دانشگاه علامه طباطباییپژوهش های راهبردی سیاست2345-614051920170219Scrutiny of the Effect of Political Event on the Social Agency of Leadership Personality
Case Study of the Presidential Election of 2009 in Iranبررسی تاثیر رخداد سیاسی بر عاملیت اجتماعی شخصیت رهبری مطالعه موردی انتخابات ریاستجمهوری 1388941718310.22054/qpss.2017.7183FAصالحاسکندریدانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضامسعودجعفر نژادعضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضاعلیرضاگلشنیعضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضاJournal Article20151208Abstract<br /> Based on social agency approach and by focus on a set of Supreme Leader's statements before and after the presidential election of 2009 in Iran as one of the most controversial political events after the Islamic Revolution in Iran, this article seeks to answer to this main question: Is the political events in the presidential election of 2009 had an impact on the nature of the political approach of the leadership’s personality? The research hypothesis is that the political structure and action are influenced by the social agency of the leadership character and not vice versa. The methods used in this research are discourse analysis and thematic analysis of 30 cases of the Iran Supreme Leader's speech before and after the election of 2009. The paper demonstrates the fundamental change has not occurred in the discourse and position of the Supreme Leader before and after the election. However, differences in the method of analysis of issues and not in deal with the issue itself has occurred in the dialogue of the leadership.چکیده<br /> مقاله حاضر با رویکرد عاملیت اجتماعی و با تمرکز بر یک مجموعه نمونه از بیانات مقام رهبری در زمان قبل و بعد از انتخابات سال 1388 به عنوان یکی از پرحاشیهترین رخدادهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی در ایران، در صدد بررسی این مسئله است که آیا رخدادهای سیاسی برهه انتخابات 1388 بر رویکرد سیاسی شخصیت رهبری تاثیر داشته است؟ فرضیه تحقیق این است که ساختار و کنش سیاسی متاثر از عاملیت اجتماعی شخصیت رهبری است و نه بالعکس. در مطالعه از روش تحلیل گفتمان و تحلیل مضمون مجموعه 30 سخنرانی مقام رهبری قبل و بعد از انتخابات سال 1388 استفاده شده است. مقاله در نهایت اثبات کرده است از نظرِ مبانی تغییری در گفتمان رهبری رخ نداده است و مواضعِ رهبری قبل از انتخابات و پس از آن با یک رویکرد واحد دنبال شده است و بنابراین، فرضیه تحقیق تائید شده است. با این حال مطالعه نشان دهنده وجود تفاوتهایی در روش واکاوی مسائل و نه در شیوه مواجهه با خود موضوع در گفتار رهبری در این دو برهه زمانی رخ داده است.https://qpss.atu.ac.ir/article_7183_8b051f941a54c1f46c7984575bf1e5d9.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهش های راهبردی سیاست2345-614051920170219گفتماناعتدال در سیاستخارجی جمهوریاسلامیایرانگفتماناعتدال در سیاستخارجی جمهوریاسلامیایران4373718410.22054/qpss.2017.7184FAهادیآجیلیاستادیار روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبائی (نویسنده مسئول)رحیمافشاریانکارشناسی ارشد روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20150624سیاستخارجی کشورها اگرچه راهبرد یکسانی را در نظام بینالملل دنبال میکند اما رویکرد دولتهای مختلف بهلحاظ روشی، کارکردی و اولویت اجرا متفاوتاند. رویکارآمدن دولتیازدهم در ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. رویکرد اعتدالی بیش از همه در شعار این دولت برجسته است. این گفتمان اگرچه بر مبنای سه اصل «عزت»، «حکمت» و «مصلحت» بنیانشده اما سعی در بازسازی چهره جدیدی از ایران در عرصه بینالملل از یک «تهدید بالقوه» به یک «مطلوب اثرگذار» دارد. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که «دالمرکزی در گفتماناعتدالی سیاستخارجی دولتیازدهم ج.ا.