساختاری برمدل توسعه روابط ایران و روسیه در بازه سالهای 2015 تا 2023 تاثیرگذار بودهاند؟ در پاسخ فرضیهای که مطرح میشود مبتنی براین گزاره است که امضای برجام بین ایران و کشورهای 1+5 به عنوان عامل ساختاری تاثیرگذار بر سیاست خارجی ایران و جنگ اوکراین 2022 به عنوان عامل ساختاری تاثیرگذار بر سیاست خارجی روسیه در این فرایند تاثیرگذار بودهاند. در این چارچوب نوع مواجهه دو کشور با مولفه ساختاری تاثیرگذار بر بازیگر دیگر منجر به بازتولید این مناسبات شده است. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی با اتکاء به چارچوب تئوریک نوواقعگرایی ساختاری در پی اثبات فرضیه است.
روابط بین الملل
غلامرضا حداد
چکیده
در بیش از چهار دهه که از حیات سیاسی جمهوری اسلامی ایران میگذرد، تقابل با ایالات متحده بهعنوان محوری اساسی و هدفی غائی در سیاست خارجی ایران، همچنان پُردوام مانده و محدوده آزادی عمل آن را در سایر موضوعات تعیین کرده است. اما چرا این سیاست خارجی علیرغم چرخش های نسبی در نقاط عطف کابینه ها و با وجود هزینههای قابل توجه در ...
بیشتر
در بیش از چهار دهه که از حیات سیاسی جمهوری اسلامی ایران میگذرد، تقابل با ایالات متحده بهعنوان محوری اساسی و هدفی غائی در سیاست خارجی ایران، همچنان پُردوام مانده و محدوده آزادی عمل آن را در سایر موضوعات تعیین کرده است. اما چرا این سیاست خارجی علیرغم چرخش های نسبی در نقاط عطف کابینه ها و با وجود هزینههای قابل توجه در این محور و هدف کلان، مصرّانه استمرار داشته است؟ در این مقاله مبتنی بر برداشتی آزاد از رویکرد سازه انگاری در شاخه هویت محور و ترکیب با گونه شناسی های دولت در اقتصاد سیاسی و تلفیق سطوح تحلیل فروملی و فراملی، تلاش شده است از تکوین و تثبیت هویت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قالب فرایند دگرسازی از آمریکا، فهمی ارائه شود که استکبارستیزی در درون فرهنگی تعارضی بهعنوان پردوامترین محور این سیاست خارجی و تبعات ساختاری آن در سیاست داخلی و نیز دلایل تصلب و گریزناپذیریِ آن را توضیح دهد. یافته های این پژوهش مبتنی بر سازههای مفهومی هویت یابی دگرسازانه، دگرهای سه گانه، هویت یابی فرافکنانه، قواعد تکوینی و تنظیمی و منابع تخصیصی و اقتداری و دوگانه دولت اندامواره- ابزاری دلایل تصلّب ساختاری در دشوار شدن چرخشهای بنیادین را توضیح داده و در نهایت به امکان سنجی و ارزیابی ظرفیت ها و ضرورت های تغییر در محورهای اساسی و اهداف غائی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می پردازد.
روابط بین الملل
فریبرز ارغوانی پیرسلامی؛ علی دهقان
چکیده
فرایند آسیاییشدن منطقه خلیج فارس تحت تأثیر الزامهای گوناگون سیاسی- اقتصادی، بیشک مهمترین چرخش سیاسی- دیپلماتیک کشورهای عربی این منطقه از زمان تأسیس تا به امروز بوده است. رابطه میان آسیا و خلیج فارس که از دههها قبل آغاز شد، امروزه تحت تأثیر عواملی چندگانه به مرحلهای نوین از تکامل خود رسیده است. این نوشتار با اتکا بر روش توصیفی- ...
