حشمت الله فلاحت پیشه؛ مجتبی نوروزی
چکیده
با بررسی مکاتب مختلف توسعة سیاسی، میتوان گفت؛ نگرش تک ساحتی و کاملا ماتریالیستی به انسان بر اساس اصل اومانیسم، یکی از مهم ترین مبانی آنها میباشد. در این تلقی از توسعه سیاسی، دین و گزاره های اخلاقی، بهعنوان مانعی در راه توسعه سیاسی حذف میشود و این امر، معنایی کاملا مادی و این جهانی پیدا میکند. اما در اندیشه اسلامی، هدف ...
بیشتر
با بررسی مکاتب مختلف توسعة سیاسی، میتوان گفت؛ نگرش تک ساحتی و کاملا ماتریالیستی به انسان بر اساس اصل اومانیسم، یکی از مهم ترین مبانی آنها میباشد. در این تلقی از توسعه سیاسی، دین و گزاره های اخلاقی، بهعنوان مانعی در راه توسعه سیاسی حذف میشود و این امر، معنایی کاملا مادی و این جهانی پیدا میکند. اما در اندیشه اسلامی، هدف غایی پیشرفت سیاسی، دستیابی بشر به تعالی و تکامل همه جانبه و مقام خلیفه اللهی ذیل حکومت اسلامی است. در این میان، افزون بر این که حوزههای دنیایی خویش را به بهترین شکل ممکن سامان میبخشد، راه تعالی و رسیدن به قرب الهی را طی میکنند. لازمه دستیابی به این مهم، ابتناء مبانی انسانی پیشرفت سیاسی بر آموزههای اسلامی است. در این نوشتار چهار مورد از مبانی انسانشناسی پیشرفت سیاسی در اسلام (دوساحتی بودن، اختیار، جاودانگی و کرامت انسان) و تاثیر آنها بر مناسبات سیاسی، بررسی و مورد تحلیل قرار میگیرند.