دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های راهبردی سیاست
2345-6140
2476-6208
5
16
2016
05
21
شاخصهای مطلوب سبک زندگی کارگزاران نظام مردمسالار دینی ایران
9
39
FA
ابراهیم
برزگر
استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی
barzegar@atu.ac.ir
حسین
امانلو
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی
hosein.amanlou@gmail.com
کارگزاران بهعنوان رهبران جامعه، بالاترین تأثیر را در ساخت جامعه برای نیل به تمدن
اسلامی دارند. این نوشتار به دنبال بررسی سبک زندگی کارگزاران و ارائه الگوی مناسب است.
پرسش این است که شاخصهای مطلوب سبک زندگی کارگزاران در نظام مردمسالار دینی
چیست؟ و با چه الگویی میتوان به سبک زندگی مطلوب در نظام مردمسالار دینی دست یافت؟
فرضیه تحقیق بر اساس ابعاد، اعتقاد سیاسی، اخلاق سیاسی و رفتار سیاسی با مؤلفههای ارتباط با
خدا، خود، دیگران و طبیعت، در قالب شاخصهای مردمگرایی، خدمتگزاری، سادهزیستی،
عدالتمحوری، مسئولیتپذیری و مهرورزی تعریف میشود.
روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی و تفسیری است. یافتهها نشان میدهد که سه لایه
اعتقادات، ارزشها و رفتارها، قدرت ترسیم الگو را دارد. این ابعاد، با ایجاد ارتباطات چهارگانه با
خدا، با خود، با دیگران و طبیعت، سازه سبک زندگی رهبران نظام اسلامی را رقم میزند. با
برقراری این ارتباطات سبدهای خالی برای شاخصها تعریف و آنگاه این سبدهای خالی، از متن
نهجالبلاغه و سیره حضرت علی(ع) استخراج و شاخصهای سبک زندگی کارگزاران تکمیل شده
است. به دلیل گستردگی کار، جستجو به نهجالبلاغه محدود شده است
سبک زندگی,کارگزاران,مردمسالاری دینی,اعتقادات,ارزشها و رفتارها
https://qpss.atu.ac.ir/article_3977.html
https://qpss.atu.ac.ir/article_3977_9499c3d6db460dc6adab2ed3c431174b.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های راهبردی سیاست
2345-6140
2476-6208
5
16
2016
05
21
بررسی میزان توجه به مؤلفه های هویت قومی و ملی بین دانشجویان کرد و آذری در دانشگاههای تهرا
39
67
FA
عبدالمطلب
عبداله
0000-0002-6824-0171
استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبائی
abdollah_ab@yahoo.com
ایران کشوری است که در آن اقوام گوناگونی زندگی میکنند. جوانان دانشجو، قشری از
جمعیت را تشکیل میدهند که تنوع قومی جمعیت ایران در میان آنان بازتاب یافته و دانشگاه، به
اصلیترین مکان برای حضور و تعامل همۀ جوانان از هر قوم و ناحیۀ کشور تبدیل شده است.
جوانان دانشجو که از مناطق مختلف کشور به تهران میآیند تجربۀ حضور در دانشگاه و تعامل با
دیگران را فرصتی مغتنم جهت انواع بازتاب و بازبینیها در هویتهای قومی و ملی خویش می
دانند. این پژوهش به بررسی میزان توجه هویت قومی و ملی ایرانی در دو گروه از دانشجویان کرد
و آذری در دانشگاههای تهران اختصاصیافته است. نتایج این تحقیق میزان تعلقخاطر دانشجویان
کرد و آذری به هویتهای قومی خویش و میزان درک و تعلق هر دو گروه به هویت ملی ایرانی را
در این طیف از دانشجویان نشان میدهد. یافتههای این تحقیق نشان از چندبعدی بودن مؤلفههای
هویتی افراد است. یکدانشجوی آذربایجانی و یا کردستانی بهطور همزمان خود را هم مسلمان و
هم ایرانی میداند. پاسخهای ارائهشده از سوی دانشجویان کرد و آذری بهروشنی حاکی از اهمیت
دادن آنها به بعد قومی هویت خویش است. بر پایۀ سنجه هویت قومی در این تحقیق، میانگین
هویت قومی آذریها بیش از کردها است، اما در زمینۀ خواستههای قومی این دو گروه تفاوت
معناداری دیده نمیشود.
