روابط بین الملل
سید حمزه صفوی؛ امیرحسین الهامی؛ احمد رمضانی
چکیده
در پژوهش حاضر روش تحقیق آمیخته (کمی - کیفی)، راهبرد تحقیق اکتشافی، افق زمانی آن میان مدت (10 ساله) و جمع آوری داده ها نیز آمیخته (اسنادی - میدانی) است. ابتدا با مطالعه اسنادی و همچنین مصاحبه، 67 پیشران حضور راهبردی چین در 8 مولفه PESTEL+DS (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناورانه، زیست محیطی، حقوقی، دفاعی و امنیتی) به علاوه 7 روند جهانی – منطقه ای ...
بیشتر
در پژوهش حاضر روش تحقیق آمیخته (کمی - کیفی)، راهبرد تحقیق اکتشافی، افق زمانی آن میان مدت (10 ساله) و جمع آوری داده ها نیز آمیخته (اسنادی - میدانی) است. ابتدا با مطالعه اسنادی و همچنین مصاحبه، 67 پیشران حضور راهبردی چین در 8 مولفه PESTEL+DS (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناورانه، زیست محیطی، حقوقی، دفاعی و امنیتی) به علاوه 7 روند جهانی – منطقه ای شناسایی شد. سپس با پرسشنامه (35 نفر)، اثرگذاری، اهمیت و عدم قطعیت هر یک از پیشران ها مشخص شد (طبق ضریب لاوشه؛ روایی 55 پیشران - روند تایید شده و 19 پیشران - روند روایی مورد نظر را کسب نکردند). درمجموع، 22 پیشران - روند اهمیت و عدم قطعیت بالاتر از ارزش آستانه را کسب کردند. با استفاده از آزمون فریدمن 7 پیشران نهایی انتخاب و حالت های کیفی آنها استخراج شد. در نهایت 4 سناریو با ناسازگاری صفر با پرسشنامه ماتریس تاثیر متقاطع و نرم افزار سناریو ویزارد ترسیم و تدوین شده و تاثیرات آنها بر امنیت ملی ج.ا.ا مورد ارزیابی قرار گرفت.
تحولات خاورمیانه
علی اکبر اسدی؛ محمد عرف
چکیده
با توجه به محدودیتهای جدی در حوزه قدرت سخت، توسعه قدرت نرم از جمله با برندسازی ملی به عنوان یکی از اولویتهای کلیدی دولتهای کوچکی مانند قطر محسوب میشود. با توجه به این مهم در اینجا این پرسش مورد بررسی قرار میگیرد که برندسازی ملی چه جایگاهی در سیاست خارجی و امنیت ملی قطر دارد؟ در این راستا ضمن اشاره به محدودیتها و چالشهای قطر به لحاظ ظرفیتهای ...
بیشتر
با توجه به محدودیتهای جدی در حوزه قدرت سخت، توسعه قدرت نرم از جمله با برندسازی ملی به عنوان یکی از اولویتهای کلیدی دولتهای کوچکی مانند قطر محسوب میشود. با توجه به این مهم در اینجا این پرسش مورد بررسی قرار میگیرد که برندسازی ملی چه جایگاهی در سیاست خارجی و امنیت ملی قطر دارد؟ در این راستا ضمن اشاره به محدودیتها و چالشهای قطر به لحاظ ظرفیتهای قدرت و امنیت ملی و همچنین ظرفیتهای آن، به رویکرد کلان و سیاستهای این کشور در حوزه برندسازی ملی پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد رهبران قطر با تمرکز بر شش حوزه اصلی توانستهاند در حوزه برندسازی ملی موفقیتها و دستاوردهای قابل توجهی را کسب نموده و از این طریق به ارتقای ظرفیتهای قدرت و امنیت ملی این کشور کمک کنند. این حوزهها عبارتند از: شبکهسازی سیاسی و میانجیگری در بحرانها؛ برندسازی رسانهای با محوریت الجزیره؛ ظرفیتها و کمکهای اقتصادی به مثابه پشتوانه برندسازی؛ ظرفیتسازی و دیپلماسی فرهنگی؛ توسعه ظرفیتها و دیپلماسی ورزشی و؛ تقویت و ارتقای حوزه گردشگری. این مقاله به عنوان پژوهشی توصیفی- تبیینی از الگوی مفهومی شش وجهی آنهولت برای تبیین برندسازی ملی بهره برده است.
