دانشگاه علامه طباطباییپژوهش های راهبردی سیاست2345-614051620160521Favorable Indicators of the Manager’s Lifestyle in Religious Democracy of Iranشاخصهای مطلوب سبک زندگی کارگزاران نظام مردمسالار دینی ایران9393977FAابراهیمبرزگراستاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائیحسینامانلودانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20151115Managers as leaders of the society enjoy highest impact on leading the
country to the Islamic civilization. The purpose of this paper is to study the
lifestyle of the managers and to present a right pattern. In this regard the
question is about the favorable indicators of manager’s Lifestyle in religious
democracy. What is the desirable lifestyle pattern for a manager in the religious
democracy? The research hypothesis is based on the three dimensions of a
leader’s lifestyle including: political beliefs, political ethics and political
behavior of the components of the relationship with God, self, others. Peopleorientated
maners, service, simplicity, justice, responsibility and love can be the
main indicators of a manager lifestyle. Research method is Qualitative analysis
and interpretation.
The results show that three layers of beliefs, values and behaviors have the
power to design a manager’s lifestyle. Each of these dimensions by creating
links with God, with self, with others and nature can found the base of the
managers lifestyle. With the creation of this communication indicators empty
baskets for indicators have been created then the empty baskets have been filled
from Nahjolbalaghe and practices of Imam Ali (p)
کارگزاران بهعنوان رهبران جامعه، بالاترین تأثیر را در ساخت جامعه برای نیل به تمدن
اسلامی دارند. این نوشتار به دنبال بررسی سبک زندگی کارگزاران و ارائه الگوی مناسب است.
پرسش این است که شاخصهای مطلوب سبک زندگی کارگزاران در نظام مردمسالار دینی
چیست؟ و با چه الگویی میتوان به سبک زندگی مطلوب در نظام مردمسالار دینی دست یافت؟
فرضیه تحقیق بر اساس ابعاد، اعتقاد سیاسی، اخلاق سیاسی و رفتار سیاسی با مؤلفههای ارتباط با
خدا، خود، دیگران و طبیعت، در قالب شاخصهای مردمگرایی، خدمتگزاری، سادهزیستی،
عدالتمحوری، مسئولیتپذیری و مهرورزی تعریف میشود.
روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی و تفسیری است. یافتهها نشان میدهد که سه لایه
اعتقادات، ارزشها و رفتارها، قدرت ترسیم الگو را دارد. این ابعاد، با ایجاد ارتباطات چهارگانه با
خدا، با خود، با دیگران و طبیعت، سازه سبک زندگی رهبران نظام اسلامی را رقم میزند. با
برقراری این ارتباطات سبدهای خالی برای شاخصها تعریف و آنگاه این سبدهای خالی، از متن
نهجالبلاغه و سیره حضرت علی(ع) استخراج و شاخصهای سبک زندگی کارگزاران تکمیل شده
است. به دلیل گستردگی کار، جستجو به نهجالبلاغه محدود شده استhttps://qpss.atu.ac.ir/article_3977_9499c3d6db460dc6adab2ed3c431174b.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهش های راهبردی سیاست2345-614051620160521Study of the Attention to the Components of Ethnic and National Identity among the Azeri and Kurdish Students in Tehran Universitiesبررسی میزان توجه به مؤلفه های هویت قومی و ملی بین دانشجویان کرد و آذری در دانشگاههای تهرا39673978FAعبدالمطلبعبدالهاستادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبائی0000-0002-6824-0171Journal Article20151128Iran is home to different ethnic groups. Young student representing ethnic
diversity find university a suitable place to manifest their ethnic characteristics.
Many students from different origin find university and its experiences as an
arena for presenting their attitudes. Due to the extensive range of issues and
ethnic distribution of students across the country, this study tries to analyze the
attention of ethnic Kurdish and Azeri students of universities in Tehran to their
regional and national identity. The results shows that these students believe in
national and religious identity along with regional and ethnic characteristics.
