محمدحسین پناهی؛ سمیه شالچی
دوره 4، شماره 13 ، مهر 1394، ، صفحه 95-118
چکیده
این پژوهش بهمنظور مطالعۀ میزان گرایش به دموکراسی و بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن به روش پیمایش انجام شده است. جمعیت نمونۀ پژوهش را 643 نفر از شهروندان 20 سال به بالای شهر تهران تشکیل میدهند. گرایش به دموکراسی با توجه به مبانی نظری، با دو بعد نگرشی و رفتاری تعریف شده است . بعد نگرشی آن با مؤلفه های مدارای سیاسی، اثربخشی سیاسی و مخالفت ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور مطالعۀ میزان گرایش به دموکراسی و بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن به روش پیمایش انجام شده است. جمعیت نمونۀ پژوهش را 643 نفر از شهروندان 20 سال به بالای شهر تهران تشکیل میدهند. گرایش به دموکراسی با توجه به مبانی نظری، با دو بعد نگرشی و رفتاری تعریف شده است . بعد نگرشی آن با مؤلفه های مدارای سیاسی، اثربخشی سیاسی و مخالفت با اقتدارگرایی و بعد رفتاری با مؤلفههای مشارکت سیاسی و اعتراض به اقتدارگرایی تعریف شده است. یافتههای توصیفی پژوهش بیانگر آن است که میزان گرایش به دموکراسی در بین پاسخگویان چشمگیر نیست، بهطوریکه تنها حدود 4 درصد جمعیت، به میزان زیادی و حدود نیمی از جمعیت نیز به میزان کمی به دموکراسی گرایش دارند. یافتههای تبیینی پژوهش نشانگر آن است که بین گرایش به دموکراسی و عوامل طبقاتی، نظیر سرمایۀ فرهنگی و سرمایۀ اقتصادی و همچنین گرایش به دموکراسی و عوامل فرهنگی مانند تجربۀ اجتماعی دموکراتیک (مدارای اجتماعی، مشارکت اجتماعی، نگرشهای خانوادگی دموکرات ) رابطه ای معنادار وجود دارد؛ بهطوریکه این متغیرها 34 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین میکنند؛ همچنین در بین متغیرهای مستقل، سرمایۀ فرهنگی بیشترین تأثیر را بر میزان گرایش به دموکراسی دارد