شایان جوزانی کهن؛ شاهین جوزانی کهن؛ محمدرضا دهشیری
چکیده
چینبادارابودنقدرتاقتصادیچشمگیر،زیرساختهاوتجهیزاتنظامی گسترده،قدرتسیاسیوتأثیرگذاریبرکشورهایمنطقهاسیایشرقی،بیشترینظرفیترا برایزیرسئوالبردنسیاستهایایالاتمتحده،درمنطقهاسیایشرقیدارد.درسالهایاخیرنوسازینظامی چیندرکناررشداقتصادیاینکشورتداومیافتهاست. کاهشتمرکزایالات متحدهبرمنطقهاسیایشرقیدردورانریاستجمهوری«جورجدبلیوبوش»،موجبگسترشنفوذچیندرمنطقهاسیایشرقیوافزایشمنافعوتعاملاتگستردهاقتصادیباکشورهایمنطقهشد. ...
بیشتر
چینبادارابودنقدرتاقتصادیچشمگیر،زیرساختهاوتجهیزاتنظامی گسترده،قدرتسیاسیوتأثیرگذاریبرکشورهایمنطقهاسیایشرقی،بیشترینظرفیترا برایزیرسئوالبردنسیاستهایایالاتمتحده،درمنطقهاسیایشرقیدارد.درسالهایاخیرنوسازینظامی چیندرکناررشداقتصادیاینکشورتداومیافتهاست. کاهشتمرکزایالات متحدهبرمنطقهاسیایشرقیدردورانریاستجمهوری«جورجدبلیوبوش»،موجبگسترشنفوذچیندرمنطقهاسیایشرقیوافزایشمنافعوتعاملاتگستردهاقتصادیباکشورهایمنطقهشد. بارویکارامدناوباماواتخاذسیاست "چرخشبهسویاسیا"اختلافاتواشنگتنوپکنافزایشیافت. درپاسخبهاینسئوالکه«اختلافاتموجودبینچینوایالات متحدهچهتأثیریبرروابطدوکشورگذاشتهاست؟»نگارندگانمعتقدندکهاختلافاتسیاسی،اقتصادیوامنیتی -نظامیبویژهدردورهریاستجمهوریاوباماموجب افزایشتنشدر منطقه و روابط بینالمللی دوکشوردرحوزههایاقتصادی،سیاسیوامنیتی- نظامیشد. دراینمقالهاختلافاتمیانچینوایالات متحدهدرسهزمینهسیاسی،اقتصادیوامنیتی،تبیین میشود که موجبافزایشتنشدرروابطدوکشورنیز شده است.
امیرمسعود شهرام نیا
دوره 2، شماره 5 ، تیر 1392، ، صفحه 197-217
چکیده
تأکید بر اهمیت دولت- ملّت و عواملی مبنی بر ویژگیهای خاص یک ملّت با عنوان ملّیگرایی، از جمله مقولاتی است که در اندیشهی سیاسی دچار تحول شده است و میتوان گفت در این زمینه واژهی ملّت از یک مفهوم ساده، که به مردمی در یک سرزمین اطلاق میشد، به یک مفهوم سیاسی؛ و ملّیگرایی به مثابه یک ایدئولوژی برای بیان ویژگیهای مخصوص به ملّتها، تغییر یافته ...
بیشتر
تأکید بر اهمیت دولت- ملّت و عواملی مبنی بر ویژگیهای خاص یک ملّت با عنوان ملّیگرایی، از جمله مقولاتی است که در اندیشهی سیاسی دچار تحول شده است و میتوان گفت در این زمینه واژهی ملّت از یک مفهوم ساده، که به مردمی در یک سرزمین اطلاق میشد، به یک مفهوم سیاسی؛ و ملّیگرایی به مثابه یک ایدئولوژی برای بیان ویژگیهای مخصوص به ملّتها، تغییر یافته است. ملّیگرایی و یا همان احساسات ناسیونالیستی از دیدگاه ملل مختلف، تبعات مثبت و منفی با خود به همراه داشته است. در پژوهش حاضر، به تبیین رابطهی تقابل و یا تعامل میان دو جریان فکری ملّیگرایی و اسلامگرایی پرداخته شده است. با وجود پیشینهی قوی ملّی گرایی در ایران، وجود عواملی چون؛ وقوع انقلاب اسلامی، رهبری مذهبی امام خمینی و برجسته بودن عامل مذهب و اسلامگرایی پس از انقلاب اسلامی ،57سبب کمرنگ شدن نقش ملّیگرایی در وجه منفی آن گردیده است. در نهایت فرض بر این است، که با وجود عدم تقابل صرف میان این دو جریان فکری و پذیرش ناسیونالیسم مثبت، متعادل و غیرافراطی؛ همچنین تأکید بر اصل
وحدت امتها به جای ملّیگرایی در اندیشههای اسلامی و اهمیت امت )که مطلوب جامعۀ اسلامی است(؛ از انترناسیونالیسم اسلامی به مثابه ایدئولوژی موافق با آموزه های اسلامی، استقبال میشود
حمید نساج
دوره 2، شماره 5 ، تیر 1392، ، صفحه 101-130
چکیده
سده ی بیستم شـاهد پیـدایش دولـتهـای شـبه مـدرن در دو کشـور ایـران و ترکیـه بـود. مصـطفی کمـال آتاتورک پس از انحلال امپراطوری عثمانی، اقدامات وسیعی را در زمینهی نوسازی توأم بـا دیـنزدایـی آغاز کرد. در ایران نیز رضاخان میرپنج پس از انقراض قاجاریه، راه نوسازی را در غربـی سـازی یافـت. تاریخ روابط خارجی میان دو کشور و بـه خصـوص سـفر تـاریخی ...