Although Azaries highlighted ethnic tendencies more than Kords, both reflects
the same type of tendency in other matters.ایران کشوری است که در آن اقوام گوناگونی زندگی میکنند. جوانان دانشجو، قشری از
جمعیت را تشکیل میدهند که تنوع قومی جمعیت ایران در میان آنان بازتاب یافته و دانشگاه، به
اصلیترین مکان برای حضور و تعامل همۀ جوانان از هر قوم و ناحیۀ کشور تبدیل شده است.
جوانان دانشجو که از مناطق مختلف کشور به تهران میآیند تجربۀ حضور در دانشگاه و تعامل با
دیگران را فرصتی مغتنم جهت انواع بازتاب و بازبینیها در هویتهای قومی و ملی خویش می
دانند. این پژوهش به بررسی میزان توجه هویت قومی و ملی ایرانی در دو گروه از دانشجویان کرد
و آذری در دانشگاههای تهران اختصاصیافته است. نتایج این تحقیق میزان تعلقخاطر دانشجویان
کرد و آذری به هویتهای قومی خویش و میزان درک و تعلق هر دو گروه به هویت ملی ایرانی را
در این طیف از دانشجویان نشان میدهد. یافتههای این تحقیق نشان از چندبعدی بودن مؤلفههای
هویتی افراد است. یکدانشجوی آذربایجانی و یا کردستانی بهطور همزمان خود را هم مسلمان و
هم ایرانی میداند. پاسخهای ارائهشده از سوی دانشجویان کرد و آذری بهروشنی حاکی از اهمیت
دادن آنها به بعد قومی هویت خویش است. بر پایۀ سنجه هویت قومی در این تحقیق، میانگین
هویت قومی آذریها بیش از کردها است، اما در زمینۀ خواستههای قومی این دو گروه تفاوت
معناداری دیده نمیشود.https://qpss.atu.ac.ir/article_3978_8700ff1b023fb0b8f521651138cfe790.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهش های راهبردی سیاست2345-614051620160521Classification of the Cultural-Tourism Indexes Which Can Increase Geopolitical Dependency of Nakhchivan Autonomous Republic to Iranسطح بندی متغیرهای فرهنگی- توریستی مؤثر برافزایش وابستگی ژئوپلیتیکی جمهوری خودمختار نخجوان به ایران67933980FAهادیاعظمیدانشیار جغرافیای سیاسی دانشگاه فردوسی مشهدسید هادیزرقانیدانشیار جغرافیای سیاسی دانشگاه فردوسی مشهدمحسنسلطانیکارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20151010Dependence of countries to each other in different field has dramatic effects
on the geopolitical weight and type of their behavior. The Nakhchivan
Autonomous Republic as part of the Azerbaijan Separated by Zangezurmargi
corridor from motherland. After the Nagorno-Karabakh War, Iran has been the
only reachable ground way between Nakhchivan and Azerbaijan Republic. Due
to the many challenges and security issues between the two countries over the
years and regarding the abovementioned gape as the biggest strategic problems
of Nakhchivan, which caused Nakhichivan dependence to Iran, the relations
between the two countries has been changed. The methodology of this research
is descriptive-analytic and data collection is orchestrated through library
resources and questionnaire for surveying and prioritizing of various variables
in cultural and tourism fields showing increasing dependency of Nakhchivan to
Iran. Results shows that Components of the abolition of visas for citizens of
Azerbaijani and Improving health-care services, Common linguistic, religious
and cultural institutions have been the most effective and common historical
background and academic relations have been the least effective indicators of
dependency of Nakhichivan to Iran.وابستگی کشورها به همدیگر در عرصههای مختلف، بر وزن ژئوپلیتیکی و نوع رفتار آنها در
عرصه بینالمللی تأثیر فراوانی دارد. جمهوری خودمختار نخجوان بهعنوان بخشی از کشور آذربایجان،
توسط دالان زنگزورمگری ارمنستان از سرزمین مادری جدا افتاده است و پس از جنگ قرهباغ، تنها راه
ارتباط زمینی بین نخجوان و جمهوری آذربایجان، استفاده از خاک ایران است. با توجه به روابط امنیتی و
چالشهای فراوانی که در طی سالیان گذشته بین دولت آذربایجان و ایران به وجود آمده است و