هویت,هویت قومی,هویت آذری,هویت کرد,هویت در دانشگاه
https://qpss.atu.ac.ir/article_3978.html
https://qpss.atu.ac.ir/article_3978_8700ff1b023fb0b8f521651138cfe790.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های راهبردی سیاست
2345-6140
2476-6208
5
16
2016
05
21
سطح بندی متغیرهای فرهنگی- توریستی مؤثر برافزایش وابستگی ژئوپلیتیکی جمهوری خودمختار نخجوان به ایران
67
93
FA
هادی
اعظمی
دانشیار جغرافیای سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد
aazami@um.ac.ir
سید هادی
زرقانی
دانشیار جغرافیای سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد
محسن
سلطانی
کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد
sorena_698842@yahoo.com
وابستگی کشورها به همدیگر در عرصههای مختلف، بر وزن ژئوپلیتیکی و نوع رفتار آنها در
عرصه بینالمللی تأثیر فراوانی دارد. جمهوری خودمختار نخجوان بهعنوان بخشی از کشور آذربایجان،
توسط دالان زنگزورمگری ارمنستان از سرزمین مادری جدا افتاده است و پس از جنگ قرهباغ، تنها راه
ارتباط زمینی بین نخجوان و جمهوری آذربایجان، استفاده از خاک ایران است. با توجه به روابط امنیتی و
چالشهای فراوانی که در طی سالیان گذشته بین دولت آذربایجان و ایران به وجود آمده است و
همچنین با توجه به عدم پیوستگی جغرافیایی این کشور با واحد برونگان خود (نخجوان) که از
بزرگترین مشکلات استراتژیکی این کشور است، باید با افزایش سطح وابستگی ژئوپلیتیکی نخجوان به
ایران، نوع روابط دو کشور آذربایجان و ایران را تغییر داد. مقاله حاضر با روش توصیفی -تحلیلی و با
استفاده از منابع کتابخانهای و پرسشنامهای، به بررسی، اولویتبندی و بیان میزان تأثیر متغیرهای گوناگون
در بعد فرهنگی -توریستی بر افزایش وابستگی نخجوان به ایران پرداخته است. با توجه به نتایج
بهدستآمده؛ مؤلفههای اجرای قانون لغو روادید برای اتباع آذری، بهبود ارائه خدمات درمانی -
بهداشتی، اشتراکات زبانی، مذهبی و نهادهای فرهنگی مشترک دارای بیشترین تأثیر و دو مؤلفه پیشینه
تاریخی مشترک و روابط علمی و دانشگاهی دارای کمترین تأثیر بر افزایش وابستگی نخجوان به ایران
در بعد فرهنگی و توریستی بودهاند.
متغیرهای فرهنگی -توریستی,وابستگی ژئوپلیتیکی,جمهوری خودمختار نخجوان,ایران
https://qpss.atu.ac.ir/article_3980.html
https://qpss.atu.ac.ir/article_3980_5071df031794560fd4cc560d335ef01f.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های راهبردی سیاست
2345-6140
2476-6208
5
16
2016
05
21
تنوع گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و وجوه دیپلماسی نوین هستهای
93
121
FA
علی اکبر
جعفری
0000-0002-7543-6365
( استادیار روابط بینالملل دانشگاه مازندران (نویسنده مسئول)
a.jafari@umz.ac.ir
دیان
جانباز
دانش آموخته دکتری روابط بین الملل دانشگاه تهران
dayan-janbaz@yahoo.com
سیاست خارجی در مقام مهمترین نمود رفتار بینالمللی دولتها همواره عرصه تعامل میان
نظریه و عمل بوده است. در این میان، تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از سوی منابع
خارجی و داخلی تاکنون در چارچوب الگوهای سنتی تحلیل سیاست خارجی و یا بر مبنای
مفروضههایی اثباتگرایانه و سودمندگرایانه حاکم بر عرصه مطالعات بینالمللی قرار داشته است؛
اما امروزه به جد میتوان مدعی شد که تحلیل واقعبینانهای از سیاست خارجی جمهوری اسلامی
ایران ممکن نخواهد شد مگر آنکه در چارچوب ادراکی ما ابزارهایی جهت مدنظر قرار دادن
اهمیت بنیادین مقولهی معنایی نظام جمهوری اسلامی وجود داشته باشد. بر این مبنا، میتوان گفت
که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تاکنون جلوههای متفاوتی از سازههای گفتمانی در
چارچوب کلیت دانایی انقلاب اسلامی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شاهد بودیم؛
بنابراین، سؤال پژوهش آن است که تنوع گفتمانی در سیاست خارجی چه تأثیری بر دیپلماسی
هستهای جمهوری اسلامی ایران در دورههای مختلف سیاست خارجی داشته است؟ در پاسخ به این
سؤال فرض مقاله آن است که تنوع گفتمانی در سیاست خارجی زمینهساز بسیج منابع و در نتیجه
دیپلماسی متفاوت هستهای در دورههای مختلف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران جهت
حل و فصل بحران هستهای شده است.