بیشتر
فرایند آسیاییشدن منطقه خلیج فارس تحت تأثیر الزامهای گوناگون سیاسی- اقتصادی، بیشک مهمترین چرخش سیاسی- دیپلماتیک کشورهای عربی این منطقه از زمان تأسیس تا به امروز بوده است. رابطه میان آسیا و خلیج فارس که از دههها قبل آغاز شد، امروزه تحت تأثیر عواملی چندگانه به مرحلهای نوین از تکامل خود رسیده است. این نوشتار با اتکا بر روش توصیفی- تحلیلی و با اتکا بر روش استنتاج علی و بهرهگیری از رویکرد چندعلیتی خرد و کلان درصدد پاسخگویی به این پرسش است که چه مؤلفههای سیاسی- اقتصادی منجر به آسیایی شدن خلیج فارس و چرخش اعضای شورای همکاری خلیج فارس به سوی شرکای آسیایی شده است؟ ادعای این مقاله آن است که افزایش توجه سیاست خارجی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به روابط آسیایی ناشی از تاثیرگذاری مولفههایی در سطوح فرد، نقش، جامعه، دولت و ساختار نظام بینالملل است. یافتههای این پژوهش بیانگر این است که فارغ از تعاملات تاریخی در زمینههای فرهنگی، انرژی، تجاری و نظامی؛ عواملی نظیر تغییر نسل در رهبران شورا، ضرورت ایجاد اقتصاد مولد و تضمین بقا و مشروعیت دولتهای خلیج فارس در کنار تحولاتی در سطح ساختار بینالمللی از جمله تسریع انتقال قدرت از غرب به شرق، خیزش خارقالعاده چین و ضرورت موازنهسازی منطقهای منجر به تثبیت و تسریع آسیایی شدن اعضای شورا در سالهای اخیر شده است.
روابط بین الملل
علیرضا سمیعی اصفهانی؛ احسان جعفری فر
چکیده
بسیاری از تحلیلگران، قدرتگیری جریانات پوپولیســـتی در اروپا را نماد و مُسَـــبِب ناپایداری و «گسست سیاست» اروپایی خوانده اند. ظهور سریع رهبران و احزاب پوپولیست در قدرت از میانه دهه 2000 تا سالهای پایانی دهه 2010 نشان داد که شیوع و مقبولیت پوپولیسم به بالاترین حد خود در 30 سال گذشته رسیده است. به ویژه از سال 2016، به قدرت رسیدن ...
بیشتر
بسیاری از تحلیلگران، قدرتگیری جریانات پوپولیســـتی در اروپا را نماد و مُسَـــبِب ناپایداری و «گسست سیاست» اروپایی خوانده اند. ظهور سریع رهبران و احزاب پوپولیست در قدرت از میانه دهه 2000 تا سالهای پایانی دهه 2010 نشان داد که شیوع و مقبولیت پوپولیسم به بالاترین حد خود در 30 سال گذشته رسیده است. به ویژه از سال 2016، به قدرت رسیدن احزاب و جنبش های پوپولیستی مخالف آموزههای لیبرالیســـتی در اروپا و ایالات متحده به نگرانی ها در خصوص گسترش شیوه های اقتدارگرایی سیاست در این کشورها دامن زده است. پرسش اصلی پژوهش این است که علل و زمینه های قدرتیابی جریانات پوپولیستی و بهویژه احزاب راست رادیکال در طی دو دهه گذشته در اروپا چه بوده است؟ یافتههای پژوهش با بهرهگیری از رویکردی بدیع در قالب نظریه «عرضه و تقاضا» پوپولیستی نشان می دهد که مطالبات و نارضایتی های 1- اقتصادی و 2- اجتماعی- فرهنگی در سَمت تقاضا (رویکرد پایین به بالا) و در مقابل، استراتژی ها و سازوکارهای سیاسی- نهادی بکار گرفته از سوی دولتمردان و احزاب پوپولیستی در سَمت عرضهِ سیاست های پوپولیستی (رویکرد بالا به پایین)، موجب رویآوری رأیدهندگان اروپایی به رهبران و احزاب راست افراطی و فراهم شدن شرایط بسیج سیاسی شهروندان از سوی این احزاب شده است. روش پژوهش، کیفی از نوع تبیین علی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
روابط بین الملل
مهین نظری؛ نوذر شفیعی؛ نفیسه واعظ
چکیده
این پژوهش با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی درصدد پاسخ به چرایی این پرسش است که چین چه نقش و جایگاهی در آینده اقتصادی و سیاسی منطقه خلیج فارس دارد؟ و این نوع از رقابت چه تأثیری بر منافع ملی ج.ا.ایران خواهد داشت؟ فرضیه این است که به موازات ارتقای جایگاه تجاری چین در زنجیره اقتصاد جهانی و افزایش نیاز این کشور به انرژیهای فسیلی، پکن حضور ...
