دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های راهبردی سیاست
2345-6140
2476-6208
9
35
2020
12
21
نقدی بر الگوی امتداد حال در آیندهپژوهی؛ نمونهپژوهی: تحریم های امریکا علیه ایران تا 2022
9
35
FA
سیدرضا
موسوی نیا
0000-0001-5861-5356
استادیار روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی
seyedreza_mousavi54@yahoo.com
10.22054/qpss.2020.50289.2464
<em>مسئله اصلی در این مقاله معرفی، نقد و آسیبشناسی الگوی امتداد حال در آیندهپژوهی است. عموم مطالعات آیندهپژوهی با تمرکز بر روندها و رویدادهای گذشته و حال و ابتناء تصورات بر گذشته و حال، نااندیشیدهها، آیندههای آشنا و پیشبینی نبوغآمیز را در چرخه آیندهسازی وارد نمیکند. این در حالی است که رقابت، پیچیدگی، تناقض، آشوب، تحولات فزاینده، نقش رو به رشد علم و عدم قطعیت از پیشرانهای اصلی آینده هستند و باعث میشوند محدود کردن آیندهپژوهی به مطالعه روندها، رویدادها و تصورات امروزی با ریسک جدی مواجه شود. با این وجود آیندهپژوهی رایج، امکان آیندهسازی و بدیلهای مختلف در قالب سناریوها را برای دولتها فراهم میکند و از این حیث تکاملیافتهتر از مطالعات تبیینی</em><em>است که تنها یک آینده مشخص را پیشبینی میکند. با این مقدمه پرسش پژوهش عبارت است از: الگوی رایج در آیندهپژوهیِ سیاست خارجی دولتها چیست و چه محدودیتهایی بر آن حاکم است؟ در پاسخ این است که: امتدادِ حال،<strong>[1]</strong> الگوی رایج در آیندهپژوهی رفتار دولتها در سیاست خارجی است. در این الگو اما نقش آیندههای آشنا، پیشبینیهای نبوغآمیز و نااندیشیده</em><em></em><em>ها نادیده گرفته میشوند. الگوی امتداد حال در آیندهپژوهی با مثالی از تحریمهای امریکا علیه ایران تا 2020 نشان داده خواهد شد. روش پژوهش، سناریونویسی مبتنی بر الگوی امتداد حال است.</em>
<br clear="all" />
[1]. Extent Present
آینده پژوهی,امتداد حال,تحریم,سناریو,ایران
https://qpss.atu.ac.ir/article_12195.html
https://qpss.atu.ac.ir/article_12195_b6b26fd68f3c0b76c36302076db3e0cf.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های راهبردی سیاست
2345-6140
2476-6208
9
35
2020
12
21
نگرش استادان ایرانی به آینده روابط ایران و امریکا در 1408
37
69
FA
محمد
آرین منش
گروه علوم سیاسی ، دانشکده حقوق علوم سیاسی و زبان های خارجی ، دانشگاه آزاد اسلامی ، مشهد ، ایران
m.aryanmanesh@gmail.com
احمد
جوانشیری
گروه روابط بین الملل، دانشکده حقوق علوم سیاسی و زبان های خارجی، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد ، ایران
adjavanshiri@yahoo.com
محسن
مدیر شانه چی
گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق علوم سیاسی و زبان های خارجی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران
modir_shanechi@yahoo.com
10.22054/qpss.2019.44179.2339
آینده پژوهی,ایران,امریکا,پیشران,سناریو
https://qpss.atu.ac.ir/article_12196.html
https://qpss.atu.ac.ir/article_12196_e339f0dff7a2512c23cd7b1363fcc349.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های راهبردی سیاست
2345-6140
2476-6208
9
35
2020
12
21
چهره امنیتی مناقشه حقوق بشری ایران و غرب
71
100
FA
مسعود
نادری
0000-0002-9297-080X
باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
masoudnadery@yahoo.com
فرزاد
رستمی
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه رازی کرمانشاه
f.rostam1361@gmail.com
10.22054/qpss.2019.29894.1895
