جلیل بیات
چکیده
این پژوهش میکوشد رویکرد باراک اوباما در قبال بحران هستهای ایران را بر اساس نظریه تصویر در روابط بینالملل تبیین نماید. در حالی که نظریههای رقیب به موضوعاتی همچون ساختار نظام بینالملل یا تحریمهای همهجانبه به عنوان عامل اصلی در حصول توافق هستهای میان ایران و گروه 1+5 اشاره میکنند؛ این پژوهش به عوامل ذهنی، ادراکی و شخصیتی ...
بیشتر
این پژوهش میکوشد رویکرد باراک اوباما در قبال بحران هستهای ایران را بر اساس نظریه تصویر در روابط بینالملل تبیین نماید. در حالی که نظریههای رقیب به موضوعاتی همچون ساختار نظام بینالملل یا تحریمهای همهجانبه به عنوان عامل اصلی در حصول توافق هستهای میان ایران و گروه 1+5 اشاره میکنند؛ این پژوهش به عوامل ذهنی، ادراکی و شخصیتی اوباما توجه داشته است. پرسش اصلی پژوهش این است چرا باراک اوباما رویکرد متفاوتی نسبت به سَلَف خود برای حل بحران هستهای ایران پیمود؟ پاسخ اولیه بر اساس مبانی روانشناختی در نظریه تصویر چنین است: ادراک اوباما از قدرت ایران به عنوان یک قدرت منطقهای و خسارتبار دیدنِ تداوم سیاست روسای جمهور قبلی و همچنین نوع شخصیت فردی او باعث شد در حل بحران هستهای ایران رویکرد متفاوتی نسبت به جورج بوش پسر انتخاب کند. رویکرد این پژوهش تبیینی و روش آن مطالعه موردی است. گردآوری اطلاعات این پژوهش به روش اسنادی انجام شده است.
جلیل بیات؛ محسن اسلامی
چکیده
در هفدهم دسامبر ۲۰۱۴ خبر از سرگیری روابط امریکا و کوبا به مهمترین خبر سیاسی جهان در طول چند دهه اخیر تبدیل شد. در این میان برخی پژوهشگران از امکان تکرار این تجربه برای روابط ایران - امریکا سخن گفتند. وجود برخی شباهتها میان ایران و کوبا همچون حکومتهای انقلابی، امریکاستیزی، تحت تحریم قرار گرفتن از سوی امریکا این گزاره را تقویت میکند. ...
بیشتر
در هفدهم دسامبر ۲۰۱۴ خبر از سرگیری روابط امریکا و کوبا به مهمترین خبر سیاسی جهان در طول چند دهه اخیر تبدیل شد. در این میان برخی پژوهشگران از امکان تکرار این تجربه برای روابط ایران - امریکا سخن گفتند. وجود برخی شباهتها میان ایران و کوبا همچون حکومتهای انقلابی، امریکاستیزی، تحت تحریم قرار گرفتن از سوی امریکا این گزاره را تقویت میکند. پرسش این است که آیا کاربرد الگوی تنشزدایی امریکا - کوبا در روابط ایران و امریکا امکانپذیر است؟ پاسخ سوال پژوهش این است که با توجه به برخی تفاوتها میان ایران و کوبا در سطح سیستمیک مانند فشارهای منطقهای و بینالمللی متفاوت و در سطح واحد مانند جایگاه متفاوت دو کشور در نظام بینالملل، ادراک متفاوت رهبران دو کشور نسبت به امریکا، ارتباط متفاوت جوامع دو کشور با جامعه امریکا؛ امکان کاربرد الگوی تنشزدایی امریکا - کوبا در روابط ایران و امریکا وجود ندارد. رویکرد این مقاله توصیفی - تحلیلی، روش آن مقایسهای و شیوه گردآوری دادهها کتابخانهای است.