بیشتر
این پژوهش با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی درصدد پاسخ به چرایی این پرسش است که چین چه نقش و جایگاهی در آینده اقتصادی و سیاسی منطقه خلیج فارس دارد؟ و این نوع از رقابت چه تأثیری بر منافع ملی ج.ا.ایران خواهد داشت؟ فرضیه این است که به موازات ارتقای جایگاه تجاری چین در زنجیره اقتصاد جهانی و افزایش نیاز این کشور به انرژیهای فسیلی، پکن حضور گستردهتری در منطقه خلیج فارس در قالب مراودات نفت و صادرات کالا و خدمات با کشورهای منطقه خواهد داشت. بر این اساس، پکن تلاش خواهد کرد تا با کمترین تعارضی، آسیبها و دغدغههای امنیت انرژی در این منطقه را در برابر واشنگتن، پشت سر بگذارد. از سوی دیگر ایالات متحده با درک جایگاه مهم خلیج فارس در عرصه سیاست و اقتصاد جهانی، حاضر نیست میدان را به رقبای جهانی بهویژه چین که با رشدی چشمگیر، هژمونی جهانیِ ایالات متحده را در معرض خطر قرار داده است، واگذار نماید. با توجه به رقابتهای واشنگتن و پکن، تهران نیز میتواند از رهگذر تأمین انرژی مورد نیاز چین، دو هدف اصلی را دنبال نماید: 1- تأمین امنیت انرژی چین، 2- فروش نفت و برگشت ارز ناشی از آن با هدف مقاومسازی اقتصاد کشور در برابر تحریمهای تحمیلی مجموعه غرب و ایالات متحده.
روابط بین الملل
ارسلان قربانی؛ هادی ترکی؛ سعید میرترابی؛ غلامرضا کریمی
چکیده
روابط ایران و چین دارای فراز و فرودهایی بوده که حدود یک دهه اخیر در قالب مشارکت جامع راهبردی بیشترین مراودات سیاسی و اقتصادی را با هم تجربه کردهاند. حاکمیت ج.ا. ایران با یاس از غرب، رویکرد «نگاه به شرق» را در پیش گرفته که این مشارکت منجر به توافقنامه 25 ساله بین تهران و پکن شد. عوامل، متغیرها و مولفههای داخلی و خارجی برای بررسی ...
بیشتر
روابط ایران و چین دارای فراز و فرودهایی بوده که حدود یک دهه اخیر در قالب مشارکت جامع راهبردی بیشترین مراودات سیاسی و اقتصادی را با هم تجربه کردهاند. حاکمیت ج.ا. ایران با یاس از غرب، رویکرد «نگاه به شرق» را در پیش گرفته که این مشارکت منجر به توافقنامه 25 ساله بین تهران و پکن شد. عوامل، متغیرها و مولفههای داخلی و خارجی برای بررسی این مشارکت مهم هستند. از یکسو لایههای هویتی دخیل هستند، از طرفی رویکرد واقعگرایانه و به نحوی ضدیت با هژمون که از درک و شناخت کارگزاران دولتها شکل گرفته، موثر میباشند. پرسش این است که برای درک بهتر این مشارکت چه سنتزی میتوان ارائه داد؟ فرضیه این است که مشارکت جامع با رویکرد چندوجهی، اشتراکات هویتی و رویکردی ضد هژمون شناخت ادارکی از محیط بینالملل و شرایط داخلی و سیاست خارجی تاثیرگذار بوده است که ما را برای شناخت بهتر سیاست خارجی ایران در ارتباط با چین در قالب این مشارکت رهنمون میسازد. مقاله از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بهره برده و دادهها کتابخانهای و اینترنتی میباشند.
