سیدزکریا محمودی رجا؛ عبداله مرادی
چکیده
تاریخ معاصر استان خوزستان در اثر وجود برخی مشکلات اقتصادی، زیستمحیطی، فرهنگی در داخل و مداخلات تاریخی عوامل بیرونی با مسائل تجزیهگرایی قومی، معضلات امنیتی و برخی جرائم و ناهنجاریهای سیاسی ـ اجتماعی پیوند خورده است. استمرار برخی معضلات داخلی و تبلیغات رسانهای جبههی عربی و فرامنطقهای باعث تحریک و تهییج معترضان قومی و بهدنبال ...
بیشتر
تاریخ معاصر استان خوزستان در اثر وجود برخی مشکلات اقتصادی، زیستمحیطی، فرهنگی در داخل و مداخلات تاریخی عوامل بیرونی با مسائل تجزیهگرایی قومی، معضلات امنیتی و برخی جرائم و ناهنجاریهای سیاسی ـ اجتماعی پیوند خورده است. استمرار برخی معضلات داخلی و تبلیغات رسانهای جبههی عربی و فرامنطقهای باعث تحریک و تهییج معترضان قومی و بهدنبال آن پیوند تفکرات قومیتطلبی با اندیشههای وهابیت و تکفیریها در مناطقی از این استان انجامید. براین اساس هدف اصلی پژوهش شناسایی مؤلفههای مؤثر در گرایش جوانان شیعی اهواز به تفکرات سلفی ـ تکفیری و انجام برخی رفتارهای تروریستی در بخش-هایی از این استان بود. پژوهش از نوع رویکرد کیفی و مبتنی بر نظریه دادهبنیاد انجام شد. جامعهی آماری شامل افراد گرایش یافته به این تفکرات و صاحبنظران مطلع در مورد مسئله بود که به شیوه هدفمند انتخاب و پس از 17 مورد مصاحبه عمیق، اشباع نظری محقق گردید. در ادامه با تکیهبر رویکرد نظاممند دادهبنیاد و فرآیند کدگذاری باز، محوری و گزینشی، الگوی پارادایمی تحقیق محقق گشت. نتایج و یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که مؤلفههای فرهنگی، اقتصادی، رسانهای، جغرافیایی و بیرونی نقش اصلی و مؤلفههای روانشناختی و سیاسی نقش تسهیلگر را در گرایش جوانان به این تفکرات بر عهده داشتهاند.
جواد عرب عامری؛ محسن اسلامی؛ سید مسعود موسوی شفایی؛ محمد حسین جمشیدی
چکیده
بنیامین نتانیاهو اصلیترین چهره صحنه سیاسی اسرائیل طی یک دهه گذشته به شمار میرود. از آنجایی که وی سهم مهمی در شکل دادن به رفتار و تصمیمات سیاست خارجی این رژیم در صحنه بینالمللی داشته است، این پژوهش میکوشد سبک رهبری و خصایص شخصیتی وی را به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار و در عین حال مغفول مانده در تحلیل رفتار سیاست خارجی اسرائیل ...
بیشتر
بنیامین نتانیاهو اصلیترین چهره صحنه سیاسی اسرائیل طی یک دهه گذشته به شمار میرود. از آنجایی که وی سهم مهمی در شکل دادن به رفتار و تصمیمات سیاست خارجی این رژیم در صحنه بینالمللی داشته است، این پژوهش میکوشد سبک رهبری و خصایص شخصیتی وی را به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار و در عین حال مغفول مانده در تحلیل رفتار سیاست خارجی اسرائیل مورد بررسی قرار دهد. از اینرو، فرضیه اصلی مقاله این است که رفتار سیاست خارجی اسرائیل طی یک دهه گذشته بیشتر متاثر از نظام ادراکی و سبک رهبری بنیامین نتانیاهو بوده است. چارچوب مفهومی و روشی مورد استفاده، روش تحلیل خصایص رهبری مارگارت هرمن با تکیه بر متغیر پیچیدگی مفهومی در آن است. نتایج این پژوهش که حاصل تحلیل محتوای کمی دادههای گفتاری نتانیاهو طی بازه زمانی 2009 تا 2019 است، نشان می دهد سطح پایین پیچیدگی مفهومی و رویکرد سیاه و سفید به مسائل سیاست خارجی همراه با سطح بالای باور به توانایی کنترل رویدادها، تمایل بالا به قدرت و بیاعتمادی شدید به دیگران به رویکرد تهاجمی و بازصفتانه نتانیاهو در سیاست خارجی اسرائیل شکل داده است که نمود آن را میتوان در بزرگنمائی تهدید ایران و مخالفت با ایده دولت مستقل فلسطینی مشاهده کرد.
سیدرضا موسوی نیا؛ سید محمد امین آبادی
چکیده
در ایجاد و تشدید بحران های بین المللی و از جمله بحران سوریه متغیّرهای متعددی مثل هویت، نهاد، ژئوپلیتیک و.. دخالت دارند. به باور نئورئالیست ها رابطه مستقیمی بین ساختار نظام بین الملل، ثبات، تعارض و بحران وجود دارد و بر اساس این که نظام بین الملل از چه ساختاری برخوردار باشد، ماهیت بحران ها، پیامدهای آنهـا، نحـوه مدیریت و نیز الگوی ...
بیشتر
در ایجاد و تشدید بحران های بین المللی و از جمله بحران سوریه متغیّرهای متعددی مثل هویت، نهاد، ژئوپلیتیک و.. دخالت دارند. به باور نئورئالیست ها رابطه مستقیمی بین ساختار نظام بین الملل، ثبات، تعارض و بحران وجود دارد و بر اساس این که نظام بین الملل از چه ساختاری برخوردار باشد، ماهیت بحران ها، پیامدهای آنهـا، نحـوه مدیریت و نیز الگوی رفتاری بازیگران منطقه ای و بین المللی، متفاوت خواهد بـود. سئوال اصلی این مقاله این است که نقش سلبی و ایجابی ساختار دوقطبی چگونه در تشدید بحران سوریه موثر بوده است؟ فرضیه اصلی مقاله نیز این است که فقدان محدودیت های سیستمیک نظام دو قطبی دوران جنگ سرد که تعارضات هویتی، ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک را در منطقه خاورمیانه محدود کرده بود و حلول این ساختار دو قطبی در سطح منطقه ای از طریق بازی با حاصل جمع جبری صفر بین دو قطب منطقه ای شامل ایران و عربستان همراه با متحدین منطقه ای و بازوان نیابتی خود در سوی دیگر از دو منظر سلبی و ایجابی موجب تشدید بحران سوریه شد. در این مقاله نشان میدهیم چگونه تعینات ساختاری به صورت سلبی و ایجابی در دو سطح سیستمیک و منطقهای، بحران سوریه را به شدت متأثر نمودند.