علی اشرف نظری؛ ابوذر بهزادی
دوره 2، شماره 5 ، تیر 1392، ، صفحه 75-99
چکیده
منازعات نامتقارن یکی از تحولات برآمده از دوران گذار است که ابعـاد آن در مقایسـه بـا جنـگهـای سنتّی به مراتب پیچیده تر است. دفع و پاسخگویی به این نوع خشونت، در گرو فراتر رفتن از روشهـای سـنتی )جنـگ و بازدارنـدگی( بـوده و روشهـای نظـامی بایسـتی در کنـار تـلاش بـرای حـذف عوامـل ریشهای، ایجاد سازوکارهای حقوقی و گسترش همکاریهای بینالمللی ...
بیشتر
منازعات نامتقارن یکی از تحولات برآمده از دوران گذار است که ابعـاد آن در مقایسـه بـا جنـگهـای سنتّی به مراتب پیچیده تر است. دفع و پاسخگویی به این نوع خشونت، در گرو فراتر رفتن از روشهـای سـنتی )جنـگ و بازدارنـدگی( بـوده و روشهـای نظـامی بایسـتی در کنـار تـلاش بـرای حـذف عوامـل ریشهای، ایجاد سازوکارهای حقوقی و گسترش همکاریهای بینالمللی به صورت مکمل بـه کـار رود. هدف اصلی این مقاله بررسی ماهیت و ابعـاد تعارضـات نامتقـارن بـه مثابـه گونـهای از خشـونت سیاسـی است. پرسش اصلی این است که ابعاد و مؤلفههـای خشـونت سیاسـی در چـارچوب منازعـات نامتقـارن کداماند و پاسخگویی به این دسته از تعارضات، نیازمند کدام سازوکارها است؟ این نوشتار تـلاش دارد تا از چشماندازی کلان؛ ماهیت و هویت منازعات نامتقارن مورد بررسی قرار گیرد و از حیث راه حـل هـا )برخلاف نگرشهای تقلیلگرایانه( سعی بر آن است تا با تبیین روندها و نیز عوامل مؤثر در شکل گیری منازعـات نامتقـارن، گونـه شناسـی آنهـا و نیـز پرهیـز از تجـویز راه حـلهـای یـکسـویه، مجموعــهای از راهکارهایی ارائه شود تا در کنار یکدیگر بتوانند آثار این منازعات را کاهش دهند