روابط بین الملل
سجاد صادقی
چکیده
علیرغم اینکه جامعه دانشگاهی روابط بینالملل در دهههای اخیر تلاش کرده تا بدون حذف، تغییر بنیادی و با تکیه بر رویکرد «روابط بینالملل جهانی» بر وسعت دید نظریهپردازی جریان اصلی بیفزاید، به موازات شاهد تلاش نظریهپردازان ملیگرا برای ایجاد نظریات بومی هستیم که با قدرت گرفتن جریان فکری- حاکمیتی «خودیاریگرا» ...
بیشتر
علیرغم اینکه جامعه دانشگاهی روابط بینالملل در دهههای اخیر تلاش کرده تا بدون حذف، تغییر بنیادی و با تکیه بر رویکرد «روابط بینالملل جهانی» بر وسعت دید نظریهپردازی جریان اصلی بیفزاید، به موازات شاهد تلاش نظریهپردازان ملیگرا برای ایجاد نظریات بومی هستیم که با قدرت گرفتن جریان فکری- حاکمیتی «خودیاریگرا» این روند تشدید شده است؛ اما نظریهپردازی بومی تا امروز موفق به کسب جایگاه و هویت دانشگاهی مستقل نشده و مورد استقبال پژوهشگران قرار نگرفته است که این عدم شکلگیری را برخی به عملکرد جریان اصلی روابط بینالملل نسبت میدهند. در جریان اصلی نیز برخی نقش روابط بینالملل امریکایی را پررنگتر دیده و بر تاثیرگذاری عمیق امریکا در فرآیند نظریهپردازی تاکید دارند. مبنای این استدلال، پذیرش نقش «چیرهطلبانه بینالمللی» امریکا میباشد که موجب تولید و مدیریت وقایع بینالمللی متعدد دانسته شده که در نهایت برای پژوهشگران بومیگرا نیز چارهای جز انتخاب مسائل و تحلیل از منظر تاثیرگذاری عمیق سیاست خارجی امریکا باقی نگذاشته است. در اینجا بحث روند مشروعیتیابی از طریق امکان اجرایی شدن نظریات، موضوع مهمی است که «سندروم کیسینجر» را در اندیشمندان غیرامریکایی تشدید مینماید. در این پژوهش 500 مقاله علمی- پژوهشی از میان مقالههای منتشر شده در سالهای 1398، 1399 و 1400 مجلات علمی- پژوهشی روابط بینالملل ایران مورد بررسی و تاثیرگذاری امریکا بر ادبیات روابط بینالملل ایرانی مورد واکاوی قرار گرفته است.
روابط بین الملل
مرجان بدیعی ازنداهی؛ فرزین زندی؛ کیومرث یزدان پناه درو
چکیده
جنوب غرب آسیا یکی از مهمترین مناطق ژئوپلیتیکی از نظر رقابتهای جهانی است. تشدید روزافزون رقابتهای ژئوپلیتیکی در این منطقه موثر و راهبردی و اختلاف رخداده میان ایران و کشورهای منطقه بر سر چگونگی تامین امنیت در این حوزه، تبدیل به چالش بزرگی شده است. ایران در این حوزه با در پیش گرفتن رویکرد «امنیت برای همه یا هیچکس» اقدام ...