<em>موضوع حقوق بشر از جمله دستاوردهای بنیادین حقوق و روابط بینالملل است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگری با هنجارها و ایدئولوژی متفاوت نسبت به هنجارهای شکل دهنده به حقوق بشر، همواره در معرض اتهامات مختلفی از سوی کنشگران و نهادهای حقوق بشری بوده است. تا جایی که این موضوع از ماهیت حقوقی خارج شده و در چارچوبی امنیتی و سیاسی مطرح شده است. حال این مقاله در پی آن است که با بررسی پرونده حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران و سپس بررسی وضعیت کنونی روی کار آمدن ترامپ، امنیتیشدن این موضوع را در چارچوب مکتب کپنهاگ بررسی کرده و در نهایت به ارائه راهکار در این زمینه بپردازد. بر این اساس پرسش مقاله این است که روند مناقشه حقوق بشری ایران و غرب به چه شکلی در حال پیشروی است. یافتههای موجود نشان میدهد، با توجه به تمایز و تفاوت در هنجارهای شکل دهنده به حقوق بشر میان غرب و جمهوری اسلامی ایران، فرآیند امنیتیسازی حقوق بشر همواره به عنوان اهرمی برای فشار بر ایران و سیاست انزوای آن در محیط بینالمللی در دستور کار قرار خواهد گرفت. </em>
"حقوق بشر","ایران"," آمریکا ","اتحادیه اروپا","امنیتی سازی"
https://qpss.atu.ac.ir/article_12197.html
https://qpss.atu.ac.ir/article_12197_0b4f5f4fa12965898823c97bd49ed8c5.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های راهبردی سیاست
2345-6140
2476-6208
9
35
2020
12
21
بررسی تحلیل اثرات سیاستهای انرژی ترامپ بر امنیت بازارهای نفت خام ایران
101
134
FA
سید عبداله
رضوی
گروه آموزشی مدیریت و اقتصاد انرزی
srazavi@put.ac.ir
محمد
نصر اصفهانی
گزوه اقتصاد دانشگاه خوارزمی
mnasr121@gmail.com
10.22054/qpss.2020.42777.2320
<em>وابستگی همهجانبه اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی موجب گردیده که حفظ سهم بازار و فروش نفت با قیمت بهینه نفت خام به منظور تأمین امنیت اقتصادی کشور از اهمیت بسزایی برخوردار باشد. در این مقاله فرضیه سیاستهای انرژی اتخاذ شده توسط ترامپ که موجب افزایش اثرگذاری راهبردهای دولت آمریکا بر حوزه انرژیهای فسیلی ایران و کاهش سهم بازار آن میگردد، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. پرسش</em><em>این مقاله آن عبارتست از</em><em>:«سیاستهای انرژی</em><em>ترامپ چه</em><em>تأثیری</em><em>بر امنیت بازارهای نفت ایران گذاشته</em><em>است؟». در این مقاله کانالهای اثرگذاری راهبردهای ترامپ بر بازار نفت ایران مشخص شده است. نتایج این مقاله نشان میدهد سیاستهای اعمالی ترامپ به شدت سهم بازارهای نفت ایران را کاهش داده است. در این راستا، فرصتهای صادرات نفت خام برای عراق، آمریکا، روسیه و عربستان به مشتریان ایران منجر به افزایش سهم بازار این کشورها گردیده است. بازگشت سهم صادرات نفت خام ایران به آسیا و اروپا با متزلزل شدن توافق برجام، موجب از دست رفتن بازارهای صادراتی نفت خام کشور گردیده است. همچنین توافق اخیر کشورهای عضو و غیر عضو اوپک در مورد کاهش حجم تولید نفت، کمک شایانی به گسترش تولید نفت شیل آمریکا و بازارهای صادراتی این کشور نموده است. </em>
نفت ایران,راهبرد ترامپ,برجام,اوپک,قانون ضد تراست
https://qpss.atu.ac.ir/article_12198.html
https://qpss.atu.ac.ir/article_12198_541b119f0d8e55aefc5a282eaa600392.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های راهبردی سیاست
2345-6140
2476-6208
9
35
2020
12
21
عرصه زیست جمعی زرتشتیان کشور به مثابه کانون تغییرات جدید در عصر ناصری
137
164
FA
مرتضی
نیک روش
دانشگاه میبد
nikravesh101@yahoo.com
حسن
زارعی محمودآبادی
دانشگاه میبد
hzarei@meybodac.ir
10.22054/qpss.2019.43302.2326