همچنین با توجه به عدم پیوستگی جغرافیایی این کشور با واحد برونگان خود (نخجوان) که از
بزرگترین مشکلات استراتژیکی این کشور است، باید با افزایش سطح وابستگی ژئوپلیتیکی نخجوان به
ایران، نوع روابط دو کشور آذربایجان و ایران را تغییر داد. مقاله حاضر با روش توصیفی -تحلیلی و با
استفاده از منابع کتابخانهای و پرسشنامهای، به بررسی، اولویتبندی و بیان میزان تأثیر متغیرهای گوناگون
در بعد فرهنگی -توریستی بر افزایش وابستگی نخجوان به ایران پرداخته است. با توجه به نتایج
بهدستآمده؛ مؤلفههای اجرای قانون لغو روادید برای اتباع آذری، بهبود ارائه خدمات درمانی -
بهداشتی، اشتراکات زبانی، مذهبی و نهادهای فرهنگی مشترک دارای بیشترین تأثیر و دو مؤلفه پیشینه
تاریخی مشترک و روابط علمی و دانشگاهی دارای کمترین تأثیر بر افزایش وابستگی نخجوان به ایران
در بعد فرهنگی و توریستی بودهاند.https://qpss.atu.ac.ir/article_3980_5071df031794560fd4cc560d335ef01f.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهش های راهبردی سیاست2345-614051620160521Diversity of Discourse of Foreign Policy and Aspects of Iran's New Nuclear Diplomacyتنوع گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و وجوه دیپلماسی نوین هستهای931213987FAعلی اکبرجعفری( استادیار روابط بینالملل دانشگاه مازندران (نویسنده مسئول)0000-0002-7543-6365دیانجانبازدانش آموخته دکتری روابط بین الملل دانشگاه تهرانJournal Article20150905Foreign policy as the most important international behavior of states has
always been the area of interaction between theory and practice. The analysis of
the foreign policy of the Islamic Republic of Iran from internal and external
sources has been interpreted from the traditional patterns of foreign policy and
based on the mainstream assumptions of positivist and utilitarian international
studies. But today it is seriously believed that a realistic analysis of the foreign
policy of the Islamic Republic of Iran will not be possible except in the
framework of our conceptual understanding of the Islamic Republic of Iran. On
this basis, we can say that after the victory of the Islamic Revolution we had saw
different effects of discursive constructs in the context of the totality of
knowledge in the foreign policy of the Islamic Republic of Iran. Therefore, the
question of this research is that how diversity discourse in foreign policy had
influenced Iran's nuclear diplomacy in different periods of time? In response to
this question, the hypnosis of this research is that the diversity of discourse on
foreign policy leads to mobilization of resource and consequently, different
diplomacy in foreign policy of the Islamic Republic of Iran to resolve the nuclear
crisis in different periods of time.سیاست خارجی در مقام مهمترین نمود رفتار بینالمللی دولتها همواره عرصه تعامل میان
نظریه و عمل بوده است. در این میان، تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از سوی منابع
خارجی و داخلی تاکنون در چارچوب الگوهای سنتی تحلیل سیاست خارجی و یا بر مبنای
مفروضههایی اثباتگرایانه و سودمندگرایانه حاکم بر عرصه مطالعات بینالمللی قرار داشته است؛
اما امروزه به جد میتوان مدعی شد که تحلیل واقعبینانهای از سیاست خارجی جمهوری اسلامی
ایران ممکن نخواهد شد مگر آنکه در چارچوب ادراکی ما ابزارهایی جهت مدنظر قرار دادن
اهمیت بنیادین مقولهی معنایی نظام جمهوری اسلامی وجود داشته باشد. بر این مبنا، میتوان گفت
که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تاکنون جلوههای متفاوتی از سازههای گفتمانی در
چارچوب کلیت دانایی انقلاب اسلامی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شاهد بودیم؛
بنابراین، سؤال پژوهش آن است که تنوع گفتمانی در سیاست خارجی چه تأثیری بر دیپلماسی
هستهای جمهوری اسلامی ایران در دورههای مختلف سیاست خارجی داشته است؟ در پاسخ به این
سؤال فرض مقاله آن است که تنوع گفتمانی در سیاست خارجی زمینهساز بسیج منابع و در نتیجه
