سید حمزه صفوی؛ مجتبی نوروزی
چکیده
با حمله شوروی به افغانستان و به دنبالِ آن استخدام مجاهدین از تمامی جهان در نهایت شکلگیری نطفه القاعده؛ جهان با پدیده جدیدی مواجه و شناخت ذات و ریشههای اقدامات این گروه به اولویتی جدی تبدیل شد. این نوشتار در پی شناخت روند شکلگیری و تحول هویتِ گروهی موسوم به عرب- افغانها بعنوان ریشه شکلگیری القاعده و گروههای بنیادگرای اسلامی ...
بیشتر
با حمله شوروی به افغانستان و به دنبالِ آن استخدام مجاهدین از تمامی جهان در نهایت شکلگیری نطفه القاعده؛ جهان با پدیده جدیدی مواجه و شناخت ذات و ریشههای اقدامات این گروه به اولویتی جدی تبدیل شد. این نوشتار در پی شناخت روند شکلگیری و تحول هویتِ گروهی موسوم به عرب- افغانها بعنوان ریشه شکلگیری القاعده و گروههای بنیادگرای اسلامی میباشد. با تمرکز بر سیر فرایند اقدامات عرب- افغانها در سه مرحله: 1- جهاد علیه ارتش سرخ شوروی؛ 2- آماده شدن برای مقابله با حکومتهای کشورهای اسلامی و 3- حامیان غربی ایشان و جهاد جهانی؛ همچنین با مدنظر قرار دادن مولفههای هویتی در سه وجهِ: اهداف، هنجارهای مشترک و هم ارزیها- تفاوتها؛ به نظر میرسد مراحل گذار در جهاد مقدس و دستورکار القاعده، متاثر از دگردیسی هویتی و تغییر هنجارها باتوجه به تغییر شرایط میباشد. در راستای پاسخگویی به پرسش، عوامل موثر بر شکلگیری و تحول هویتی عرب- افغانها و ارزیابی این فرضیه مورد توجه قرار گرفته است که جهانی شدن و شکلگیری جامعه شبکهای بعنوان متغیر مستقل و عدم توجه به باورهای گروههای مسلمان به شکلگیری هویت مقاومت در بین عرب- افغانها منجر شده است
احمد رضا بردبار؛ پویش پراشی
چکیده
ساختار ایدئولوژی ناخودآگاه با بحران در نظام ارزشی خود مواجه میشود؛ بیارزش شدن نظام ارزشی و غیبت معنا از بارزترین این بحرانها است. نقطه آغاز بیارزش شدن نظام ارزشی و غیبت معنا، بروز دوباره نهیلیسم خفته در تاریخ حیات انسان است. برای غلبه بر نهیلیسم، هر ایدئولوژی با توجه به متن اندیشه خود درصدد پاسخگویی است؛ اندیشه اسلامی نیز ...
بیشتر
ساختار ایدئولوژی ناخودآگاه با بحران در نظام ارزشی خود مواجه میشود؛ بیارزش شدن نظام ارزشی و غیبت معنا از بارزترین این بحرانها است. نقطه آغاز بیارزش شدن نظام ارزشی و غیبت معنا، بروز دوباره نهیلیسم خفته در تاریخ حیات انسان است. برای غلبه بر نهیلیسم، هر ایدئولوژی با توجه به متن اندیشه خود درصدد پاسخگویی است؛ اندیشه اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیست. اندیشه اسلامی درگیر با سیطره نهیلیسمی است که نظام معنایی و ارزشی این اندیشه را مانند دیگر اندیشهها آماج حمله قرار داده است. تکنولوژی و گسترش بدون مرز آگاهی، راه را برای نفوذ نهیلیسم هموار کرده است و اندیشه اسلامی در این بین، مسیر معنابخشی و بازارزشسازی را پیگرفته است. یکی از نمودهای بازارزشسازی و معنادهی نو در اندیشه اسلامی، در جنبشها و اندیشههای افراطی آشکار شده است که عنوان کلی افراطگرایی اسلامی به آن اطلاق میشود و سازمانها و گروههایی چون القاعده، طالبان و داعش نیز نمونههایی از این افراطگرایی بهشمار میرود. وجه بارز این اندیشهها زبان خشونت است. در واقع با بیانی موجز میتوان بیان داشت که افراطگرایی اسلامی، نتیجه منطقی سیطره نهیلیسم نو است. هدف این پژوهش مقایسه افراطگرایی اسلامی و نهیلیسم است که با استفاده از روش مطالعه تطبیقی صورت پذیرفته است.