بیشتر
جنوب غرب آسیا یکی از مهمترین مناطق ژئوپلیتیکی از نظر رقابتهای جهانی است. تشدید روزافزون رقابتهای ژئوپلیتیکی در این منطقه موثر و راهبردی و اختلاف رخداده میان ایران و کشورهای منطقه بر سر چگونگی تامین امنیت در این حوزه، تبدیل به چالش بزرگی شده است. ایران در این حوزه با در پیش گرفتن رویکرد «امنیت برای همه یا هیچکس» اقدام به کسب برتری در تزاحم ژئوپلیتیکی خود با ایالات متحده کرده و از آنجا که توان رویارویی مستقیم با ابرقدرتی چون آمریکا را ندارد، به اتخاذ رویکردی نو در استراتژی ژئوپلیتیکی خود از سال 2003 و پس از جنگ عراق روی آورده است. این پژوهش با بررسی خوانشهای دو استراتژی «منطقه خاکستری» و «ژئوپلیتیک مقاومت» در پی پاسخ به این پرسش است که ایران به چه شکل به دنبال تامین امنیت مطلوب خود در جنوب غرب آسیا است و با چه روشهایی میتواند استراتژی ژئوپلیتیکی خود را پیادهسازی نماید؟ نتایج این پژوهش نشان میدهد رقابت ژئوپلیتیکی ایران در جنوب غرب آسیا بویژه با ایالات متحده، به طراحی استراتژی ژئوپلیتیکی خاصی منجر شده که ایران آن را «محور مقاومت» میخواند در حالی که محافل علمی آمریکایی از آن با عنوان «منطقه خاکستری» یاد میکنند. در این استراتژی، ایران با تمرکز بر پنج حوزه نظامی، سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی- روایتی و فرهنگی (مذهبی) و با اتکا بر همکاری و پشتیبانی از گروههای شبهنظامی غیردولتی در برخی کشورهای منطقه، میکوشد تا اهداف امنیتی خود را محقق سازد.
روابط بین الملل
سید جلال دهقانی فیروزآبادی؛ سعید چهرآزاد
چکیده
زمینه اصلی این پژوهش، ارائه چارچوبی گسترده است که از طریق آن نقش هوش مصنوعی در استفاده غیراخلاقی از کارکردهای آن در مسائل امنیتی بصورت نظری و عملی مورد ارزیابی جدی قرار گیرد. پرسش اصلی پژوهش این است که درونمایه های امنیت ملی بر اساس آموزه های دوران استیلاء و هژمونی؛ هوش مصنوعی را چگونه می توان در قالب تروریسم، جنگ، تنازع ...
بیشتر
زمینه اصلی این پژوهش، ارائه چارچوبی گسترده است که از طریق آن نقش هوش مصنوعی در استفاده غیراخلاقی از کارکردهای آن در مسائل امنیتی بصورت نظری و عملی مورد ارزیابی جدی قرار گیرد. پرسش اصلی پژوهش این است که درونمایه های امنیت ملی بر اساس آموزه های دوران استیلاء و هژمونی؛ هوش مصنوعی را چگونه می توان در قالب تروریسم، جنگ، تنازع و دفاع مسئله دار کرد؟ در پاسخ به پرسش، این فرضیه مطرح می گردد که «امنیت ملی» بر اساس شاخصه های معرفتی- عملی ارائه شده، ظرفیت و قابلیت تببین و تفهیم این مسئله را دارد چراکه بر اساس نظریه های موجود در مطالعات امنیت ملی اعم از جریان اصلی و جریان انتقادی، هیچکدام بصورت جامع و کامل، نه می تواند درونمایه های مذکورِ امنیت ملی در عصر هوش مصنوعی و کلان داده را مسئله مند کند و نه پاسخگوی مسائل مرتبط با این حوزه در ساحتِ عملِ مناسبات امنیت ملی باشد. زمینهسازی برای کاربست عملی امنیت ملی با رویکرد داده بنیاد جز با نگاه مسئله مند تروریسم، جنگ و تنازع به سامان نخواهد شد و یکی از مصادیق راهبردی این الگوواره، «امنیت ملی الگوریتمی» است که پتانسیل ایجاد و تکوین نظم نوین امنیتی دیگری را به اثبات رسانیده است.
روابط بین الملل
مختار قاسمی؛ سید سعید میرترابی حسینی؛ محمدولی مدرس؛ فریده محمدعلیپور
چکیده
روابط عربستان و چین طی سال های 2011 تا 2022 رشد و توسعه چشمگیری داشته است. این روابط از نفت شروع و به تجارت، سرمایهگذاری، فناوری و همکاری های نظامی گسترده شده است. توسعه روابط عربستان و چین در نیازمندی های طرفین در بخش انرژی و برنامه های راهبردی توسعه ای مشترک ریشه دارد اما این پژوهش قصد دارد گسترش روابط ریاض- پکن را از منظر ...
