خلیل سردارنیا؛ هنگامه البرزی
چکیده
اعتراضهای صنفی- اجتماعی در ایران از دیماه 1396 به این سو را میتوان به عنوان نقطه عطف و تعیینکننده تلقی کرد زیرا به لحاظ ماهوی، تاکتیکی و شکلی تا حد زیادی از اعتراضهای پیشین متمایز هستند. این پژوهش در راستای نظریه سیاست خیابان و با روش پژوهش اکتشافی و روش جمعآوری دادهها از نوع تحلیل محتوای مطالبات و شعارهای معترضان صنفی و اجتماعی ...
بیشتر
اعتراضهای صنفی- اجتماعی در ایران از دیماه 1396 به این سو را میتوان به عنوان نقطه عطف و تعیینکننده تلقی کرد زیرا به لحاظ ماهوی، تاکتیکی و شکلی تا حد زیادی از اعتراضهای پیشین متمایز هستند. این پژوهش در راستای نظریه سیاست خیابان و با روش پژوهش اکتشافی و روش جمعآوری دادهها از نوع تحلیل محتوای مطالبات و شعارهای معترضان صنفی و اجتماعی و نیز اظهارات کارشناسان انجام شده است. پرسش مقاله این است که مهمترین تمایزهای ماهوی و شکلی اعتراضهای صنفی و اجتماعی از دیماه 1396 به این سو از اعتراضهای گذشته چیستند و چرا روی دادهاند؟ مهمترین یافتههای این پژوهش آن است که این اعتراضها به لحاظ ماهوی از نوع خودانگیخته و مستقیم در خیابان، بدون رهبر، نوآوری در تاکتیک مبارزاتی، بیاعتمادی به تشکلهای صنفی و مدنی، مستمر و زنجیروار، ارتباطات افقی با اعتراضهای مشابه و ویژگیهای دیگر بودهاند. دادهها و اطلاعات برآمده از تحلیل محتوای مطالبات و شعارهای معترضان و اظهارات کارشناسان نشان میدهد که به ترتیب متغیرهای اقتصادی- معیشتی، سیاسی، اجتماعی، انگیزشی، محیط زیستی و حقوقی در این اعتراضها تأثیرگذار بودهاند اما متغیر اقتصادی و معیشتی از بالاترین و بیشترین نقش برخوردار بوده است.
روابط بین الملل
سید جلال دهقانی فیروزآبادی؛ سعید چهرآزاد
چکیده
زمینه اصلی این پژوهش، ارائه چارچوبی گسترده است که از طریق آن نقش هوش مصنوعی در استفاده غیراخلاقی از کارکردهای آن در مسائل امنیتی بصورت نظری و عملی مورد ارزیابی جدی قرار گیرد. پرسش اصلی پژوهش این است که درونمایه های امنیت ملی بر اساس آموزه های دوران استیلاء و هژمونی؛ هوش مصنوعی را چگونه می توان در قالب تروریسم، جنگ، تنازع ...
بیشتر
زمینه اصلی این پژوهش، ارائه چارچوبی گسترده است که از طریق آن نقش هوش مصنوعی در استفاده غیراخلاقی از کارکردهای آن در مسائل امنیتی بصورت نظری و عملی مورد ارزیابی جدی قرار گیرد. پرسش اصلی پژوهش این است که درونمایه های امنیت ملی بر اساس آموزه های دوران استیلاء و هژمونی؛ هوش مصنوعی را چگونه می توان در قالب تروریسم، جنگ، تنازع و دفاع مسئله دار کرد؟ در پاسخ به پرسش، این فرضیه مطرح می گردد که «امنیت ملی» بر اساس شاخصه های معرفتی- عملی ارائه شده، ظرفیت و قابلیت تببین و تفهیم این مسئله را دارد چراکه بر اساس نظریه های موجود در مطالعات امنیت ملی اعم از جریان اصلی و جریان انتقادی، هیچکدام بصورت جامع و کامل، نه می تواند درونمایه های مذکورِ امنیت ملی در عصر هوش مصنوعی و کلان داده را مسئله مند کند و نه پاسخگوی مسائل مرتبط با این حوزه در ساحتِ عملِ مناسبات امنیت ملی باشد. زمینهسازی برای کاربست عملی امنیت ملی با رویکرد داده بنیاد جز با نگاه مسئله مند تروریسم، جنگ و تنازع به سامان نخواهد شد و یکی از مصادیق راهبردی این الگوواره، «امنیت ملی الگوریتمی» است که پتانسیل ایجاد و تکوین نظم نوین امنیتی دیگری را به اثبات رسانیده است.
داود غرایاق زندی
چکیده
مجموعه رشته علوم سیاسی عمدتاً مسائل گذشته و حال را مورد تحلیل قرار میدهد. از آنجا که علم سیاست یکی از رشتههای مورد نیاز دستگاه سیاستگذاری است، با کاربردیتر شدن و ارتقای آن به منظور پیشبینی مسائل سیاسی قادر خواهد بود بیش از پیش در عرصههای متنوع حکمرانی مورد استفاده قرار بگیرد. آیندهپژوهی یکی از عرصههایی است که میتواند ...