ا. کدام است؟» و در آزمون پاسخهای مختلف، این فرضیه شکل میگیرد که «تعاملمؤثر و سازنده»، دال مرکزی این گفتمان میباشد.<br /> ازآنجاکه رویهها و رفتاراجتماعی در زندگی سیاسی در سنت انتقادی تحلیلگفتمان حائز اهمیت است و نظامهای معنایی و ساختارهای هنجاری زمینهساز کنش و برآیند ویژهای در آن میشوند، سیاستخارجیاعتدالی در بحثحاضر نیز از این منظر واکاوی میشود. باتوجه به تغییر در نگاه دولتیازدهم به نقش بازیگران بینالمللی بهویژه کشورهای غربی، بدیهیاست که ادامه کنشگفتاری موصوف با رویکرد مثبت به تعاملسازنده، بازسازی چهره ایران و شکست اجماع ضدایرانی و ساختگی غرب علیه این کشور در عرصهجهانی را بهدنبال دارد.سیاستخارجی کشورها اگرچه راهبرد یکسانی را در نظام بینالملل دنبال میکند اما رویکرد دولتهای مختلف بهلحاظ روشی، کارکردی و اولویت اجرا متفاوتاند. رویکارآمدن دولتیازدهم در ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. رویکرد اعتدالی بیش از همه در شعار این دولت برجسته است. این گفتمان اگرچه بر مبنای سه اصل «عزت»، «حکمت» و «مصلحت» بنیانشده اما سعی در بازسازی چهره جدیدی از ایران در عرصه بینالملل از یک «تهدید بالقوه» به یک «مطلوب اثرگذار» دارد. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که «دالمرکزی در گفتماناعتدالی سیاستخارجی دولتیازدهم ج.ا.ا. کدام است؟» و در آزمون پاسخهای مختلف، این فرضیه شکل میگیرد که «تعاملمؤثر و سازنده»، دال مرکزی این گفتمان میباشد.<br /> ازآنجاکه رویهها و رفتاراجتماعی در زندگی سیاسی در سنت انتقادی تحلیلگفتمان حائز اهمیت است و نظامهای معنایی و ساختارهای هنجاری زمینهساز کنش و برآیند ویژهای در آن میشوند، سیاستخارجیاعتدالی در بحثحاضر نیز از این منظر واکاوی میشود. باتوجه به تغییر در نگاه دولتیازدهم به نقش بازیگران بینالمللی بهویژه کشورهای غربی، بدیهیاست که ادامه کنشگفتاری موصوف با رویکرد مثبت به تعاملسازنده، بازسازی چهره ایران و شکست اجماع ضدایرانی و ساختگی غرب علیه این کشور در عرصهجهانی را بهدنبال دارد.https://qpss.atu.ac.ir/article_7184_f3cbf6a2205a0b56630de15d5ac8eab3.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهش های راهبردی سیاست2345-614051920170219Analysis of factors affecting electoral behavior with emphasis on the theory of political economy Vaydyvlvzhy dominant in the Electionتجزیه وتحلیل عوامل موثر بر رفتار انتخاباتی با تاکید بر نظریه اقتصاد سیاسی وایدئولوژی مسلط در انتخابات دهم ریاست جمهوری(مطالعه موردی: بخش جلگهی اصفهان)75102718510.22054/qpss.2017.7185FAامیر مسعودشهرام نیااستادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهانجمیلمیلانیکارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان (نویسنده مسئول)جوادکرمی رادکارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه اصفهانJournal Article20150425Political participation is one of the most complex problems of modern society, yet popular participation Hvz•hHay era. In this study, the tenth presidential election in Iran as one of the most important aspects of political participation or better NHa in the country, according to the electoral behavior of these approaches lie in the areas studied. The purpose of this study was to evaluate the impact of economic policies and the victory of Mahmoud Ahmadinejad in televised debates. The other hypothesis of the present study, the relationship between television debates and voters tend to Mr Ahmadi-Nejad points. This is the Joulgah part of the province's the presidential election.<br /> This paper presents a theoretical framework and political economy theory is the dominant ideology. Results of this study suggest that the economic policies AhmdyNzhad and television debates on the one hand and on the other hand There is a victory. BhGvnhAy the data are the data also confirmed this. The results show that the impact of televised debates attracted a lot of votes to be elected president.