تحولات خاورمیانه
محسن باقری؛ عنایت الله یزدانی؛ محمد علی بصیری
چکیده
The emergence and gaining power of the Salafi-Takfiri trend of ISIS in the two countries of Syria and Iraq, although it posed deep security threats to the Islamic Republic of Iran and its allies, but Iran was able to deal with this anti-security phenomenon by implementing and pursuing a security policy in order to deal with cross-border threats. Therefore, the main question of this article is, in what framework can Iran's security policy be evaluated against the threat of ISIS? The assumption of this article is that Iran's security policy against the threat of ISIS can be analyzed in ...
بیشتر
The emergence and gaining power of the Salafi-Takfiri trend of ISIS in the two countries of Syria and Iraq, although it posed deep security threats to the Islamic Republic of Iran and its allies, but Iran was able to deal with this anti-security phenomenon by implementing and pursuing a security policy in order to deal with cross-border threats. Therefore, the main question of this article is, in what framework can Iran's security policy be evaluated against the threat of ISIS? The assumption of this article is that Iran's security policy against the threat of ISIS can be analyzed in the framework of maintaining and expanding regional strategic depth. Examining the issue using the descriptive-analytical method and library and documentary sources and the approach of strategic depth and balance of power shows that adopting Iran's active defensive and offensive strategy and action in confronting ISIS with an emphasis on maintaining and expanding the regional strategic depth leads to It turned out that Iran was able to create several opportunities for itself from the threat of ISIS, the most important of which are: confronting regional terrorism and curbing political-security chaos in the region;
روابط بین الملل
سیداصغر کیوان حسینی؛ حبیب اله فدوی
چکیده
اگرچه در دهه ابتدایی انقلاب اسلامی، نشانههایی از «گفتمان آرمانگرایی» در سیاست خارجی ایران وجود داشت، اما متعاقب استقرار دولت سازندگی در سال 1368، بهتدریج قرائن بروز تحول در گفتمان مزبور در جهت تمایل بهسوی اولویتبخشی به اهداف داخلی در برابر اهداف فراملی آشکار شد، آنچه که در قالب کلی «عملگرایی» مورد بحث واقع شده ...
بیشتر
اگرچه در دهه ابتدایی انقلاب اسلامی، نشانههایی از «گفتمان آرمانگرایی» در سیاست خارجی ایران وجود داشت، اما متعاقب استقرار دولت سازندگی در سال 1368، بهتدریج قرائن بروز تحول در گفتمان مزبور در جهت تمایل بهسوی اولویتبخشی به اهداف داخلی در برابر اهداف فراملی آشکار شد، آنچه که در قالب کلی «عملگرایی» مورد بحث واقع شده است. در این میان سیاست امنیتی جمهوری اسلامی نیز با نوآوریهای جدیدی مواجه شد. دگرگونی که محصول شرایط پساجنگ داخلی و تحولات نوظهور منطقهای و بینالمللی بود و نشانههایی از ظرفیت روشنفکرانه متکی به اجماع (نسبی) میان تصمیمگیرندگان را به همراه داشت. پرسش اصلی مقاله عبارت است از: در چارچوب نظام سیاستگذاری امنیتی دولت سازندگی در بازه زمانی 1368 تا 1376، چگونه میان ملاحظات توسعهای و امنیتی ارتباط برقرار شد؟ فرضیه مورد نظر نیز این است که در چارچوب سیاست امنیتی، «توسعه اقتصادی» بهعنوان محوریترین راهبرد سیاست امنیتی دولت سازندگی (1376-1368) قرار گرفت و متناسب با این الگو و نقش ملی، امنیت ملی و توسعه ملی همسان و یکسان تلقی شد. یافته اصلی مقاله نیز اینکه عملگرایی ناظر بر سیاستگذاری امنیتی دولت سازندگی، فراتر از تجربهای تاریخی، به ظرفیتی روشنفکرانه در بطن نظام مدیریتی کلان کشور اشاره دارد که در شرایط بحرانی میتواند دستگیر تصمیمگیرندگان باشد.
