حسین دهشیار؛ سید محمد امین آبادی
چکیده
هویت را می توان حلقه اتصال نظریه سازه انگاری با مطالعات نظری مرتبط با بحران های بین المللی دانست. هویت ها پایه و اساس منافع و نقش ها می باشند و بازیگران بر اساس هویتی که برای خود متصور هستند دوست و دشمن خود را مشخص می کنند. لذا هدف مقاله پیش رو پاسخ به این پرسش است که «هویت» چه نقشی در «بحران های بین المللی» ایفا می کند؟ در پاسخ ...
بیشتر
هویت را می توان حلقه اتصال نظریه سازه انگاری با مطالعات نظری مرتبط با بحران های بین المللی دانست. هویت ها پایه و اساس منافع و نقش ها می باشند و بازیگران بر اساس هویتی که برای خود متصور هستند دوست و دشمن خود را مشخص می کنند. لذا هدف مقاله پیش رو پاسخ به این پرسش است که «هویت» چه نقشی در «بحران های بین المللی» ایفا می کند؟ در پاسخ به این پرسش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی این فرضیه آزمون می شود که اگر بازیگرانی با هویت های متعارض، درگیر یک بحران شوند؛ آن بحران تشدید شده و به احتمال زیاد منجر به شیوه های خشن مدیریت بحران خواهد شد. بهترین نمونه این فرضیه نیز بحران سوریه است. شروع بحران سوریه به شدت متاثر از بحران هویت در داخل دولت سوریه بود؛ به همین دلیل دو تعارض هویتی (نوسلفی- علوی) و (کردی- عربی) در بحران برجسته شد و در ادامه نیز دو محور انقلابی و محافظه کار به رهبری ایران و عربستان و همچنین بازیگر سوم یعنی اردوغان با تمایلات عثمانیگری خود وارد بحران شده و تمام توان خود و نیروهای نیابتی و متحدین خود را برای حذف «دگرهای» هویتی خود بکار گرفتند.
مهدیه حیدری؛ حسین دهشیار
چکیده
جدی ترین تهدیدی که در یک بحران بین الملل از سوی هر یک از بازیگران درگیر در بحران ادراک میشود، تهدید ارزشهای اساسی آنهاست. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی، به دنبال فهم الگوی رفتاری ایران در مدیریت بحران سوریه است. بنابراین پرسش اصلی پژوهش این است که چرا ایران حداکثر خشونت را برای مدیریت بحران سوریه بکار برده است؟ پاسخ ...
بیشتر
جدی ترین تهدیدی که در یک بحران بین الملل از سوی هر یک از بازیگران درگیر در بحران ادراک میشود، تهدید ارزشهای اساسی آنهاست. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی، به دنبال فهم الگوی رفتاری ایران در مدیریت بحران سوریه است. بنابراین پرسش اصلی پژوهش این است که چرا ایران حداکثر خشونت را برای مدیریت بحران سوریه بکار برده است؟ پاسخ احتمالی که مطرح میشود این است که ایران برمبنای برداشت تهدید ارزشهای اساسی خود در بحران سوریه، بیشترین میزان خشونت را برای مدیریت بحران به کار برده است. در این پژوهش با کاربست الگوی مکتب استنفورد در مدیریت بحران، به این نتیجه می رسیم که احساس تهدید ارزشهای اساسی ایران در بحران سوریه که شامل تهدید تمامیت ارضی ایران، تهدید عمق استراتژیک آن، تهدید فروپاشی محور مقاومت و در نهایت برهم خوردن توازن ایدئولوژیکی منطقه ای، پاسخ خشونت آمیز ایرن را ایجاب کرده است. شیوه گردآوری دادهها و اطلاعات در این نوشتار بر مبنای روش کتابخانه ای است که مشتمل بر استفاده از کتب و مقالات داخلی و خارجی، نشریات و مطبوعات و سایتهای اینترنتی معتبر است.
