جعفر نقدی عشرت آباد؛ رضا گرشاسبی؛ هادی صادقی اول
چکیده
هدف این مقاله بررسی تغییر در استراتژی ترکیه در قبال داعش از حمایت به مبارزه است. به منظور فهم این موضوع از رویکرد ساختار نظام بینالملل که تلفیقی از ساختارِ سیطرهجویانه منطقهای و ساختارِ طردکننده فرامنطقهای است، استفاده شده که نشان میدهد چرا ترکیه به این تغییر بزرگ دست زده است. بدین منظور با گردآوری منابع کتابخانهای و اسنادی، ...
بیشتر
هدف این مقاله بررسی تغییر در استراتژی ترکیه در قبال داعش از حمایت به مبارزه است. به منظور فهم این موضوع از رویکرد ساختار نظام بینالملل که تلفیقی از ساختارِ سیطرهجویانه منطقهای و ساختارِ طردکننده فرامنطقهای است، استفاده شده که نشان میدهد چرا ترکیه به این تغییر بزرگ دست زده است. بدین منظور با گردآوری منابع کتابخانهای و اسنادی، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد به دلیل الزامات ساختار منطقهای ناشی از قدرتگیری کردها، محور مقاومت و روسیه به عنوان نیروهای سیطرهجوی مقابل ترکیه از یکسو و فشارهای سیستمی فرامنطقهای ناشی از اعتبارزدایی ترکیه در برابر امریکا، اتحادیه اروپا، نهادها و افکار عمومی جهانی از سوی دیگر، ترکیه ناچار به چرخش استراتژیک در سیاست خود مقابل داعش شده است. بنابراین، این نوع تجدیدنظرطلبی از یک سنت واقعگرایانه مبتنی بر بازیابی قدرت و امنیت ملی سرچشمه میگیرد نه از سنت انقلابیگری مبتنی بر اراده واقعی برای مبارزه با تروریسم.