سیاست خارجی,تنوع گفتمانی,جمهوری اسلامی ایران,برنامه هستهای,دیپلماسیهای نوین
https://qpss.atu.ac.ir/article_3987.html
https://qpss.atu.ac.ir/article_3987_97d3e7eb61796bd17eead99cfe04e3f4.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های راهبردی سیاست
2345-6140
2476-6208
5
16
2016
05
21
تحول هندسه قدرت در پرتو ماهیت فرهنگی و ژئوپلیتیک منطقهای قدرت؛ مطالعه موردی تحولات غرب آسیا
121
141
FA
علی
آدمی
0009-0007-4748-7214
استادیار روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبائی
aliadami2002@yahoo.com
الهام
کشاورز مقدم
0009-0005-1642-7281
دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبائی
elham_keshavarz4117@yahoo.com
<br />تا چند دهۀ اخیر دولتها بر سر مسائلی همچون تواناییهای نظامی، توسعهطلبی ارضی، <br />نظامهای اقتصادی و نحوة مدیریت منازعات و مناقشات در کشمکش بودند. درحالیکه فرهنگ <br />نیز میتوانست بر روی کنش و رفتارهای بینالمللی دولتها در عرصۀ بینالمللی اثرگذار باشد اما <br />به دلیل سیطرة دیدگاه رئالیستی در روابط بینالملل، این امر مغفول ماند و به حاشیه رانده شد. از <br />سوی دیگر پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی وزن نیروهای منطقهای را افزایش داد. در ذیل <br />چتر رویارویی دو ابرقدرت، بهطور فزایندهای روند منطقهگرایی توسط اروپا آغاز شد. <br />سیاستمداران متوجه شدند که دیگر یک کشور نمیتواند بهتنهایی در معادلات قدرت جهانی <br />جایگاهی پیدا کند. به همین علت، در دوران پس از جنگ سرد منطقهگرایی سامانبخش امور <br />جهانی شد. در واقع فرهنگ مشترک در میان انسانهای یک منطقه، راه را برای همگرایی و <br />همکاری دولتها گشود. تسری همکاری از موضوعات فرهنگی، ارزشی و تمدنی به موضوعات <br />اقتصادی و نهایتاً سیاسی، همگرایی دولتها را امکانپذیرتر کرده است. ازاینرو، تأثیر عامل <br />فرهنگ در ساخت روحیۀ همگرایی و هویت مشترک در انسانهای یک منطقه موجب شکلگیری <br />فصل نوینی از ژئوکالچرها شده است
فرهنگ,منطقه گرایی,نظریات خردگرا,نظریات انتقادی
https://qpss.atu.ac.ir/article_3988.html
https://qpss.atu.ac.ir/article_3988_4b50f4e9703847107333a4f5276273de.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های راهبردی سیاست
2345-6140
2476-6208
5
16
2016
05
21
انقلاب اطلاعات و تأثیر آن بر جنگ نرم
141
169
FA
مهدی
ناظمی اردکانی
دانشیار مدیریت دولتی گرایش سیاستگذاری سیاسی دانشگاه امام حسین
m.nazemi@yahoo.com
مجید
نجاتپور
دکتری علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی (نویسنده مسئول
majidnejatpoor616@gmail.com
مصطفی
محمدی
کارشناسی ارشد روابط بینالملل دانشگاه اصفهان
ma.mohammadi1383@gmail.com
انقلاب در فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش برجستهای را در سازماندهی عملیات نظامی در
هزاره سوم ایفا میکند. پرسشهایی که در اینجا مطرح می شود این است که این انقلاب چه