دیپلماسی متفاوت هستهای در دورههای مختلف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران جهت
حل و فصل بحران هستهای شده است.https://qpss.atu.ac.ir/article_3987_97d3e7eb61796bd17eead99cfe04e3f4.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهش های راهبردی سیاست2345-614051620160521Change in the Geometry of Power in the Light of the Nature of the Cultural and Regional Geopolitics of Power; Case Study Changes in Western Asiaتحول هندسه قدرت در پرتو ماهیت فرهنگی و ژئوپلیتیک منطقهای قدرت؛ مطالعه موردی تحولات غرب آسیا1211413988FAعلیآدمیاستادیار روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبائی0009-0007-4748-7214الهامکشاورز مقدمدانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبائی0009-0005-1642-7281Journal Article20141108Until the early twentieth century, international relations affected issues such <br />as war and peace, anarchy of the international system, foreign policy and <br />military power. In such a condition, the prominent role of the cultural power of <br />governments was neglected aspect of political studies. Hence, in recent decades <br />with the emergence of new theories of international relations and the process of <br />globalization, the issue of international politics became acute, and this has <br />changed the nature of hard power. On the other hand, in order to have greater <br />influence in global politics, the governments have tended to regional <br />cooperation .In this case, the new regionalism caused changes in the nature of <br />the international system <br />تا چند دهۀ اخیر دولتها بر سر مسائلی همچون تواناییهای نظامی، توسعهطلبی ارضی، <br />نظامهای اقتصادی و نحوة مدیریت منازعات و مناقشات در کشمکش بودند. درحالیکه فرهنگ <br />نیز میتوانست بر روی کنش و رفتارهای بینالمللی دولتها در عرصۀ بینالمللی اثرگذار باشد اما <br />به دلیل سیطرة دیدگاه رئالیستی در روابط بینالملل، این امر مغفول ماند و به حاشیه رانده شد. از <br />سوی دیگر پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی وزن نیروهای منطقهای را افزایش داد. در ذیل <br />چتر رویارویی دو ابرقدرت، بهطور فزایندهای روند منطقهگرایی توسط اروپا آغاز شد. <br />سیاستمداران متوجه شدند که دیگر یک کشور نمیتواند بهتنهایی در معادلات قدرت جهانی <br />جایگاهی پیدا کند. به همین علت، در دوران پس از جنگ سرد منطقهگرایی سامانبخش امور <br />جهانی شد. در واقع فرهنگ مشترک در میان انسانهای یک منطقه، راه را برای همگرایی و <br />همکاری دولتها گشود. تسری همکاری از موضوعات فرهنگی، ارزشی و تمدنی به موضوعات <br />اقتصادی و نهایتاً سیاسی، همگرایی دولتها را امکانپذیرتر کرده است. ازاینرو، تأثیر عامل <br />فرهنگ در ساخت روحیۀ همگرایی و هویت مشترک در انسانهای یک منطقه موجب شکلگیری <br />فصل نوینی از ژئوکالچرها شده استhttps://qpss.atu.ac.ir/article_3988_4b50f4e9703847107333a4f5276273de.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهش های راهبردی سیاست2345-614051620160521The Information Revolution and its Impact on Warانقلاب اطلاعات و تأثیر آن بر جنگ نرم1411693989FAمهدیناظمی اردکانیدانشیار مدیریت دولتی گرایش سیاستگذاری سیاسی دانشگاه امام حسینمجیدنجاتپوردکتری علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی (نویسنده مسئولمصطفیمحمدیکارشناسی ارشد روابط بینالملل دانشگاه اصفهانJournal Article20140515The revolution in information and communication technologies plays a
prominent role in organizing military operations in the third millennium. The
questions here are about the ways that this revolution affects the soft war? Which
wars have been affected by revelation of information and communication? And how
can information and communication technologies be used in war?