بیشتر
روابط عربستان و چین طی سال های 2011 تا 2022 رشد و توسعه چشمگیری داشته است. این روابط از نفت شروع و به تجارت، سرمایهگذاری، فناوری و همکاری های نظامی گسترده شده است. توسعه روابط عربستان و چین در نیازمندی های طرفین در بخش انرژی و برنامه های راهبردی توسعه ای مشترک ریشه دارد اما این پژوهش قصد دارد گسترش روابط ریاض- پکن را از منظر یک عامل قدرتمند بیرونی یعنی تحول در سیاست انرژی ایالات متحده بررسی نماید. پرسش اصلی مقاله این است که سیاست انرژی امریکا در سالهای 2011 تا 2022، چگونه بر روابط عربستان و چین تاثیر گذاشته است؟ فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش و با روش تجربی و تبینی مورد آزمون قرار گرفته این است که سیاست انرژی امریکا در سالهای 2011 تا 2022، از طریق افزایش تولید نفت و گاز شیل و تقویت رویکرد نئومرکانتیلیستی در حوزه انرژی این کشور، روند نزدیک شدن دو کشور چین و عربستان به یکدیگر با محوریت بخش نفت و تلاش پکن – ریاض برای گسترش همکاری ها به سایر حوزه ها را تقویت کرده است. یافته مقاله حاکی از آن است که همکاری های چین و عربستان با ملاحظه حساسیت های ایالات متحده به این روابط، در آینده نیز گسترش بیشتری پیدا خواهد کرد.
روابط بین الملل
غلامعلی چگنی زاده؛ سعید شکوهی
چکیده
فهم و برداشت تصمیمگیران از رویدادها به اندازه و چهبسا بیشتر از خود آن رویدادها اهمیت دارد. فارغ از واقعیت ماجرا نخبگان در نتیجه برداشتهای خود رفتار میکنند. از همینرو نقش عوامل شناختی و ذهنی در رفتار بازیگران بسیار حائز اهمیت است. در این پژوهش به این مسأله پرداخته شده است که نخبگان چینی چه برداشت و فهمی از سیاستها و نیات امریکا ...
بیشتر
فهم و برداشت تصمیمگیران از رویدادها به اندازه و چهبسا بیشتر از خود آن رویدادها اهمیت دارد. فارغ از واقعیت ماجرا نخبگان در نتیجه برداشتهای خود رفتار میکنند. از همینرو نقش عوامل شناختی و ذهنی در رفتار بازیگران بسیار حائز اهمیت است. در این پژوهش به این مسأله پرداخته شده است که نخبگان چینی چه برداشت و فهمی از سیاستها و نیات امریکا نسبت به کشورشان دارند. در مرحله بعد، تأثیر این برداشت بر روابط دوجانبه بررسی میشود. برای واکاوی این موضوع از چارچوب مفهومی مربوط به نقش برداشتها در سیاست بینالملل بهره گرفته شده است. روش تحلیل محتوای کیفی جهتدار نیز برای واکاوی و رمزگشایی دیدگاه نخبگان چینی بکار بسته شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که نخبگان چینی، امریکا را دشمن اصلی خود، دشمن هویتی خود، رقیب اصلی خود در حوزههای فناوری و اقتصادی و چالشگر قدرت و نفوذ چین در منطقه میپندارند. از نظر آنان، هدف اصلی امریکا جلوگیری از قدرتیابی و روند روبهرشد چین است. این برداشتها سبب شده است سیاست چین نسبت به امریکا در سالهای اخیر قاطعانهتر، تهاجمیتر و انتقادیتر شود.