<br /> Results of this study suggest that the economic policies AhmdyNzhad and television debates on the one hand and on the other hand There is a victory.مشارکت سیاسی یکی از پیچیده ترین مسائل جوامع جدید و در عین حال پر طرفدارترین حوزههای مشارکت در عصر حاضر است. در این پژوهش، انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ایران به عنوان یکی از وجوه مشارکت سیاسی یا بهتر بگوئیم مهمترین آنها در این کشور، با توجه به رویکردهای رفتار انتخاباتی موجود در این زمینه مورد بررسی قرار میگیرد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر سیاستهای اقتصادی و مناظرات تلویزیونی در پیروزی محمود احمدی نژاد است. در واقع فرضیه اصلی این تحقیق بر این مبنا قرار دارد که دولت نهم سیاستهای خود قبل از انتخابات را عمدتا بر سیاستهای اقتصادی برای کسب پیروزی در انتخابات دهم تنظیم کرده است. برای انجام این پژوهش از روش پیمایش استفاده شد و طی آن 385 پرسشنامه به تناسب جمعیت در بخشهای شهری و روستایی بخش جلگه توزیع گردید. محیط پژوهش بخش جلگه از توابع استان اصفهان است و جامعه آماری تحقیق نیز رأی دهندگان در انتخابات دهم ریاست جمهوری هستند. چارچوب نظری این مقاله اقتصاد سیاسی و نظریه ایدئولوژی مسلط است.https://qpss.atu.ac.ir/article_7185_39597b3f9e5ecdf2af8273b4905c06f1.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهش های راهبردی سیاست2345-614051920170219Neka-Jask geo-economic and geo-strategic impact on the security of the Islamic Republic of Iranتأثیر ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک خطلوله نکا ـ جاسک بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران103128718610.22054/qpss.2017.7186FAمحدجوادفتحیدانشگاه علامه طباطبایی(ره) تهرانorcid.org/0000-0002-حمیدرضاآصفیمشغول به فعالیت در وزارت امور خارجه، سفیر سابق ایران در فرانسه و امارات عربی متحدهابوذرنظریاندانش آموخته کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای دانشگاه علامه طباطبایی(ه) تهرانJournal Article20160113The Caspian basin is very important due to the geopolitical situation and energy resources, especially oil and gas. In recent years, competition over energy resources in the field has increased between regional and extra-regional actors, which in addition to the tension and confrontation between the actors, has intensified instability and insecurity in the region. Moreover, how to transfer and deliver the Caspian energy and projects and proposed routes for the transfer of energy from different countries have added to the insecurity and instability. Among the different projects and proposals for Caspian energy transmission, energy transmission through Neka- Jask pipelines which is provided by Iran, is among the important proposals. The question of this study is what effect does the energy transfer by Neka-Jask pipeline in terms of geo-economic and geo-strategic has on the national security of the Islamic Republic of Iran? Based on the authors, in addition to economic and trade advantages, the implementation of Neka-Jask pipeline has increased the bargaining power of Iran in regional and international relations and with the conjoining of pipeline security with national security, national security will also increase.حوزه دریای خزر به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی ونیز منابع عظیم انرژی خصوصاً نفت و گاز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.در سالهای اخیر رقابت بر سر منابع انرژی این حوزه بین بازیگران منطقهای و فرامنطقهای افزایش یافته که این امر علاوه بر بروز تنش و رویارویی بین بازیگران، بیثباتی و ناامنی را در منطقه تشدید کرده است.علاوه بر این چگونگی ونحوه انتقال انرژی حوزه دریای خزر وارائه طرحها و مسیرهای پیشنهادی جهت انتقال انرژی از سوی کشورهای مختلف بر این ناامنی و بیثباتی افزوده است.