The hypothesis is that Modern information and communication technology
have led to the formation of new wars such as the space Cyber warfare, and
electronic warfare. Information and communication technology revolution, has
changed Combat power and military tactics and has played a key role in the
victory of wars. With the advent of electronic networks, a fundamental change in
power relations appeared, and new players who are flexible and do not follow
rule of law posing potential threat to the world orderانقلاب در فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش برجستهای را در سازماندهی عملیات نظامی در
هزاره سوم ایفا میکند. پرسشهایی که در اینجا مطرح می شود این است که این انقلاب چه
تأثیراتی بر جنگ نرم دارد؟ جنگهای متأثر از انقلاب اطلاعات و ارتباطات کدم اند؟ چگونه
میتوان از فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی در جنگ نرم استفاده کرد؟
فرضیه پژوهش حاضر این استکه فناوری اطلاعاتو ارتباطات نوین با توجه به نقشو تأثیر
فراوانی که دارند به شکلگیری جنگهای نوینی در فضای جنگ نرم همچون جنگ سایبری،
جنگ شبکهای و یا جنگ الکترونیکی انجامیده است. انقلاب اطلاعاتو فناوری ارتباطات، توان
رزمی و تاکتیکی ارتشها را تغییر داده و میزان موفقیتآنها در میدان نبرد را تعیین خواهد کرد. با
پیدایششبکههای الکترونیکی، تحول بنیادین در مناسبات قدرت پدیدار گشته، و بازیگران
جدیدی که انعطافپذیرند و تحت هیچ قاعده و قانونی درنمی آیند قابلیت تهدید و تخریب را
کسب کردهاند.https://qpss.atu.ac.ir/article_3989_c2c1272f69c5cfe3ddd7edaf70eaa0f6.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهش های راهبردی سیاست2345-614051620160521The Expansion of Information and Communications Technologies: Theoretical Approaches and Security Considerations of Iranگسترش فناوریهای اطلاعات و ارتباطات؛ رویکردهای نظری و ملاحظات امنیتی جمهوری اسلامی ایران1691923990FAمرتضینورمحمدیاستادیار روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبائیhttps://orcid.org/00روحالهطالبی آرانیاستادیار روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتیJournal Article20150613Technology always has played an increasingly vital role in shaping human life.
In terms of International Relations, the existence of nuclear weapons technology
affected politics during Cold War era, but, nowadays, in the Age of Information,
Information and communications technology play an increasingly vital role in
international system, international security, war and conflicts. Thus, drawing a
content analysis on significant theoretical classic texts in international relations,
the article seeks to explain whether and to what extent three grand theoretical
approaches to international relations, realism, liberalism and constructivism,
have theoretically paid attention to a role played by the expansion of Information
and communications technology in international arena. The article concluded that
international relations theories would have experience a conceptual development.
The reflexivist criticism of the dominant theoretical approaches of international
relations grow more severe, and theories such as constructivism would be more
significant than ever.فناوریهای پیچیدة دوران مدرن که تمامی گسترههای حیات انسانی را درنوردیدهاند، به حوزه
روابط میان واحدهای نظام بینالمللی، بهویژه در بعد تهدیدها، جنگها و منازعات نیز رسوخ
کردهاند و بر پویشهای جاری در درون و میان جوامع تأثیر نهادهاند. در حال حاضر، فناوریهای
اطلاعات و ارتباطات نقش تعیینکنندهای در نظام بینالمللی ایفا میکنند. در همین چارچوب، سؤال
پژوهش حاضر این است که آیا و تا چه اندازهای سه رویکرد نظری کلانِ روابط بینالملل، شامل
واقعگرایی، لیبرالیسم و سازهانگاری، نقشآفرینی گسترش فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در
عرصه بینالمللی را در مفهومپردازیهای خود مورد توجه قرار دادهاند؟ فرضیه مقاله این است که
با گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات، نظریهپردازی روابط بینالملل، تداوم روند تحول مفاهیم
و رواج مفاهیم جدید را تجربه خواهد کرد و رویکردهای نظری مسلط روابط بینالملل، بهویژه
واقعگرایی و تا حد کمتری لیبرالیسم، در برابر فشار گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات به جرح
و تعدیل و انطباق مباحث خود با تحولات فناورانۀ جاری در عرصه بینالمللی روی خواهند آورد.https://qpss.atu.ac.ir/article_3990_b61a377c451d36167b80780dba0d51eb.pdf