روابط بین الملل
سیده مریم موسوی؛ فرهاد قاسمی
چکیده
تحول جنگها و شکلگیری گونهای جدید از آن تحت عنوان جنگهای شبکهای و نحوه بازدارندگی در برابر آن، تبدیل به دغدغهای اساسی در میان کشورها شدهاست، اما ادبیات روابط بینالملل نسبت به این وضعیت پاسخگو نبوده یا پاسخ مناسبی ارائه ندادهاست. بر همین اساس، پرسش چگونگی بازدارندگی در برابر جنگهای شبکهای تبدیل به پرسش اساسی پژوهش ...
بیشتر
تحول جنگها و شکلگیری گونهای جدید از آن تحت عنوان جنگهای شبکهای و نحوه بازدارندگی در برابر آن، تبدیل به دغدغهای اساسی در میان کشورها شدهاست، اما ادبیات روابط بینالملل نسبت به این وضعیت پاسخگو نبوده یا پاسخ مناسبی ارائه ندادهاست. بر همین اساس، پرسش چگونگی بازدارندگی در برابر جنگهای شبکهای تبدیل به پرسش اساسی پژوهش پیشرو شدهاست. در پاسخ به پرسش اصلی، فرضیه مقاله بر این محور شکل گرفته که بازدارندگی شبکهای با تمرکز بر معادله قدرت متمرکز- تهدید، تحت عنوان بازدارندگی شبکهای تمرکزگرا، ابزاری کارآمد در برابر جنگهای شبکهای محسوب میشود. برای بررسی این فرضیه از روش ابداکشن در قالب نظریه پیچیدگی- آشوب بهره گرفته خواهدشد. در این پژوهش، رفتار سیستم بینالملل در قالب سیستمهای انطباقی پیچیده بازگفت میکند و با توجه به تغییرشکل نظم به نظم شاخهای و دگرگونیهای ایجادشده به تبع آن، بازدارندگی شبکهای تمرکزگرا به عنوان نمونهای نوآورانه از موج ششم بازدارندگی مدلسازی میشود و کارآمدی آن در وضعیت کنونی جمهوری اسلامی ایران در شبکه منطقهای غرب آسیا مورد بررسی قرار میگیرد.
غلامعلی چگنی زاده؛ حسین محمودی
چکیده
با به قدرت رسیدن بوش در سال 2001 و تسلط نومحافظه کاران در دولت او، برداشت هیات حاکمه آمریکا از ساختار و ماهیت نظام بین الملل و پویش های آن ذیل واقعه یازده سپتامبر 2001 شکل گرفت. این برداشت ها در قالب دکترین بوش رویکردی ناسازگار با ماهیت و ساختار نظام بین الملل پساجنگ سرد تئوریزه شد که نتیجه آن، نخست تهاجم نظامی به افغانستان و سرنگونی حکومت ...
بیشتر
با به قدرت رسیدن بوش در سال 2001 و تسلط نومحافظه کاران در دولت او، برداشت هیات حاکمه آمریکا از ساختار و ماهیت نظام بین الملل و پویش های آن ذیل واقعه یازده سپتامبر 2001 شکل گرفت. این برداشت ها در قالب دکترین بوش رویکردی ناسازگار با ماهیت و ساختار نظام بین الملل پساجنگ سرد تئوریزه شد که نتیجه آن، نخست تهاجم نظامی به افغانستان و سرنگونی حکومت طالبان در سال 2001 و سپس در فضایی دراماتیک تهاجم به عراق و سرنگونی رژیم صدام در سال 2003 شد. در این شرایط بسیاری هدف بعدی اقدام نظامی دولت بوش را جمهوری اسلامی می دانستند که هیچگاه محقق نشد. این مقاله با اتکا بر ناسازگاری مذکور (متغیر مداخله گر) به این موضوع می پردازد که چرا ایالات متحده پس از جنگ عراق، جمهوری اسلامی را مورد تهاجم نظامی قرار نداد؟ این موضوع در ادبیات استراتژیک، ذیل نظریه و استراتژی بازدارندگی بررسی می شود. بر این اساس فرضیه بحث آن است که افزایش قدرت و نفوذ ایران (متغیر مستقل) بعنوان مهمترین پیامد جنگ عراق در روابط ایران و آمریکا موجب شد تا دولت بوش از تهاجم نظامی به ایران بازداشته شود (متغیر وابسته). یافته این پژوهش دستیابی به الگوی دوکانونی بازدارندگی ایران در مقابل تهاجم آمریکا است.
فرهاد قاسمی
چکیده
همگام با تحول در سیستم بینالملل، سیستم بازدارندگی نیز تکامل یافته و شکلهای نوینی تجربه کرده است. رویارویی با چالشهای غیرقابل پیشبینی آینده همراه با تهدیدات نامتقارن در یک سازوکار غیرخطی، طراحی دستگاه تحلیلی جدیدی از بازدارندگی و بازسازی مفهومی و نظری آن را ضروری نموده و هدف این پژوهش را شکل میدهد. پرسش این است که چگونه میتوان ...
بیشتر
همگام با تحول در سیستم بینالملل، سیستم بازدارندگی نیز تکامل یافته و شکلهای نوینی تجربه کرده است. رویارویی با چالشهای غیرقابل پیشبینی آینده همراه با تهدیدات نامتقارن در یک سازوکار غیرخطی، طراحی دستگاه تحلیلی جدیدی از بازدارندگی و بازسازی مفهومی و نظری آن را ضروری نموده و هدف این پژوهش را شکل میدهد. پرسش این است که چگونه میتوان در این الگو از سیستم بینالملل، بازدارندگی را از نظر مفهومی و نظری بازسازی کرد؟ این نوشتار با بهرهگیری از روش استنتاج قیاسی و تمرکز بر نظریههای پیچیدگی و آشوب بویژه اصول بنیادین آن مانند شبکهای و غیرخطی بودن سیستم، وابستگی حساس و شکست آبشاری به بازسازی مفهومی و نظری آن اقدام میکند. این پژوهش ضمن تمرکز بر دینامیک قدرت و سازوکارهای تبدیل آن به تهدید، از راه منطق و سازوکارهای غیرخطی و اصول مورد تاکید نظریه پیچیدگی و آشوب به بازسازی مفهومی و نظری بازدارندگی اقدام کرده و بازدارندگی شبکهای غیرخطی را بعنوان مفهومی نوآورانه و نوین به حوزه مطالعات راهبردی ارائه مینماید. این الگو سرآغازی برای موج ششم بازدارندگی در روابط بینالملل میباشد. از سوی دیگر می تواند الگوی نوینی برای طراحی بازدارندگی ایران ارائه کند.