روابط بین الملل
سید جلال دهقانی فیروزآبادی؛ سعید چهرآزاد
چکیده
زمینه اصلی این پژوهش، ارائه چارچوبی گسترده است که از طریق آن نقش هوش مصنوعی در استفاده غیراخلاقی از کارکردهای آن در مسائل امنیتی بصورت نظری و عملی مورد ارزیابی جدی قرار گیرد. پرسش اصلی پژوهش این است که درونمایه های امنیت ملی بر اساس آموزه های دوران استیلاء و هژمونی؛ هوش مصنوعی را چگونه می توان در قالب تروریسم، جنگ، تنازع ...
بیشتر
زمینه اصلی این پژوهش، ارائه چارچوبی گسترده است که از طریق آن نقش هوش مصنوعی در استفاده غیراخلاقی از کارکردهای آن در مسائل امنیتی بصورت نظری و عملی مورد ارزیابی جدی قرار گیرد. پرسش اصلی پژوهش این است که درونمایه های امنیت ملی بر اساس آموزه های دوران استیلاء و هژمونی؛ هوش مصنوعی را چگونه می توان در قالب تروریسم، جنگ، تنازع و دفاع مسئله دار کرد؟ در پاسخ به پرسش، این فرضیه مطرح می گردد که «امنیت ملی» بر اساس شاخصه های معرفتی- عملی ارائه شده، ظرفیت و قابلیت تببین و تفهیم این مسئله را دارد چراکه بر اساس نظریه های موجود در مطالعات امنیت ملی اعم از جریان اصلی و جریان انتقادی، هیچکدام بصورت جامع و کامل، نه می تواند درونمایه های مذکورِ امنیت ملی در عصر هوش مصنوعی و کلان داده را مسئله مند کند و نه پاسخگوی مسائل مرتبط با این حوزه در ساحتِ عملِ مناسبات امنیت ملی باشد. زمینهسازی برای کاربست عملی امنیت ملی با رویکرد داده بنیاد جز با نگاه مسئله مند تروریسم، جنگ و تنازع به سامان نخواهد شد و یکی از مصادیق راهبردی این الگوواره، «امنیت ملی الگوریتمی» است که پتانسیل ایجاد و تکوین نظم نوین امنیتی دیگری را به اثبات رسانیده است.
علیرضا سمیعی اصفهانی؛ جعفر نوروزی نژاد؛ شهروز سلطان احمدی
چکیده
نوشتار پیشرو درپی پاسخ به این پرسش اصلی است که دولت حسن روحانی در دور «نخست» ریاست جمهوری (1396-1392) چه رویکرد امنیتی را در دستور کار خود قرار داده است؟ و به طور روشنتر؛ ابعاد، مولفهها، مرجع، غایت و راهکارهای تامین امنیت در رویکرد امنیتی این دولت چه بود؟ فرضیه پژوهش این است که رویکرد امنیتی دولت حسن روحانی متاثر از الزامات ...
بیشتر
نوشتار پیشرو درپی پاسخ به این پرسش اصلی است که دولت حسن روحانی در دور «نخست» ریاست جمهوری (1396-1392) چه رویکرد امنیتی را در دستور کار خود قرار داده است؟ و به طور روشنتر؛ ابعاد، مولفهها، مرجع، غایت و راهکارهای تامین امنیت در رویکرد امنیتی این دولت چه بود؟ فرضیه پژوهش این است که رویکرد امنیتی دولت حسن روحانی متاثر از الزامات میدانهای اجتماعی، رویکرد مک نامارایی داشته؛ به نحویکه پیوند امنیت با توسعه و بویژه توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در اولویت آن قرار داشته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که دولت یازدهم، قدرت ملی را برآیند تعریف موسع از امنیت دانسته و محدود نمودن این مفهوم به یک بُعد، آن را اشتباه راهبردی تلقی کرده، از اینرو درپی آن بوده است تا نگاهی چندوجهی، جامع و حداکثری نسبت به مقوله امنیت داشته باشد و کوشیده با اتکا به سیاستگذاریهای توسعه در حوزه اقتصاد، اجتماع و سیاست وضعیت امنیت ملی را بهبود بخشد. روش پژوهش، کیفی از نوع تبیین علی و ابزار مفهومی و نظری برای تحلیل موضوع، بهرهگیری از نظریه امنیتی بری بوزان و ویور از صاحبنظران برجسته مکتب کپنهاگ است. روش گردآوری دادهها نیز کتابخانهای و همچنین استفاده از منابع علمی فضای مجازی است.
