معصومه رادگودرزی؛ عسگر صفری
چکیده
از سال 1945 به بعد، غرب و بویژه ایالات متحده آمریکا منافع جهانی خود را از طریق ایجاد و حفظ نهادهای اقتصادی بینالمللی، سازمانهای امنیتی منطقهای و ترویج هنجارهای سیاسی لیبرال که بهعنوان نظم بینالمللی لیبرال شناخته میشود پیگیری کرده است. بااین همه، در سالهای اخیر قدرتیابی کشورهایی مانند چین و ناتوانی ...
بیشتر
از سال 1945 به بعد، غرب و بویژه ایالات متحده آمریکا منافع جهانی خود را از طریق ایجاد و حفظ نهادهای اقتصادی بینالمللی، سازمانهای امنیتی منطقهای و ترویج هنجارهای سیاسی لیبرال که بهعنوان نظم بینالمللی لیبرال شناخته میشود پیگیری کرده است. بااین همه، در سالهای اخیر قدرتیابی کشورهایی مانند چین و ناتوانی غرب و بویژه ایالات متحده آمریکادر مدیریت مسائل جهانی منجر به این مباحث شده است که چه آیندهای را میتوان برای نظم بینالمللی لیبرال متصور بود و آیا باید منتظر جایگزینی نظم لیبرال بود؟ باهدف ارزیابی وضعیت فعلی نظم بینالمللی و نقشآفرینی بازیگرانی مانند چین این مقاله تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که چین چه نگاهی به نظم بینالمللی لیبرال دارد و اقدامات این کشور در زمینه نهادسازیهای منطقهای از جمله در آسیای مرکزی را چگونه باید تفسیر کرد؟ یافتههای پژوهش نشان داد که علیرغم گسترش تنش میان چین و غرب، نگاه چین به نظم لیبرالی نگاه اصلاحگرا است و نهادسازی منطقهای چین از جمله در آسیای مرکزی در قالب ابتکاراتی چون یک کمربند–یک راه نیز از این منظر قابل تفسیر است.