روابط بین الملل
سیدرضا موسوی نیا؛ سید محمد امین آبادی
چکیده
تعارض و بحران وجود دارد و بر اساس این که نظام بینالملل از چه ساختاری برخوردار باشد؛ ماهیت بحرانها، پیامدهای آنها، نحوه مدیریت و نیز الگوی رفتاری بازیگران منطقهای و بینالمللی متفاوت خواهد بود. پرسش اصلی این است که نقش سلبی و ایجابی ساختار دوقطبی چگونه در تشدید بحران سوریه موثر بوده است؟ فرضیه اصلی این است که فقدان ...
بیشتر
تعارض و بحران وجود دارد و بر اساس این که نظام بینالملل از چه ساختاری برخوردار باشد؛ ماهیت بحرانها، پیامدهای آنها، نحوه مدیریت و نیز الگوی رفتاری بازیگران منطقهای و بینالمللی متفاوت خواهد بود. پرسش اصلی این است که نقش سلبی و ایجابی ساختار دوقطبی چگونه در تشدید بحران سوریه موثر بوده است؟ فرضیه اصلی این است که فقدان محدودیتهای سیستمیک نظام دوقطبی دوران جنگ سرد که تعارضات هویتی، ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک را در منطقه خاورمیانه محدود کرده بود و حلول این ساختار دو قطبی در سطح منطقهای از طریق بازی با حاصل جمع جبری صفر بین دو قطب منطقهای شامل ایران و عربستان همراه با متحدین منطقهای و بازوان نیابتی خود در سوی دیگر از دو منظر سلبی و ایجابی موجب تشدید بحران سوریه شد. در این مقاله چگونگی تعینات ساختاری به صورت سلبی و ایجابی در دو سطح سیستمیک و منطقهای که بحران سوریه را به شدت متأثر نمود، تبیین میشود.
سیدرضا موسوی نیا
چکیده
مسئله اصلی در این مقاله معرفی، نقد و آسیبشناسی الگوی امتداد حال در آیندهپژوهی است. عموم مطالعات آیندهپژوهی با تمرکز بر روندها و رویدادهای گذشته و حال و ابتناء تصورات بر گذشته و حال، نااندیشیدهها، آیندههای آشنا و پیشبینی نبوغآمیز را در چرخه آیندهسازی وارد نمیکند. این در حالی است که رقابت، پیچیدگی، تناقض، آشوب، ...
بیشتر
مسئله اصلی در این مقاله معرفی، نقد و آسیبشناسی الگوی امتداد حال در آیندهپژوهی است. عموم مطالعات آیندهپژوهی با تمرکز بر روندها و رویدادهای گذشته و حال و ابتناء تصورات بر گذشته و حال، نااندیشیدهها، آیندههای آشنا و پیشبینی نبوغآمیز را در چرخه آیندهسازی وارد نمیکند. این در حالی است که رقابت، پیچیدگی، تناقض، آشوب، تحولات فزاینده، نقش رو به رشد علم و عدم قطعیت از پیشرانهای اصلی آینده هستند و باعث میشوند محدود کردن آیندهپژوهی به مطالعه روندها، رویدادها و تصورات امروزی با ریسک جدی مواجه شود. با این وجود آیندهپژوهی رایج، امکان آیندهسازی و بدیلهای مختلف در قالب سناریوها را برای دولتها فراهم میکند و از این حیث تکاملیافتهتر از مطالعات تبیینیاست که تنها یک آینده مشخص را پیشبینی میکند. با این مقدمه پرسش پژوهش عبارت است از: الگوی رایج در آیندهپژوهیِ سیاست خارجی دولتها چیست و چه محدودیتهایی بر آن حاکم است؟ در پاسخ این است که: امتدادِ حال،[1] الگوی رایج در آیندهپژوهی رفتار دولتها در سیاست خارجی است. در این الگو اما نقش آیندههای آشنا، پیشبینیهای نبوغآمیز و نااندیشیدهها نادیده گرفته میشوند. الگوی امتداد حال در آیندهپژوهی با مثالی از تحریمهای امریکا علیه ایران تا 2020 نشان داده خواهد شد. روش پژوهش، سناریونویسی مبتنی بر الگوی امتداد حال است.