<em>در عصر ناصری، تغییرات مهمی در اغلب حوزه</em><em></em><em>های زندگی ایرانیان به وقوع پیوسته است. کانون این تغییرات را باید در عرصه زیست جمعی زرتشتیان ایران و بویژه شهر یزد یافت. زیرا این تغییرات نه فقط عرصه مادی زندگی آنها را در بر می</em><em></em><em>گرفت بلکه شامل سپهر زیست جمعی آنان نیز می</em><em></em><em>شد. مساله اصلی این تحقیق که با روش جامعه</em><em></em><em>شناسی تاریخی انجام شده است توصیف و توضیح این تغییرات با تأکید بر نقش پارسیان هند است. یافته</em><em></em><em>های تحقیق نشان می</em><em></em><em>دهدکه از دل پارسیان هند، نخبگانی چند پیدا شدند که بدنبال تحت تأثیر قرار دادن جامعه زرتشتی کشور و پیشبرد تغییرات مد نظرشان بودند. آنها از روش</em><em></em><em>های گوناگون نظیر: استمداد از انگلیسی</em><em></em><em>ها (توجه به ساخت قدرت در عرصه بین</em><em></em><em>المللی) تطمیع، رشوه، چاپلوسی و تهدید حاکمان وقت (توجه به ساختار قدرت در داخل کشور)، بهره</em><em></em><em>برداری از توجه محدود شاهان قاجار به اصلاحات اجتماعی و ابتکارات شخصی خویش استفاده کردند. این نخبگان ابتدا با تأسیس پنجایت</em><em></em><em>ها عرصه زیست جمعی زرتشتیان یزد را دگرگون کردند و از این رهگذر توانستند اصلاحات گسترده</em><em></em><em>ای را در حوزه</em><em></em><em>های اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، محدودیت</em><em></em><em>های شخصی زرتشتیان و احیای مناسک دینی ایجاد کنند.</em>
پارسیان هند,زرتشتیان یزد,پنچایت,انجمن ناصری,اصلاحات اجتماعی
https://qpss.atu.ac.ir/article_12199.html
https://qpss.atu.ac.ir/article_12199_ccd55b181e827ace93b8317c5b077c74.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های راهبردی سیاست
2345-6140
2476-6208
9
35
2020
12
21
دیالکتیک دمکراسی و توسعه و نسبت آن با کنش سیاسی قومیتها در ایران
165
198
FA
مهدی
عبدالهی ضیاءالدینی
دانشجوی دکتری رشته مطالعات سیاسی انقلاب اسلامی دانشگاه شاهد
ziyaedini@gmail.com
علی
مرشدی زاد
گروه علوم سیاسی دانشگاه شاهد
alimorshdizad@gmail.com
10.22054/qpss.2020.44292.2343
<em>مسئله اصلی پژوهش تبیین علل ظهور و بروز کنشهای سیاسی قومی در وضعیتهای مختلف حکمرانی در ایران با تاکید بر دیالکتیک دمکراسی و توسعه است که در ضمن آن، وضعیت مطلوب و مساعد تعامل دولت و قومیتها مشخص شده و عملکرد آنان در مقاطع مختلف زمانی سنجیده میشود. روش پژوهش، کیفی از نوع مقایسهای-تاریخی است که از چهارچوب نظری جنبشهای اجتماعی چالز تیلی برای تبیین دو شاخص کلان دمکراسی و توسعه و تعیین مولفهها استفاده شده است. به عنوان یافتههای پژوهش باید نتیجه گرفت؛ دوران پیش از انقلاب اسلامی به علّت سیاستهای همگونساز و سرکوبگر، ذیل وضعیت غیردمکراتیک با ظرفیت پایین توسعه و سال</em><em></em><em>های ابتدایی انقلاب به علّت رویکرد مدارا و تعهدمدار ذیل وضعیت دمکراتیک با ظرفیت پایین قرار میگیرد. در این وضعیتها همواره به علّت ضعف حکومت و یا فقدان سیاست، کنشهای سیاسی قومی خشونتآمیزی اتفاق افتاده است. در دوران پایانی جنگ، دولت سازندگی، دولتهای نهم و دهم و دولت اعتدال به علّت توسعه زیرساختها و ارتقای وضعیت اقتصادی و اجتماعی، ظرفیت حکومت بالا رفته ولی به علّت ضرورت امنیت و مقابله با تجزیهطلبی، سطح دمکراسی کاهش یافته است. در نهایت دوران اصلاحات به عنوان وضعیت بهینه ذیل وضعیت دمکراتیک با ظرفیت بالای توسعه قرار میگیرد.</em>
دمکراسی,توسعه,کنش سیاسی,قومیت,ایران
https://qpss.atu.ac.ir/article_12200.html
https://qpss.atu.ac.ir/article_12200_41cc58bc40613175adc63a008d9dbe95.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های راهبردی سیاست
2345-6140
2476-6208
9
35
2020
12
21
حکمت و سیاست در اندیشه سیدجمال الدین اسدآبادی
199
221
FA
نجمه
کیخا
دانشگاه شهید بهشتی
najmeh_keikha@yahoo.com
10.22054/qpss.2020.45291.2360