بیشتر
مجموعه رشته علوم سیاسی عمدتاً مسائل گذشته و حال را مورد تحلیل قرار میدهد. از آنجا که علم سیاست یکی از رشتههای مورد نیاز دستگاه سیاستگذاری است، با کاربردیتر شدن و ارتقای آن به منظور پیشبینی مسائل سیاسی قادر خواهد بود بیش از پیش در عرصههای متنوع حکمرانی مورد استفاده قرار بگیرد. آیندهپژوهی یکی از عرصههایی است که میتواند در این زمینه به علم سیاست بویژه سیاستگذاری عمومی کمک کند. برای این منظور مقاله با این پرسش آغاز شده است که چگونه میتوان از آیندهپژوهی برای پیشبینی تحولات آینده در عرصه سیاستگذاری بهره گرفت؟ هدف مقاله ارائه درک مناسب از مفاهیم کلیدی آیندهپژوهی و شناخت روشهای هفتگانه اصلی آن برای پیشبینی تحولات آینده به منظور حذف عامل غافلگیری است. همچنین در این مقاله تلاش شده روشهای مختلف، همراه با بررسی نمونههای سیاسی ارائه گردد تا قابلیت و اهمیت آیندهپژوهی در سیاستگذاری مشخص شود. این کار نهتنها به بازاندیشی مطلوبتر علم سیاست کمک میکند بلکه جایگاه آن را در دستگاه سیاستگذاری ارتقا میدهد.
مجید شرفخانی؛ رحمت حاجی مینه؛ محمدرضا دهشیری
چکیده
از دوران مرکانتالیسم به بعد تجارت بینالمللی همواره عرصه رقابت ژئوپلیتیک بوده و نظم بینالمللی تکقطبی ایالات متحده که پس از پایان جنگ سرد ظهور یافت، اساساً معماری امنیتی ویژهای در منطقه استراتژیک خاورمیانه ایجاد نمود تا این کشور بتواند وضعیت موجود را به نفع خود حفظ نموده و سایر قدرتها ناگزیر بین دو گزینه فعالیت در چارچوب ...
بیشتر
از دوران مرکانتالیسم به بعد تجارت بینالمللی همواره عرصه رقابت ژئوپلیتیک بوده و نظم بینالمللی تکقطبی ایالات متحده که پس از پایان جنگ سرد ظهور یافت، اساساً معماری امنیتی ویژهای در منطقه استراتژیک خاورمیانه ایجاد نمود تا این کشور بتواند وضعیت موجود را به نفع خود حفظ نموده و سایر قدرتها ناگزیر بین دو گزینه فعالیت در چارچوب و یا به چالش کشیدن آن، یکی را برگزینند. با توجه به اینکه رقابت ایالات متحده و چین یکی از ویژگیهای تعیینکننده نظم بینالمللی قرن بیست و یکم میباشد لذا این موضوع در قالب مصونسازی استراتژیک تحت ساختار زنجیره ارزش جهانی مورد بررسی قرار گرفته است. پرسش اصلی این است که راهبرد اقتصادی چین در رقابت با امریکا در خاورمیانه چیست؟ فرضیه پژوهش به این صورت است که راهبرد اقتصادی چین در رقابت با آمریکا در خاورمیانه، نفوذ هدفمند از طریق مؤثرترین بخشهای زنجیره ارزش جهانی است. یافتههای پژوهش بر اساس روش تبیینی- تحلیلی آن است که در نگاه خاورمیانهای، چین با توجه به تلاش ایالات متحده برای تشکیل جبهه تجاری یکپارچه برای مقابله با دولتی این کشور و به منظور کاهش ریسک امنیت انرژی خود، توجه به امنیت فناوری را با هدف قرار دادن رشد در سلسلهمراتب زنجیره ارزش و کسب جایگاه در عالیترین سطوح آن مدنظر قرار داده است.
روح الله حسین پور؛ احمد رشیدی
چکیده
رشد بیتوقف فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی و شکلگیری جامعه شبکهای، تاثیرات عمدهای بر جهان زیست گذاشته که شکلگیری واقعیت مجازی از جمله آثار آنها میباشد. تحت تاثیر جامعه مجازی، وقوع اعتراضات و سپس آشوبهای دیماه 69 در تعدادی از شهرهای ایران بویژه شهرستانهای کوچک فضای سیاست رسمی ایران را با تکانههای شدیدی مواجه کرد و ضمن شکلدهی به ...
بیشتر
رشد بیتوقف فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی و شکلگیری جامعه شبکهای، تاثیرات عمدهای بر جهان زیست گذاشته که شکلگیری واقعیت مجازی از جمله آثار آنها میباشد. تحت تاثیر جامعه مجازی، وقوع اعتراضات و سپس آشوبهای دیماه 69 در تعدادی از شهرهای ایران بویژه شهرستانهای کوچک فضای سیاست رسمی ایران را با تکانههای شدیدی مواجه کرد و ضمن شکلدهی به جریان پادقدرت، تاثیرات فراوانی بر سیاستگذاری فضای مجازی داشت. پرسش اصلی مقاله این است که شبکههای اجتماعی مجازی چه تاثیری بر اعتراضات دیماه 69 داشتند؟ با کاربست تئوری جامعه شبکهای کاستلز و نیز روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از دادههای ثانویه، یافتههای پژوهش نشان میدهد شبکههای اجتماعی در بستر نارضایتیهای موجود در جامعه و با افزایش کنشگری سیاسی تسریع و تقویت کننده اعتراضات و آشوبهای دیماه 69 بودند. اشغال فضای شهری، گسترش ویروسی تجمعات، رهبری افقی، خودجوش بودن ساخت پادقدرت از جمله عوامل تاثیربخش شبکههای اجتماعی مجازی در تشدید اعتراضات بودند.