در میان طرحها و پیشنهادهای متفاوت انتقال انرژی حوزه خزر، انتقال انرژی از طریق خط لوله نکاـجاسک که از سوی ایران ارائه شده، از زمره پیشنهادات قبل تأمل وحائز اهمیت میباشد.از این رو سوال پژوهش حاضر این است که مسیر انتقال انرژی خط لوله نکاـجاسک از نظر ژئواکونومیکی وژئواستراتژیکی چه تأثیری بر امنیت ملّی جمهوری اسلامی ایران خواهد داشد؟ اساس دریافت نگارندگان بر این است که اجرایی شدن خط لوله نکاـجاسک علاوه بر مزیتها و فواید اقتصادی و تجاری و افزایش قدرت چانهزنی ایران در مناسبات منطقهای وفرامنطقهای، با پیوند خوردن امنیت خطوط لوله با امنیت ملّی ایران، افزایش ضریب امنیت ملّی این کشور را نیز در پی خواهد داشت.https://qpss.atu.ac.ir/article_7186_86454e2c2aef77851cc06d023df8fe7e.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهش های راهبردی سیاست2345-614051920170219Two-level analysis of the divergence geopolitical Iran and Pakistan
(Scenario of relations future Explained; an array of solutions based on the convergence)تحلیل دو سطحی از ژئوپلیتیک واگرایی روابط ایران و پاکستان (سناریوهای آینده این روابط و ارائه راهکارهای همگرایی)129156718710.22054/qpss.2017.7187FAحمیدرضامحمدیدانشیار جغرافیای سیاسی دانشگاه شهید بهشتیابراهیماحمدیدانش
آموخته کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه شهید بهشتی (نویسنده مسئول)Journal Article20151103The purpose of this article is to examine the reality of geopolitical relations Iran and Pakistan. This article attempts to answer the question that is obstacles fundamental to convergence of geopolitical relations of Ira On what is basis? How can the two countries, to minimize tensions between, Convergence relations have experience? The above article the factors affecting in geopolitical relations Iran and Pakistan is divided into two main levels and supplement and in the end Based on a combination of the two levels; the need for détente with Saudi Arabia, Help solve the political crisis in Afghanistan, Iran's role in the convergence of India and Pakistan on the basis of mutual dependencies, Deepening trade and economic relations between the two countries and participate actively in regional and global groupings is The proposed solutions two countries have to convergence achieve. The above study is descriptive-analytic and information you need, based on library method and Collected to Referring trusted sources.مطالعه و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر روابط ژئوپلیتیکی(همگرایی و واگرایی) از اولویتهای اصلی جهت برقراری روابط خارجی مطلوب با همسایگان و دیگر کشورهای جهان است. روابط منطقهای دو کشور همسایه و دوست- ایران و پاکستان، با وجود زمینههای متعدد همگرایی، در حال حاضر از جنبههای گوناگون واگرایانه است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است که در آن با مراجعه به منابع معتبر کتابخانهای، علل و زمینههای اصلی واگرایی روابط ژئوپلیتیکی دو کشور تحلیل و توصیف شده است. مقاله با تقسیم عوامل واگرایی دو کشور به دو سطح اصلی(عواملی که به طور سُنتی در واگرایی دو کشور دخیلاند) و همتکمیلی(نقش اصلی و اساسی عربستان سعودی در ادامة منازعات دو کشور، اختلافات دو کشور در افغانستان، نوع برخورد و منطق ایران در منازعات هند و پاکستان) روابط واگرایی دو کشور را شرح و بسط میدهد؛ سپس بر اساس تلفیقی از سطوح دوگانه، عواملی نظیر: 1) لزوم تشزدایی روابط ایران با عربستان سعودی؛2) اهمیت حل بحران سیاسی افغانستان؛3) اهمیت جایگاه(انرژیک) ایران در روند همگرایی هند و پاکستان و 4) مشارکت دوجانبه در سازمانهای منطقهای و جهانی، را به عنوان گزینههای همگرایی روابط، پیشنهاد میدهد.https://qpss.atu.ac.ir/article_7187_caea9db2ce2f7995a6a1f3c7bdcffb5e.