<em>سید جمال الدین اسدآبادی با نگاه جدید به حکمت و ارائه طبقهبندی جدید از علوم، جایگاهی متناسب با روزگار نو برای سیاست تعیین نمود و دگرگونی بزرگی در زمانه خویش ایجاد کرد که تأثیرات آن تا دوره کنونی پابرجاست. از نظر وی حکمت باید به تغییر و حرکت منجر شود و تأثیرات مطلوبی برای جامعه به بار آورد. این پژوهش میکوشد نشان دهد که سید جمال با چه تعریف و نگاهی از حکمت و حکمت سیاسی توانست این تحول را ایجاد نماید. به نظر میرسد او با تقسیمبندی جدید علوم، تبیین جایگاه فلسفه سیاسی و سیاست در دوره معاصر، نقد و بازخوانی کارکردهای حکمت در روزگار نو و ارائه معیارهایی مستدل و برهانی برای تفسیر اجتماعی کارآمد از قرآن چنین کاری را انجام داد.</em>
سید جمال الدین اسدآبادی,قرآن,حکمت و فلسفه,فلسفه سیاسی,دین و سیاست
https://qpss.atu.ac.ir/article_12201.html
https://qpss.atu.ac.ir/article_12201_bf1de8346c58c923f521a51e304ba2eb.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های راهبردی سیاست
2345-6140
2476-6208
9
35
2020
12
21
سوژگی طبقه متوسط جدید در فرآیند تغییر سیاسی؛ مطالعه تطبیقی عربستان و عراق
223
251
FA
خسن
احمدی
پژوهشگر
hab9113@gmail.com
حسین
هرسیج
0000-0003-1209-4270
گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
harsij@ase.ui.ac.ir
حمید
نساج
0000-0003-2615-6209
عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان
h.nassaj@ase.ui.ac.ir
عباس
حاتمی
گروه آموزشی دانشگاه اصفهان
a.hatami@ase.ui.ac.ir
10.22054/qpss.2020.45179.2359
<em>به گفته هانتینگتون، رشد کمی و تحول کیفی طبقه متوسط </em><em></em><em>جدید منجر به توسعه نهادهای مدنی و زدودن نمادهای اقتدارگرایی شده و بدین ترتیب اکثریت لازم برای تغییر سیاسی فراهم میآید. پرسش این است که چرا علیرغم رشد این طبقه در عربستان سعودی و عراق، فرآیند تغییر سیاسی محقق نشده است؟ در چارچوب نظریه گذار و به روش مقایسهای مشخص گردید که هر دو کشور در رشد نمادهای طبقه متوسط جدید یعنی گسترش آموزش عالی، دیوانسالاری، ارتباطات و درآمد سرانه مشابه هستند. اما به دلیل موانع فرهنگی، ماهیت رانتیر بودن دولت، رابطه حامیپیرو و نقش منفی عامل خارجی، ایفای هرگونه نقش جهت پیشبرد دموکراتیزاسیون از این طبقه سلب شده و آزادسازی تاکتیکی از بالا نیز در صورت عدم تحقق مطالبات دموکراتیک، ممکن است گرایش به تغییرات انقلابی و قیام عمومی را باعث گردد. در عراق نیز بیثباتی سیاسی و ساختارهایی که آمریکاییها پس از فروپاشی رژیم بعثی تحمیل کردهاند باعث شده این طبقه نتواند پویشهای واقعی خود را در ایجاد دموکراسی ایجاد کند. در حالیکه عراق با فروپاشی رژیم صدام حسین، مرحله اول فرآیند گذار یعنی «شکست اقتدارگرایان» طی شده و در مرحله دوم یعنی «تقویت نهادهای دموکراتیک» به سر میبرد، در عربستان در مرحله نخست آن یعنی «شکست اقتدارگرایان» با موانعی جدی روبرو میباشد.</em>
"طبقه متوسط جدید","دموکراتیزاسیون","تغییر سیاسی","عربستان","عراق"
https://qpss.atu.ac.ir/article_12202.html
https://qpss.atu.ac.ir/article_12202_a154ca29c9e98b3b8d43fbcebb5be037.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های راهبردی سیاست
2345-6140
2476-6208
9
35
2020
12
21
تحولات اقتصاد سیاسی چین و افزایش سریع کمکهای خارجی آن به افریقا
251
281
FA
سعید
میرترابی
0000-0003-3697-2672
گروه روابط بین الملل دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه خوارزمی تهران
saeedmirtorabi@gmail.com
مهتاب
ساری اصلانی
گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی - واحد چالوس
sariaslanimahtab@gmail.com
10.22054/qpss.2019.41942.2310