روابط بین الملل
حسین دلاور؛ رشید رکابیان
چکیده
درک مقامات چین از شرایط بین المللی پساجنگ سرد، به اتخاذ الگویی رفتاری جهت کاهش شکاف قدرت بدون برانگیختن حساسیتهای بینالمللی در مورد چین منجر شد. از اینرو واکنش چین اتخاذ دو دستور کار در حوزه داخلی و جهانی جهت پاسخگویی به این الزامات بوده است. متأثر از این امر، یکی از مهمترین موضوعاتی که دانشپژوهان را به مباحثه واداشته، پیامدهای ...
بیشتر
درک مقامات چین از شرایط بین المللی پساجنگ سرد، به اتخاذ الگویی رفتاری جهت کاهش شکاف قدرت بدون برانگیختن حساسیتهای بینالمللی در مورد چین منجر شد. از اینرو واکنش چین اتخاذ دو دستور کار در حوزه داخلی و جهانی جهت پاسخگویی به این الزامات بوده است. متأثر از این امر، یکی از مهمترین موضوعاتی که دانشپژوهان را به مباحثه واداشته، پیامدهای این الگوی توازنبخشی برای محافل تصمیمگیری دولت ها بویژه دولت برتر و نظم بینالملل بوده است. پرسش اصلی آن است که الگوی رفتاری چین چه پیامدها و چالشهایی برای آمریکا و نظم بینالملل ساختاری به همراه دارد؟ فرضیه آن است که الگوی رفتاری چین شرایط پیچیدهای بر سیاست کلی ایالات متحده در قبال چین به همراه داشته است. این به عدم قطعیتهایی که در هر تلاشی برای پیشبینی پیامدهای ظهور چین وجود دارد، اشاره میکند که چالشهایی برای سیاستگذاران در انتخاب سیاست «مهار» یا «تعامل» ایجاب میسازد. این الگوی رفتاری همچنین بعنوان علت تغییر ساختار نظام بینالملل و شکلدهی به نظم دوقطبی چین_ آمریکا دیده میشود. مقاله از روش تحقیق تاریخی با رویکرد توصیفی- تحلیلی و روش تبیینی بهره می گیرد.
روابط بین الملل
سیدرضا موسوی نیا؛ سید محمد امین آبادی
چکیده
تعارض و بحران وجود دارد و بر اساس این که نظام بینالملل از چه ساختاری برخوردار باشد؛ ماهیت بحرانها، پیامدهای آنها، نحوه مدیریت و نیز الگوی رفتاری بازیگران منطقهای و بینالمللی متفاوت خواهد بود. پرسش اصلی این است که نقش سلبی و ایجابی ساختار دوقطبی چگونه در تشدید بحران سوریه موثر بوده است؟ فرضیه اصلی این است که فقدان ...
بیشتر
تعارض و بحران وجود دارد و بر اساس این که نظام بینالملل از چه ساختاری برخوردار باشد؛ ماهیت بحرانها، پیامدهای آنها، نحوه مدیریت و نیز الگوی رفتاری بازیگران منطقهای و بینالمللی متفاوت خواهد بود. پرسش اصلی این است که نقش سلبی و ایجابی ساختار دوقطبی چگونه در تشدید بحران سوریه موثر بوده است؟ فرضیه اصلی این است که فقدان محدودیتهای سیستمیک نظام دوقطبی دوران جنگ سرد که تعارضات هویتی، ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک را در منطقه خاورمیانه محدود کرده بود و حلول این ساختار دو قطبی در سطح منطقهای از طریق بازی با حاصل جمع جبری صفر بین دو قطب منطقهای شامل ایران و عربستان همراه با متحدین منطقهای و بازوان نیابتی خود در سوی دیگر از دو منظر سلبی و ایجابی موجب تشدید بحران سوریه شد. در این مقاله چگونگی تعینات ساختاری به صورت سلبی و ایجابی در دو سطح سیستمیک و منطقهای که بحران سوریه را به شدت متأثر نمود، تبیین میشود.
روابط بین الملل
مجید رضا مومنی؛ نرگس خانگل زاده سنگرودی
چکیده
هند و چین بعنوان دو قدرت نوظهور اسیایی همواره کوشش نمودهاند تا از رهگذر دیپلماسی عمومی، مراودات خود را با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بسط دهند که این مهم میتواند بسترساز تحقق اهداف سیاست خارجی این دوکشور باشد. از اینروی این پژوهش میکوشد به این پرسش اساسی بپردازد که وجوه افتراق و اشتراک دیپلماسی عمومی هند و چین در کشورهای ...