بیشتر
سده ی بیستم شـاهد پیـدایش دولـتهـای شـبه مـدرن در دو کشـور ایـران و ترکیـه بـود. مصـطفی کمـال آتاتورک پس از انحلال امپراطوری عثمانی، اقدامات وسیعی را در زمینهی نوسازی توأم بـا دیـنزدایـی آغاز کرد. در ایران نیز رضاخان میرپنج پس از انقراض قاجاریه، راه نوسازی را در غربـی سـازی یافـت. تاریخ روابط خارجی میان دو کشور و بـه خصـوص سـفر تـاریخی رضاشـاه بـه ترکیـه نیـز پیونـد نظـری رویکرد دو زمامدار را عمیقتر سـاخت و رضاشـاه در پیگیـری سیاسـت غربـی سـازی و بـه ویـژه کشـف حجاب مصممتر شده ام ا علیرغم شباهت رویکرد نظـری، مقایسـه ی اقـدامات غربـی سـازی رضاشـاه و آتاتورک نشان میدهد که تفاوت بسیار زیادی در شدت و تنوع این اقدامات وجود دارد. حذف سلسله مراتب مذهبی، انحلال مدارس دینی و دادگـاه هـای شـرع، تعطیـل خانقـاه هـا، منـع بـه کـارگیری علائـم مذهبی، تدوین قانون مدنی اروپایی و ضداسلام، تغییر الفباء، الزام به قرائت نماز، قرآن و اذان به ترکی و تغییر تعطیلی از جمعه به یکشنبه از جمله اقداماتی بود که توسط آتاتورک صـورت پـذیرفت، ولـی در ایران انجام نشد. همچنین نوع مقاومت در برابر غربی سـازی متفـاوت بـود. بسـیج اجتمـاعی فراگیـری در توصیف کند »مذهب و سازمان روحانیت« است. علاوه بر این، فقدان سنّت اندیشـهای عریـق در ترکیـه، همجواری ترکیه با غرب، وجود دیوانسالاری قوی به جا مانده از امپراطـوری عثمـانی و تهدیـد مرزهـای ترکیه توسط یونانیها از دیگر عوامل مؤثر به شمار میآید. در این پژوهش از رویکرد تحلیل تاریخی و روش تحقیق مقایسهای استفاده شده است
رضا التیامی نیا؛ علی باقری دولت آبادی؛ جاسب نیکفر
چکیده
بحران یمن صرفاً ناشی از نقشآفرینی بازیگران داخلی نیست، بلکه ناشی از نقشآفرینی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای همانند عربستان سعودی، شورای همکاری خلیج فارس، امریکا و رژیم صهیونیستی است که در روند شکلگیری بحران یمن و تشدید آن نقش تعیینکنندهای ایفا کردهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد کارگزاران سیاست امریکا معتقدند که ...
بیشتر
بحران یمن صرفاً ناشی از نقشآفرینی بازیگران داخلی نیست، بلکه ناشی از نقشآفرینی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای همانند عربستان سعودی، شورای همکاری خلیج فارس، امریکا و رژیم صهیونیستی است که در روند شکلگیری بحران یمن و تشدید آن نقش تعیینکنندهای ایفا کردهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد کارگزاران سیاست امریکا معتقدند که با درگیر ساختن ایران در عرصه منطقهای و مناطقی که عمق استراتژیک پایگاه اجتماعی و سیاسی ایران محسوب میشوند، فرسایش قدرت و توان منطقهای و سیاسی ایران و محور مقاومت را به وجود خواهد آورد. پرسش اصلی آن است که عوامل اصلی شکلگیری بحران یمن و نقش بازیگران داخلی و خارجی بهویژه امریکا و عربستان سعودی در بحران یمن چیست. روش پژوهش اسنادی است. چارچوب نظری پژوهش حاضر معطوف به بهرهگیری از نظریه جان فوران (چرایی ناکامی انقلابها و توازن منطقهای در نظامهای ناهمگون در محیطهای راهبردی آشوبساز است) است.
شجاع احمدوند؛ احمدرضا بردبار
چکیده
شواهد بسیاری است که افلاطون و ارسطو و حتی سقراط از اندیشه شرق و بویژه ایران تأثیر پذیرفتهاند. این مهم متأثر از دو رویداد بود. ابتدا، اوضاع آن زمانه یونان، مراوده یونانیان و ملل شرق خصوصاً ایرانیان، تردد مغها به آسیای صغیر و سفر متفکران یونانی به کشورهای شرق زمینه این آشنایی را مهیا کرد. دوم، ویژگیهای والای شاهآرمانی ایران که ...
بیشتر
شواهد بسیاری است که افلاطون و ارسطو و حتی سقراط از اندیشه شرق و بویژه ایران تأثیر پذیرفتهاند. این مهم متأثر از دو رویداد بود. ابتدا، اوضاع آن زمانه یونان، مراوده یونانیان و ملل شرق خصوصاً ایرانیان، تردد مغها به آسیای صغیر و سفر متفکران یونانی به کشورهای شرق زمینه این آشنایی را مهیا کرد. دوم، ویژگیهای والای شاهآرمانی ایران که همواره مبنای اندیشگی دینی و سیاسی دولت ایرانی محسوب میشد. شاهی خوب، باآیین و دادگر مقامی بوده است که فضیلتهای بایسته آن به کمالات الهی شباهت و نزدیکی تام داشته؛ شاه راستین و شایسته، که برگزیده خدا و نزدیکترین کس به او شناخته شده است، باید مظهر صفات خداوند و نماینده اراده او روی زمین باشد.
این مقاله میکوشد با روش تطبیقی به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که فیلسوف شاه در مدینه آرمانی افلاطونی چه نسبیتی با شاهآرمانی در اندیشه ایرانشهری دارد.