<em>همراستا با تحولات ساختاری عمیق در عرصه اقتصاد سیاسی چین، کمک</em><em></em><em>های خارجی این کشور در سالهای نخست قرن جدید به طیف گسترده</em><em></em><em>ای از کشورها بویژه جوامع افریقایی به سرعت افزایش یافته است. این پدیده همانند بسیاری دیگر از پدیده</em><em></em><em>های مرتبط با "ظهور چین"، مجادلات فکری فراوانی درباره انگیزه</em><em></em><em>ها وپیامدهای این تحول برانگیخته است که البته در کشور ما هنوز مورد توجه قرار نگرفته است. در همین راستا این مقاله، صرف نظر از موضوع پیامدهای این تحول، زمینه</em><em></em><em>ها و علل آن را با رجوع به انگیزه</em><em></em><em>های پکن به عنوان کمک دهنده و نیازهای جوامع افریقایی به عنوان کمک گیرنده در چارچوب پرسش اصلی خود مورد بررسی قرار داده است. فرضیه</em><em></em><em>ای که مقاله به روش توصیفی- تبیینی مورد آزمون قرار داده این است که افزایش سریع کمک</em><em></em><em>های خارجی چین به کشورهای افریقایی در سال</em><em></em><em>های اخیر، در درجه نخست ناشی از الزامات بین</em><em></em><em>المللی پاسخگویی به تحولات ساختاری در اقتصاد سیاسی داخلی چین و درجه دوم همسویی نیازهای جوامع افریقایی با انگیزه</em><em></em><em>های ارائه کمک خارجی پکن است. با این حساب می</em><em></em><em>توان پیش</em><em></em><em>بینی کرد حضور چین در قاره غنی، در سال</em><em></em><em>های آتی همچنان افزایش خواهد یافت و کمک خارجی به عنوان یکی از روش</em><em></em><em>های عمده زمینه</em><em></em><em>سازی برای حضور گسترده</em><em></em><em>تر همچنان مورد توجه مقام</em><em></em><em>های پکن خواهد بود. </em>
<em> </em>
چین,آفریقا,کمک خارجی,اقتصاد سیاسی,سیاست خارجی
https://qpss.atu.ac.ir/article_12203.html
https://qpss.atu.ac.ir/article_12203_67400d2c54beba6a2ccb5e6bebb9a051.pdf
دانشگاه علامه طباطبایی
پژوهش های راهبردی سیاست
2345-6140
2476-6208
9
35
2020
12
21
جهانی شدن و سیر تحول هویت عرب- افغانها
281
305
FA
سید حمزه
صفوی
0000-0002-4714-1340
استادیار گروه مطالعات منطقه ای دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
safavi@ut.ac.ir
مجتبی
نوروزی
دانشجوی دکتری مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران
addmin.iiwfs@gmail.com
10.22054/qpss.2020.23422.1676
<em>با حمله شوروی به افغانستان و به دنبالِ آن استخدام مجاهدین از تمامی جهان در نهایت شکلگیری نطفه القاعده؛ جهان با پدیده جدیدی مواجه و شناخت ذات و ریشههای اقدامات این گروه به اولویتی جدی تبدیل شد. این نوشتار در پی شناخت روند شکلگیری و تحول هویتِ گروهی موسوم به عرب- افغانها بعنوان ریشه شکلگیری القاعده و گروههای بنیادگرای اسلامی میباشد. با تمرکز بر سیر فرایند اقدامات عرب- افغانها در سه مرحله: 1- جهاد علیه ارتش سرخ شوروی؛ 2- آماده شدن برای مقابله با حکومتهای کشورهای اسلامی و 3- حامیان غربی ایشان و جهاد جهانی؛ همچنین با مدنظر قرار دادن مولفههای هویتی در سه وجهِ: اهداف، هنجارهای مشترک و هم ارزیها- تفاوتها؛ به نظر میرسد مراحل گذار در جهاد مقدس و دستورکار القاعده، متاثر از دگردیسی هویتی و تغییر هنجارها باتوجه به تغییر شرایط میباشد. در راستای پاسخگویی به پرسش، عوامل موثر بر شکلگیری و تحول هویتی عرب- افغانها و ارزیابی این فرضیه مورد توجه قرار گرفته است که جهانی شدن و شکلگیری جامعه شبکهای بعنوان متغیر مستقل و عدم توجه به باورهای گروههای مسلمان به شکلگیری هویت مقاومت در بین عرب- افغانها منجر شده است</em>
عرب-افغان,هویت مقاومت,افراط گرایی اسلامی,جهانی شدن,القاعده
https://qpss.atu.ac.ir/article_12204.html
https://qpss.atu.ac.ir/article_12204_f7e01b52245473b9c44b66b2a8fb9e5a.pdf