بیشتر
هند و چین بعنوان دو قدرت نوظهور اسیایی همواره کوشش نمودهاند تا از رهگذر دیپلماسی عمومی، مراودات خود را با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بسط دهند که این مهم میتواند بسترساز تحقق اهداف سیاست خارجی این دوکشور باشد. از اینروی این پژوهش میکوشد به این پرسش اساسی بپردازد که وجوه افتراق و اشتراک دیپلماسی عمومی هند و چین در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بین سالهای 2001-2021 کدامند؟ فرضیه این است که اهمیت مفهوم و جایگاه دیپلماسی عمومی به منظور پیشبرد اهداف سیاست خارجی و نفوذ بیشتر در منطقه و همچنین کاربرد زبان، ادبیات و فرهنگ از وجوه اشتراک دو کشور محسوب میشود، در حالیکه وجوه افتراق در روشهای اعمال دیپلماسی عمومی مشتمل بر صنعت فیلمسازی، موسسه کنفوسیوس، فعالیت دیاسپوریک، ابتکار کمربند– راه میباشد. این پژوهش از روش مقایسهای استفاده نموده تا وجوه افتراق و اشتراک دیپلماسی عمومی هند و چین در حوزه کشورهای عرب خلیج فارس احصا و تحلیل شود. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که دیپلماسی عمومی بعنوان ابزاری در راستای منافع ملی، همواره مورد توجه دو کشور چین و هند بوده است که شناخت این مسئله بنا بر اصل سیاست همسایگی برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت میباشد.
روابط بین الملل
سیدحسن میرفخرائی
چکیده
مناسبات ایران و آلمان به نسبت دیگر قدرتهای اصلی اروپایی کمتر شکننده و عمدتاً پایدار بوده است. با این حال یکی از دشواریهای مطالعه سیاست خارجی آلمان آن است که این کشور حضور در رقابتهای ژئوپلیتیک را بخاطر درسهای سنگین جنگ جهانی دوم کنار گذاشته و عمدتاً تمام انرژی خود را مصروف اقتصاد بینالملل نموده است. علاوه بر این، آلمان نمیتواند ...
بیشتر
مناسبات ایران و آلمان به نسبت دیگر قدرتهای اصلی اروپایی کمتر شکننده و عمدتاً پایدار بوده است. با این حال یکی از دشواریهای مطالعه سیاست خارجی آلمان آن است که این کشور حضور در رقابتهای ژئوپلیتیک را بخاطر درسهای سنگین جنگ جهانی دوم کنار گذاشته و عمدتاً تمام انرژی خود را مصروف اقتصاد بینالملل نموده است. علاوه بر این، آلمان نمیتواند سیاست خارجی خود را خارج از چارچوب تعهدات فرااتلانتیکی و نیز فراتر از اصول و موازین سیاست خارجی مشترک اروپایی تنظیم و راهبری کند. به همین دلیل در تحلیل سیاست خارجی آلمان بیشتر باید بر رفتارهای نسبتاً پوشیده این کشور تمرکز کرد تا گفتارها مقامات آن. مطالعه روابط ایران و آلمان کاملاً در این چارچوب قرار میگیرد. پرسش مقاله آن است که چرا آلمان همواره تمام تلاش کرده تا در برابر الگوی تقابلی آمریکا در قبال ایران، بر الگوی تعاملی تأکید کرده و اتحادیه اروپا را نیز به سمت همین الگو سوق دهد؟ این مقاله ضمن ارائه یک چارچوب تحلیلی برای فهم عمیقتر سیاست آلمان، تمرکز خود را بر رویکرد و سیاست خارجی آلمان در قبال ایران پس از امضای برجام بویژه زمانی که ترامپ زمام ریاست جمهوری آمریکا را از دست میدهد، قرار داده است.