فرزاد رستمی؛ حمیدرضا کریمی
چکیده
طی سالهای اخیر تحولات عمدهای در منطقه خاورمیانه مشاهده شده است که علاوه بر ابعاد بینالمللی، اتحادهای منطقهای را نیز تحت تاثیر قرار داده است. اتحاد عربستان سعودی و ایالات متحده امریکا یکی از این اتحادها است که بر اثر تحولات جدید وجه اختلافی آن آشکار شده است. به علاوه اتهامات علیه عربستان سعودی در حوادث یازده سپتامبر 2001 متغیری ...
بیشتر
طی سالهای اخیر تحولات عمدهای در منطقه خاورمیانه مشاهده شده است که علاوه بر ابعاد بینالمللی، اتحادهای منطقهای را نیز تحت تاثیر قرار داده است. اتحاد عربستان سعودی و ایالات متحده امریکا یکی از این اتحادها است که بر اثر تحولات جدید وجه اختلافی آن آشکار شده است. به علاوه اتهامات علیه عربستان سعودی در حوادث یازده سپتامبر 2001 متغیری با ابعاد بینالمللی است که طی ماههای اخیر با بازگشایی پرونده و بررسی مجدد در کنگره امریکا بهعنوان متغیر تشدید کنندهِ تنش بین دو کشور عمل کرده است.در این پژوهش تلاش میشود این موضوع مورد بررسی قرار گیرد که سیاستهای ایالات متحده در قبال تحولات ذکر شده که منشا آنها در منطقه خاورمیانه است، چه تاثیری بر روابط این کشور و عربستان سعودی گذاشته است؟ فرضیهای این است که سیاستهای ایالات متحده امریکا در قبال تحولات و پویاییهای منطقهای و فرامنطقهای مرتبط با خاورمیانه منجر به واگرایی در روابط عربستان و امریکا بین سالهای 2016-2010 شده است و جنبههای اختلافآمیز و تنشزای آن را مشخص کرده است.
اسداله مرادی؛ امیرمسعود شهرام نیا
دوره 4، شماره 15 ، اسفند 1394، ، صفحه 125-152
چکیده
این مقاله با توجه به جایگاه سوریه در سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران، در پی پاسخگویی به این پرسش است که بحران سوریه چه تأثیری بر امنیت منطقهای ایران خواهد داشت؟ در مقام پاسخ به پرسش یادشده فرضیه پژوهش این است که بحران سوریه بهدلیل موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک این کشور و جایگاه آن در حلقه اصلی محور مقاومت میتواند باعث ...
بیشتر
این مقاله با توجه به جایگاه سوریه در سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران، در پی پاسخگویی به این پرسش است که بحران سوریه چه تأثیری بر امنیت منطقهای ایران خواهد داشت؟ در مقام پاسخ به پرسش یادشده فرضیه پژوهش این است که بحران سوریه بهدلیل موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک این کشور و جایگاه آن در حلقه اصلی محور مقاومت میتواند باعث تضعیف ضریب امنیت منطقهای ایران گردد. هدف اصلی نوشتار حاضر تجزیه و تحلیل امنیت منطقهای ایران در پرتو تحولات سوریه است. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و میکوشد تأثیرات متغیر مستقل یعنی بحران سوریه را بر امنیت منطقهای ایران بهمنزله متغیر وابسته به بحث و بررسی گذارد. یافتههای این پژوهش بر این دلالت میکنند که با تداومیافتن بحران سوریه، امنیت منطقه ایران با تهدیداتی از جنس؛ تضعیف محور مقاومت، شکلگیری منازعات گفتمانی و تشدید تنشهای فرقهای و مذهبی، برهمزدن ساختار قدرت و موازنه قوا و بالاگرفتن رقابت تسلیحاتی در منطقه مواجه خواهد شد. تمهیدات تئوریک پژوهش نیز برگرفته از نظریات اندیشمندان«مکتب کپنهاگ» پیرامون امنیت منطقهای است.