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهش های راهبردی سیاست2345-614051920170219Military-security practices influence the United States in Iraqشیوه های نفوذ نظامی- امنیتی آمریکا در عراق157186718810.22054/qpss.2017.7188FAجلالدرخشهاستاد علوم سیاسی دانشگاه امام صادق علیه السلامامیررضاجعفری هرندیدانش آموخته مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه امام صادق (ع) در رشته معارف اسلامی و علوم سیاسی0000000000000000Journal Article20160203The US struggled to achieve its pre-determined purposes using smart management of different power resources through the attck on Iraq in 2003. So, one of the main strategies of the US would be the penetration into Iraq structures to obtain America's aims. This study investigates the behavior of the US' management on hard power resources inside Iraq. Therefore, the current study has been written in respone to a question statting what are the coordinates of the US' hard penetration in new Iraq? and follows consideration of penetration methods of the US with focusing on existance period of the US soldiers. Inspecting of librarian sources and environmental events depict the US is trying to penetrate in security-military structures of Iraq with applying arms treaties (with justification of struggle for strengthening Iraq's defense power), equipping the central government' opponents, using the capacity of private security companies, and furthermore financial assistances in order to be able to achieve its interests and benefits in local and international levels.ایالاتمتحده آمریکا با حمله نظامی به عراق در سال 2003 میلادی تلاش داشت تا با مدیریت هوشمند منابع مختلف قدرت به اهداف و منافع از پیش تعیین شده خود دست یابد؛ از اینرو نفوذ در ساختارهای عراق از جمله برنامههای اصلی آمریکا برای تأمین اهدافش در این کشور عربی است. در این مقاله تلاش میشود تا چگونگی مدیریت آمریکا بر منابع قدرت سخت در صحنه میدانی عراق مورد بررسی قرار گیرد. از اینرو این نوشتار در پاسخ به این سؤال که ابعاد نفوذ سخت آمریکا در عراق جدید چیست به دنبال واکاوی ابزارها و شیوههای نفوذ سخت ایالاتمتحده در عراق جدید با تمرکز بر دوره خروج نیروهای نظامی آمریکایی از عراق نگاشته شده است. بررسی منابع کتابخانهای و حوادث میدانی حاکی از آن است که آمریکا با بهرهگیری از معاهدات تسلیحاتی (با توجیه تلاش برای تقویت توان دفاعی عراق)، تجهیز مخالفین حکومت مرکزی و استفاده از ظرفیت شرکتهای امنیتی خصوصی و نیز کمک گرفتن از مساعدتهای مالی به دنبال نفوذ در ساختار نظامی- امنیتی عراق است تا بتواند از این طریق به منافع خود در سطوح منطقهای و بینالمللی دست یابد.https://qpss.atu.ac.ir/article_7188_93a17315cb9c9b37e938287cf741b67c.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهش های راهبردی سیاست2345-614051920170219Middle East Evolutions and Change in Semi-Modern Political Culture;
The New Challenges in Egyptتغییر فرهنگ سیاسی شبهمدرن و تحولات خاورمیانه عربی؛ مخاطرات پیش رو : مطالعه موردی مصر187216718910.22054/qpss.2017.7189FAسیدعبدالامیرنبویعضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی0000-0002-0469-173Xمریمرحیمیپژوهشگر مسائل خاورمیانهJournal Article20151020The region of Middle East and North Africa has endured evolutions and transformations for more than four years, and has changed the regional and international relationship. This region has occupied an important and significant position all over the time. Egypt, among that region and following Tunis, has experienced a series of evolution in which raise questions on changes in political culture and their sources and how these changes influence new political evolutions in future. It seems that growing virtual communication networks in Egypt help the transformation and transition from semi-modern political culture, as the January 25th revolution in 2011 wan a symbol of it. However cultural resistance in side of some actors challenged the post-Mubarak situation, mainly in realization and stabilization of democracy. This paper puts the demographic and cultural structure of Egypt in the center of research and uses the secondary analysis method to analyze the variants and their influence based on the data collected from three field studies which have been done in 2011 in al-Ahram Center.