روابط بین الملل
محمد علی بصیری؛ میلاد میری نام نیها
چکیده
هویت از منظر مفهومی دلالت بر مجموعهای از خصوصیات ادراکی افراد و جوامع بشری در جهت تمایز از یکدیگر دارد. این مفهوم همواره بهمثابه مستمسکی برای حکومتها در جهت ارضا منافع ذهنیشان در سطوح فراملی مطرح بوده است. امنیتیکردن هویت در سیاست خارجی یکی از راهبردهای مهم بهمنظور پیشبرد این روند میباشد، ولی تجارب ناشی از کاربست آن در ...
بیشتر
هویت از منظر مفهومی دلالت بر مجموعهای از خصوصیات ادراکی افراد و جوامع بشری در جهت تمایز از یکدیگر دارد. این مفهوم همواره بهمثابه مستمسکی برای حکومتها در جهت ارضا منافع ذهنیشان در سطوح فراملی مطرح بوده است. امنیتیکردن هویت در سیاست خارجی یکی از راهبردهای مهم بهمنظور پیشبرد این روند میباشد، ولی تجارب ناشی از کاربست آن در اعصار مختلف همواره نشان از خسران توسعه عینی کشورها در درازمدت دارد؛ لذا این پرسش مطرح است که امنیتیکردن هویت در سیاست خارجی چگونه باعث ایجاد تضاد در میان منافع ذهنی و عینی میشود. فرضیه پژوهشگران با تأکید بر نمونه آلمان نازی، شوروی و جمهوری خلق چین بیان میدارد که راهبرد مزبور به دلیل تهی ساختن منابع اقتصادی و انسانی در جهت اعمال جبر معنایی بر دیگری توأم با واکنش بدیهی دیگران به این امر، موجبات انحطاط توسعه عینی کشور و تضاد آن با منافع ذهنی حکومت را فراهم میکند. بهرهگیری از جهتگیری تحلیلی نوآورانه مبتنی بر نظریه امنیتیکردن مکتب کپنهاگ، در نهایت موجبات تصدیق فرضیه مذکور را در فرجام پژوهش فراهم گرداند. شایان ذکر است که روش این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی توأم با بهرهگیری از دادههای کتابخانهای و آماری بوده است.
عباس سلیمانی؛ حاکم قاسمی؛ مسعود البرزی ورکی؛ ایرج گلجانی امیرخیز؛ عباس مقتدایی
چکیده
مطالعه آینده های قانونگذاری، در پی دیدبانی آینده های تعارضی در حکمرانی تقنینی مجلس شورای اسلامی بوده و معطوف به مفهوم «نسبت آینده های بدیل»، مشتمل بر تعارض، تعاون و تعادل است. دیدبانی گونه ای از پیش آگاهی است بنابراین تحقق چنین امری به چابک سازی و ایجاد قابلیت پاسخگویی سریع نظام قانونگذاری و واکنش فعالانه و به هنگام در مواجهه ...
بیشتر
مطالعه آینده های قانونگذاری، در پی دیدبانی آینده های تعارضی در حکمرانی تقنینی مجلس شورای اسلامی بوده و معطوف به مفهوم «نسبت آینده های بدیل»، مشتمل بر تعارض، تعاون و تعادل است. دیدبانی گونه ای از پیش آگاهی است بنابراین تحقق چنین امری به چابک سازی و ایجاد قابلیت پاسخگویی سریع نظام قانونگذاری و واکنش فعالانه و به هنگام در مواجهه با تغییرات و تحولات نوظهور و نوپدید تقنینی می انجامد. این که «آینده آینده های تعارضی در حکمرانی تقنینی به چه سمت و سویی حرکت خواهد کرد؟» مورد جستجو است. در دو بخش «نسبت آینده ها» و «آینده های تعارضی تقنیین» به کمک دو پرسشنامه جداگانه، نظرات خبرگان گردآوری و تحلیل شده است. نتایج تحقیق دلالت دارند بر: تقویت قوه مجریه و کم رنگتر شدن نقش و جایگاه قوه مقننه؛ تقویت وجه عرفی و مردمی؛ قوت گرفتن لابی گری و تضعیف رویه های قانونی؛ رشد جایگاه فناوری و هوش مصنوعی؛ مرکزگرایی و تک مجلسی؛ و عدم توانایی تحقق تحزّب.
سجاد بهرامی مقدم
چکیده
این مقالهبه روش تبیینی و از چشمانداز نظریه موازنه منافع نشان میدهد که روابط امریکا و عربستان بر الگوی پیچیده همکاری در عین تعارض منافع در حوزههای ژئوپولیتیکی مبتنی است. تعارض منافع مانع از ارتقای همکاریهای دو دولت به اتحادی استراتژیک شده و همزمان منافع مشترک مانع از فروپاشی روابط دو دولت شده است، بنابراین موضوعاتی مانند ...
بیشتر
این مقالهبه روش تبیینی و از چشمانداز نظریه موازنه منافع نشان میدهد که روابط امریکا و عربستان بر الگوی پیچیده همکاری در عین تعارض منافع در حوزههای ژئوپولیتیکی مبتنی است. تعارض منافع مانع از ارتقای همکاریهای دو دولت به اتحادی استراتژیک شده و همزمان منافع مشترک مانع از فروپاشی روابط دو دولت شده است، بنابراین موضوعاتی مانند توافقهای تسلیحاتی و یا مواضع متفاوت دو دولت در بحرانهای خاورمیانه به تغیری اساسی در روابطشان منجر نمیشود. همچنین یافتهها نشان میدهد که شکلگیری و تداوم پیوندهای دو دولت دلایلی امنیتی دارد و پادشاهی سعودی در بطن این مشارکت، از قدرت امریکا برای مقابله با رقبای منطقهای خود بهره گرفته است و ترس از ایران بویژه در طول دهه گذشته محرکی نیرومند در سیاستهای خاورمیانهای عربستان بوده است، ترسی که شدت آن ریشه در سوء برداشتها و آسیب پذیریهای پادشاهی سعودی نسبت به ایران دارد، به گونهای که پادشاهی سعودی نفوذ تدافعی ایران را در خاورمیانه نفوذی تهاجمی همراه مقاصدی مخاطرهآمیز دریافته است. بر این اساس نگارنده در پایان ضرورت یک مجمع گفتگوی منطقهای در حوزه خلیج فارس را با هدف تخفیف سوء برداشتها از رفتار و نیات همسایگان خاطرنشان کردهاند.