مهدی هدایت شهیدانی؛ رمان ولادیمیروویچ پینکفتسف
دوره 4، شماره 12 ، خرداد 1394، ، صفحه 61-85
چکیده
ماهیت پدیده های بین المللی نشان داده است که قدرت های بزرگ در یک ساختار چندجانبه، به موازات همکاری و رقابت، درصدد ثبات معادلۀ قدرت در محیط بین المللی هستند . با وقوع بحران در کشور سوریه نشانه هایی از این نوع روابط میان روسیه و ایالات متحده از سال 2011 مشاهده شده است. مهمترین ویژگیهای این روابط مفاهیمی همچون تشویق، مهار، کناره گیری، ایجاد ...
بیشتر
ماهیت پدیده های بین المللی نشان داده است که قدرت های بزرگ در یک ساختار چندجانبه، به موازات همکاری و رقابت، درصدد ثبات معادلۀ قدرت در محیط بین المللی هستند . با وقوع بحران در کشور سوریه نشانه هایی از این نوع روابط میان روسیه و ایالات متحده از سال 2011 مشاهده شده است. مهمترین ویژگیهای این روابط مفاهیمی همچون تشویق، مهار، کناره گیری، ایجاد توافق و حلوفصل بحران میباشد. در این مقاله برآنیم تا کارکردهای هر یک از این مفاهیم را براساس مدل کنترل بحران جورج مدلسکی مورد بررسی قرار دهیم. سؤال مقاله آن است که مهمترین راهبرد دو قدرت مهم ساختار بین المللی یعنی روسیه و آمریکا نسبت به بحران سوریه چیست؟ یافته های مقاله حاکی از آن است که روسیه و آمریکا، مدیریت بحران یاد شده را در قالبهای تعاملات دوجانبه میان خود و با در نظر گرفتن سایر علاقمند یهای بین المللی دنبال میکنند و در این راستا، تا حدود زیادی به الگوی رقابت و همکاری - به جا مانده از دوران جنگ سرد- نزدیک شدهاند
علیرضا کوهکن؛ سعید تجری
دوره 3، شماره 10 ، آبان 1393، ، صفحه 113-128
چکیده
چکیده با شروع بحران سیاسی در سوریه، بازیگران منطقهای و فرامنطقهای بر اساس منافع خود جهتگیریهای مختلفی را در رابطه با این کشور، که از اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در منطقه خاورمیانه برخوردار است، اتخاذ نمودهاند. در این میان تلاش پیگیر برخی دولتها برای اعمال فشار و ساقط کردن حکومت اسد، از جلوههای بارز تحولات ...
بیشتر
چکیده با شروع بحران سیاسی در سوریه، بازیگران منطقهای و فرامنطقهای بر اساس منافع خود جهتگیریهای مختلفی را در رابطه با این کشور، که از اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در منطقه خاورمیانه برخوردار است، اتخاذ نمودهاند. در این میان تلاش پیگیر برخی دولتها برای اعمال فشار و ساقط کردن حکومت اسد، از جلوههای بارز تحولات سوریه محسوب میشود که بر پیچیدگی اوضاع این کشور افزوده است. در میان بازیگران منطقهای، عربستان سعودی با توجه به استراتژی سیاست خارجیاش، که بخشی از آن را مهار و جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه تشکیل میدهد، نقش بارزی در تحولات این کشور ایفا نموده است و اقدامات گستردهای، از حمایت مالی و معنوی از شورشیان القاعده گرفته تا مشارکت فعال در محور غربی – عربی در جهت متقاعدکردن دیگر کشورها برای حمایت از مخالفان حکومت سوریه، و در نهایت تلاش بیوقفه برای حمله به این کشور انجام داده است. این مقاله ضمن بررسی سیاست خارجی عربستان، به منافع و تلاشهای گسترده این کشور در تحولات داخلی سوریه میپردازد. نتیجه این بررسی نشان میدهد عربستان سعودی با هدف ارتقای جایگاه منطقهای خود وارد بحران سوریه شده است و در همین راستا سیاستهایی اتخاذ کردهاست که در آینده موجب صدمه به منافع بلندمدت این کشور خواهد شد.