تأثیراتی بر جنگ نرم دارد؟ جنگهای متأثر از انقلاب اطلاعات و ارتباطات کدم اند؟ چگونه
میتوان از فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی در جنگ نرم استفاده کرد؟
فرضیه پژوهش حاضر این استکه فناوری اطلاعاتو ارتباطات نوین با توجه به نقشو تأثیر
فراوانی که دارند به شکلگیری جنگهای نوینی در فضای جنگ نرم همچون جنگ سایبری،
جنگ شبکهای و یا جنگ الکترونیکی انجامیده است. انقلاب اطلاعاتو فناوری ارتباطات، توان
رزمی و تاکتیکی ارتشها را تغییر داده و میزان موفقیتآنها در میدان نبرد را تعیین خواهد کرد. با
پیدایششبکههای الکترونیکی، تحول بنیادین در مناسبات قدرت پدیدار گشته، و بازیگران
جدیدی که انعطافپذیرند و تحت هیچ قاعده و قانونی درنمی آیند قابلیت تهدید و تخریب را
کسب کردهاند.
انقلاب ارتباطات و اطلاعات,جنگ نرم,جنگ الکترونیکی,جنگ سایبری,فناوری های نوین
https://qpss.atu.ac.ir/article_3989.html
https://qpss.atu.ac.ir/article_3989_c2c1272f69c5cfe3ddd7edaf70eaa0f6.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های راهبردی سیاست
2345-6140
2476-6208
5
16
2016
05
21
گسترش فناوریهای اطلاعات و ارتباطات؛ رویکردهای نظری و ملاحظات امنیتی جمهوری اسلامی ایران
169
192
FA
مرتضی
نورمحمدی
https://orcid.org/00
استادیار روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبائی
politic110@gmail.com
روحاله
طالبی آرانی
استادیار روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی
rtarani@gmail.com
فناوریهای پیچیدة دوران مدرن که تمامی گسترههای حیات انسانی را درنوردیدهاند، به حوزه
روابط میان واحدهای نظام بینالمللی، بهویژه در بعد تهدیدها، جنگها و منازعات نیز رسوخ
کردهاند و بر پویشهای جاری در درون و میان جوامع تأثیر نهادهاند. در حال حاضر، فناوریهای
اطلاعات و ارتباطات نقش تعیینکنندهای در نظام بینالمللی ایفا میکنند. در همین چارچوب، سؤال
پژوهش حاضر این است که آیا و تا چه اندازهای سه رویکرد نظری کلانِ روابط بینالملل، شامل
واقعگرایی، لیبرالیسم و سازهانگاری، نقشآفرینی گسترش فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در
عرصه بینالمللی را در مفهومپردازیهای خود مورد توجه قرار دادهاند؟ فرضیه مقاله این است که
با گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات، نظریهپردازی روابط بینالملل، تداوم روند تحول مفاهیم
و رواج مفاهیم جدید را تجربه خواهد کرد و رویکردهای نظری مسلط روابط بینالملل، بهویژه
واقعگرایی و تا حد کمتری لیبرالیسم، در برابر فشار گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات به جرح
و تعدیل و انطباق مباحث خود با تحولات فناورانۀ جاری در عرصه بینالمللی روی خواهند آورد.
فناوری اطلاعات و ارتباطات,نظام بینالملل,لیبرالیسم,سازهانگاری,واقعگرایی
https://qpss.atu.ac.ir/article_3990.html
https://qpss.atu.ac.ir/article_3990_b61a377c451d36167b80780dba0d51eb.pdf