حسین مسعودنیا؛ سیدعلی مجیدی نژاد؛ عبدالرضا عالیشاهی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف شناخت تهدیدات امنیتی گروه سلفی گری پاکستان بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تنظیم شده است و مساعی اصلی نویسندگان در این پژوهش ارائه پاسخی علمی و عینی بدین سوال است که گروه های سلفی موجود در پاکستان با آرا و عقاید دیوبندی و وهابی که ضد شیعه و جمهوری اسلای ایران است چه تهدیداتی را می تواند علیه امنیت ملی ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف شناخت تهدیدات امنیتی گروه سلفی گری پاکستان بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تنظیم شده است و مساعی اصلی نویسندگان در این پژوهش ارائه پاسخی علمی و عینی بدین سوال است که گروه های سلفی موجود در پاکستان با آرا و عقاید دیوبندی و وهابی که ضد شیعه و جمهوری اسلای ایران است چه تهدیداتی را می تواند علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران داشته باشد؟و تهدیدات امنیتی گروه های سلفی پاکستان چه ابعادی از امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را در بر خواهد گرفت؟ فرضیه پژوهش حاکی از این است که سلفیسم موجود در پاکستان تهدیداتی را در دو بعد کلان نرم و سخت علیه امنیت جمهوری ملی اسلامی ایران به وجود خواهد آورد که در داخل متن به هرکدام به صورت جداگانه خواهیم پرداخت. روش پژوهش این مقاله نیز مبتنی بر روش تحلیلی توصیفی و استفاده از منابع مکتوب و مجازی می باشد.
رضا سیمبر؛ روح اله قاسمیان
دوره 3، شماره 9 ، مرداد 1393، ، صفحه 143-178
چکیده
آنچه که در نوشته ی حاضر به طور مفصل مورد بحث قرار گرفته، بررسی چرایی و دلایل تبدیلشدن سوریه به یک مسئله ی مهم امنیتی برای ایران است. با توجه به روابط تاریخی بین ایران وسوریه، ظهور بحران در این کشور، ایران را به تکاپویی سخت و سنگین برای مقابله با قدرت غربواداشته است چرا که کوتاهی در این امر بهایی گزاف را برای جمهوری اسلامی ایران به همراهخواهد ...
بیشتر
آنچه که در نوشته ی حاضر به طور مفصل مورد بحث قرار گرفته، بررسی چرایی و دلایل تبدیلشدن سوریه به یک مسئله ی مهم امنیتی برای ایران است. با توجه به روابط تاریخی بین ایران وسوریه، ظهور بحران در این کشور، ایران را به تکاپویی سخت و سنگین برای مقابله با قدرت غربواداشته است چرا که کوتاهی در این امر بهایی گزاف را برای جمهوری اسلامی ایران به همراهخواهد داشت. مقاله ی حاضر چهار دلیل مهم را که به عنوان دلایل اهمیت امنیتی سوریه برای ایرانمحسوب می شوند، مورد بحث و بررسی قرار داده است. سوریه به عنوان سد نفوذ سیاست های ضدایرانی آمریکا در خاورمیانه، هممرز بودن با حزبالله و اسرائیل، و همچنین به عنوان محلی برایاتخاذ استراتژی دفاع – تهاجم ایدئولوژیک، و قرارگرفتن در محل تلاقی و اتصال دو ایدئولوژیایران اسلامی و ناسیونالیسم عربی می توانند عوامل اصلی شکل دهی به محیط امنیتی ایران و سوریهباشند. سوریه به عنوان متحد ایران برای جلوگیری از دستبرد کامل منطقه توسط غرب، میتواند بهعنوان یک عامل کلیدی و با توجه به چهار مؤلفه ی ذکر شده، حمایت همه جانبه ی ایران از سوریهرا در خلال بحران سوریه توجیه و بازتعریف کند.