روابط بین الملل
علیرضا سمیعی اصفهانی؛ احسان جعفری فر
چکیده
بسیاری از تحلیلگران، قدرتگیری جریانات پوپولیســـتی در اروپا را نماد و مُسَـــبِب ناپایداری و «گسست سیاست» اروپایی خوانده اند. ظهور سریع رهبران و احزاب پوپولیست در قدرت از میانه دهه 2000 تا سالهای پایانی دهه 2010 نشان داد که شیوع و مقبولیت پوپولیسم به بالاترین حد خود در 30 سال گذشته رسیده است. به ویژه از سال 2016، به قدرت رسیدن ...
بیشتر
بسیاری از تحلیلگران، قدرتگیری جریانات پوپولیســـتی در اروپا را نماد و مُسَـــبِب ناپایداری و «گسست سیاست» اروپایی خوانده اند. ظهور سریع رهبران و احزاب پوپولیست در قدرت از میانه دهه 2000 تا سالهای پایانی دهه 2010 نشان داد که شیوع و مقبولیت پوپولیسم به بالاترین حد خود در 30 سال گذشته رسیده است. به ویژه از سال 2016، به قدرت رسیدن احزاب و جنبش های پوپولیستی مخالف آموزههای لیبرالیســـتی در اروپا و ایالات متحده به نگرانی ها در خصوص گسترش شیوه های اقتدارگرایی سیاست در این کشورها دامن زده است. پرسش اصلی پژوهش این است که علل و زمینه های قدرتیابی جریانات پوپولیستی و بهویژه احزاب راست رادیکال در طی دو دهه گذشته در اروپا چه بوده است؟ یافتههای پژوهش با بهرهگیری از رویکردی بدیع در قالب نظریه «عرضه و تقاضا» پوپولیستی نشان می دهد که مطالبات و نارضایتی های 1- اقتصادی و 2- اجتماعی- فرهنگی در سَمت تقاضا (رویکرد پایین به بالا) و در مقابل، استراتژی ها و سازوکارهای سیاسی- نهادی بکار گرفته از سوی دولتمردان و احزاب پوپولیستی در سَمت عرضهِ سیاست های پوپولیستی (رویکرد بالا به پایین)، موجب رویآوری رأیدهندگان اروپایی به رهبران و احزاب راست افراطی و فراهم شدن شرایط بسیج سیاسی شهروندان از سوی این احزاب شده است. روش پژوهش، کیفی از نوع تبیین علی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
فرزاد رستمی؛ قدرت احمدیان؛ حمیدرضا کریمی
چکیده
ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا دو کنشگر مهم در عرصه جهانیاند که از نقشی تأثیرگذار در معادلات بینالمللی برخوردارند و برخورد منافع آنها با یکدیگر طبیعی به نظر میرسد. اما به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا اختلافنظرهای بین بروکسل و واشنگتن را تشدید کرده است. در این میان توافق هستهای ایران و 1+5 که از یک سو مورد حمایت اروپا ...
بیشتر
ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا دو کنشگر مهم در عرصه جهانیاند که از نقشی تأثیرگذار در معادلات بینالمللی برخوردارند و برخورد منافع آنها با یکدیگر طبیعی به نظر میرسد. اما به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا اختلافنظرهای بین بروکسل و واشنگتن را تشدید کرده است. در این میان توافق هستهای ایران و 1+5 که از یک سو مورد حمایت اروپا و از سوی دیگر مورد خشم ترامپ قرار دارد. آینده مبهمی را پیش روی خود میبیند. سعی این مقاله، پاسخگویی به این سوال است که چه سناریویی در مواجهه با این موضوع میتواند در دستور کار اتحادیه اروپا قرار گیرد؟ در پاسخ به این سوال، ضمن بررسی دیدگاه اروپایی و دیدگاه آمریکاییِ مقابل آن، چهار سناریو بررسی شد که عبارت اند از: سناریوی اول؛ دور شدن اتحادیه اروپا و ایالات متحده و واگرایی در روابط فراآتلانتیک، سناریوی دوم؛ همنوایی و همسویی با ایالات متحده، سناریوی سوم؛ متقاعد کردن ترامپ به حفظ برجام ضمن تعهد به همگرایی در روابط فراآتلانتیک و سناریوی چهارم؛ سیاست کجدار و مریز اروپا و آمریکا در دوره ترامپ. روش تحقیق در این مقاله سناریونویسی در چارچوب نظریه بازیها است.
ناصر پورحسن؛ عبدالمجید سیفی
چکیده
قبل از پیدایش «داعش»، این باور وجود داشت که خطر «نوسلفیگری» به خاورمیانه محدود میشود؛ اما با تصاعد بحران تکفیریگری و سرایت آن به دیگر مناطق جهان، مشخص شدامنیت بینالمللی را نیز تهدید میکند. پس از خاورمیانه، اروپا دومین منطقهای است که با خطر نوسلفیگری مواجه شده است. شکلگیری و توسیع پدیدۀ تکفیریگری ...
بیشتر
قبل از پیدایش «داعش»، این باور وجود داشت که خطر «نوسلفیگری» به خاورمیانه محدود میشود؛ اما با تصاعد بحران تکفیریگری و سرایت آن به دیگر مناطق جهان، مشخص شدامنیت بینالمللی را نیز تهدید میکند. پس از خاورمیانه، اروپا دومین منطقهای است که با خطر نوسلفیگری مواجه شده است. شکلگیری و توسیع پدیدۀ تکفیریگری و پیوستن جوانان اروپایی به جریانهای نوسلفی در اروپا، مسئلۀ علمی این پژوهش است و از معبر این سؤال که چگونه طیف گستردهای از جوانان اروپایی جذب گروههای نوسلفی میشوند و این پدیده چه پیامدهای امنیتی دارد، بررسی و براساس نظریۀ «مانوئل کاستلز» دربارۀ هویت پاسخ دادهشدهاست. به نظر میرسد روند «هویتسازی پروژهای» در اروپا، نتوانسته به همگرایی و جذب مسلمانان در این قاره منجر شود و با انزوا و بحران حاشیهای شدن، در آنها «هویت مقاومت» ایجادکرده است. دگردیسی در بنیانهای اندیشهای سلفیگری سنتی به تبع آن تغییر در سازماندهی عملیاتی که با پیدایش امکانات نوین ارتباطی و شبکهای شدن همراه شده، منجر به پیدایش جنبشهای جدید اجتماعی تکفیری شده که بدون مرکزیت عمل کرده و به اساسیترین تهدید امنیتی اروپا تبدیل شده است. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است.