[1]. Extent Present
سیدرضا موسوی نیا
چکیده
روش تلفیقی (التقاطی) (Eclectic Method) یا روش اختلاطی (Mixed Method) در علوم سیاسی و روابط بینالملل مشهور به ترکیبی(Combined) از روشهای کمی و کیفی است و از آن با عنوان پارادایم سوم در روششناسی نیز یاد میشود اما این جایگاه پارادایمیک و آن روایت مشهور، نیازمند نقد و بازاندیشی است. در این مقاله قصد داریم به جایگاه واقعی روش تلفیقی یا اختلاطی در روششناسی ...
بیشتر
روش تلفیقی (التقاطی) (Eclectic Method) یا روش اختلاطی (Mixed Method) در علوم سیاسی و روابط بینالملل مشهور به ترکیبی(Combined) از روشهای کمی و کیفی است و از آن با عنوان پارادایم سوم در روششناسی نیز یاد میشود اما این جایگاه پارادایمیک و آن روایت مشهور، نیازمند نقد و بازاندیشی است. در این مقاله قصد داریم به جایگاه واقعی روش تلفیقی یا اختلاطی در روششناسی بپردازیم و نشان دهیم که به دلایل معرفتشناسی و بر خلاف روایت مشهور، امکان ترکیب (Combined) روش کمی و کیفی وجود ندارد اما میتوان از این دو روش به صورت تلفیقی (Eclectic) در ذیل روش علمی- تجربی استفاده کرد. در بخش پایانی مقاله و به عنوان مطالعه موردی، نشان میدهیم چگونه میتوان با روش تلفیقی، به یک فهم اولیه، پیرامون رویه تصمیمگیری سیاست خارجی ایران در برجام حاصل کرد. نویسنده معتقد است با وجود محدودیت اطلاعات در مورد چگونگی و چرایی اتخاذ تصمیم برجام در جمهوری اسلامی، روش تلفیقی به شکلی ساختارمند با مشخص کردن عوامل مؤثر بر اتخاذ یک تصمیم و نحوه تفسیر آن عوامل در نظام شناختی تصمیمگیران سیاست خارجی، مناسبترین روش برای پژوهشهای آغازین پیرامون رویه تصمیمگیری سیاست خارجی ایران در برجام است.
سیدرضا موسوی نیا
چکیده
تحلیل نظری تاریخ روابط خارجی ایران، فهمی تئوریک از الگوهای رفتاری دولتهای ایرانی در مقاطع مختلف تاریخ ارائه میکند و میتواند به مثابه پلی برای ساختن آینده باشد. این مقاله با اشاره مختصر به رفتارها و الگوهای مشترک تاریخ روابط خارجی ایران طی پنج قرن گذشته با روشی تحلیلی تبیینی، چارچوب نظری رئالیسم ایرانی را برای بدست آوردن فهمی ...
بیشتر
تحلیل نظری تاریخ روابط خارجی ایران، فهمی تئوریک از الگوهای رفتاری دولتهای ایرانی در مقاطع مختلف تاریخ ارائه میکند و میتواند به مثابه پلی برای ساختن آینده باشد. این مقاله با اشاره مختصر به رفتارها و الگوهای مشترک تاریخ روابط خارجی ایران طی پنج قرن گذشته با روشی تحلیلی تبیینی، چارچوب نظری رئالیسم ایرانی را برای بدست آوردن فهمی نظری از تاریخ روابط خارجی ایران ارائه میکند. نظریه رئالیسم ایرانی عناصری از نظریه رئالیسم و نئورئالیسم را اخذ کرده است، اما نظریهای زمانمند و مکانمند است و با آنها تفاوت دارد. رئالیسم ایرانی از منظری آسیبشناسانه به بررسی تاریخ روابط خارجی ایران پرداخته است. تعیُنپذیری از ساختار نظام بینالملل، هراس امنیتی، قطبینگری، ژئوپلوتیک تهدیدآفرین، اولویت امنیت به توسعه و تجارت، اولویت بقاء شاه و حکومت، استبداد ساختاری، تصمیمگیری فردی و غیرنهادینه، متوازنسازی مثبت و منفی، فقدان منافع همسو یا متقارب با قدرتهای بزرگ و عدم منافع ذاتی و درونی قدرتهای بزرگ در ایران، عناصر محوری و اصلی نظریه رئالیسم ایرانی را تشکیل میدهند.