خاورمیانه و شمال آفریقا که همواره موقعیتی حساس و مورد توجه قدرتهای بینالمللی و منطقهای داشته است، بیش از چهار سال است که با تحولات و رویدادهایی روبرو شده که معادلات منطقهای و بینالمللی را دستخوش دگرگونی قرار داده است. در این میان تحولات مصر که پس از تونس به قطار تغییرات پیوست، پرسشهایی را درباره دگرگونی فرهنگ سیاسی، عوامل موثر بر این دگرگونی و توان اثرگذاری این دگرگونی بر تحولات سیاسی حال و آینده مصر مطرح میکند. آنچه به-نظر میرسد آن است که پیامدهای گسترش شبکههای مجازی اطلاعاتی - ارتباطی در مصر، زمینه گذار از فرهنگ سیاسی شبهمدرن در این کشور فراهم نموده و انقلاب 25 ژانویه مهمترین تجلی چنین تحولی است، هرچند پایداری برخی عناصر فرهنگی، شرایط دوره پس از مبارک – بهویژه در زمینه تحقق و تثبیت دموکراسی - را با چالشهایی روبرو میکند. لذا مقاله حاضر تلاش میکند ضمن توجه به ساختار جمعیتی و فرهنگی مصر و با بررسی و تحلیل ثانویه دادههای جمعآوریشده طی سه تحقیق میدانی مرکز الاهرام در سال 2011، به تجزیه و تحلیل روابط متغیرهای مطرحشده پرداخته و میزان اثرگذاری آنها را مورد سنجش قرار میدهد.https://qpss.atu.ac.ir/article_7189_035f4058d9b296504400fe0dbbda89b9.pdfدانشگاه علامه طباطباییپژوهش های راهبردی سیاست2345-614051920170219گفتمان سکولار اقتدارگرا در مصر ؛از خیزش ژانویه 2011 تا2015گفتمان سکولار اقتدارگرا در مصر ؛از خیزش ژانویه 2011 تا2015217240719010.22054/qpss.2017.7190FAحسنمجیدیدانشگاه امام صادق (ع)0000-0003-0568-4205جبارشجاعیدانشجوی دانشگاه شاهدJournal Article20160310شکل گیری اخیزش2011 مصر،موجب شد تا نظامی از تداخل گفتمانی در این کشور شکل گرفته و نوعی از تقابل و تعامل را بین سکولارها با مسلک دموکراتیک و اقتدارگرایی و همچنین اسلام گرایان با دو مرام یادشده، شاهد باشیم.از این رو،شاهد شکل گیری مجموعه ای از گفتمان هاییم که در نزاع با هم، سعی در به حاشیه رانی رقیب و تثبیت نظام معنایی خود داشته اند.یکی از این گفتمانها،گفتمان سکولار اقتدارگرا می باشد.بدین ترتیب،سؤال اینجاست که معنا و مفهوم گفتمان یادشده و همچنین مؤلفه های آن کدامند و چه گروه ها و احزابی از آن پیروی می کنند؟. پاسخ بدین پرسش با روش لاکلایی، اینگونه گشت که گفتمان مزبور سعی دارد تا دالهایی چون توسعه اقتصادی،حقوق شهروندی و کرامت انسانی،مبارزه با تروریسم،عدالت اجتماعی و استقلال در سیاست خارجی را به وسیله ی دال مرکزی «امنیت» معنابخشی کرده و هویتی جدید بیافریند.نظامیان مصر که از همین منطق گفتمانی پیروی می کنند،توانستند تا با امنیتی سازی مصر و به زور شمشیر ، گفتمان رقیبشان را به حاشیه رانده و خود را هژمون سازند.شکل گیری خیزش 2011 مصر،موجب شد تا نظامی از تداخل گفتمانی در این کشور شکل گرفته و نوعی از تقابل و تعامل را بین سکولارها با مسلک دموکراتیک و اقتدارگرایی و همچنین اسلام گرایان با دو مرام یادشده، شاهد باشیم.از این رو،شاهد شکل گیری مجموعه ای از گفتمان هاییم که در نزاع با هم، سعی در به حاشیه رانی رقیب و تثبیت نظام معنایی خود داشته اند.یکی از این گفتمانها،گفتمان سکولار اقتدارگرا می باشد.بدین ترتیب،سؤال اینجاست که معنا و مفهوم گفتمان یادشده و همچنین مؤلفه های آن کدامند و چه گروه ها و احزابی از آن پیروی می کنند؟. پاسخ بدین پرسش با روش لاکلایی، اینگونه گشت که گفتمان مزبور سعی دارد تا دالهایی چون توسعه اقتصادی،حقوق شهروندی و کرامت انسانی،مبارزه با تروریسم،عدالت اجتماعی و استقلال در سیاست خارجی را به وسیله ی دال مرکزی «امنیت» معنابخشی کرده و هویتی جدید بیافریند.نظامیان مصر که از همین منطق گفتمانی پیروی می کنند،توانستند تا با امنیتی سازی مصر و به زور شمشیر ، گفتمان رقیبشان را به حاشیه رانده و خود را هژمون سازند.https://qpss.atu.ac.ir/article_7190_137f42ee242b3ce97811154e78c8f8a4.pdf