سجاد مرادی کلارده؛ مجید روحی دهبنه؛ رضا سیمبر
چکیده
سیاست منطقهای عربستان سعودی به عنوان کشوری تاثیرگذار در خاورمیانه و جهان عرب در طول دهه اخیر متاثر از تحولات جدید خاورمیانه به ویژه نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران بهویژه در عراق شکل گرفته است. اغلب تحلیلها پیرامون سیاست خارجی ریاض در قبال دولت جدید عراق، بر مبنای رویکردهای واقعگرایانه شکل گرفته و کمتر به نقش عناصر ...
بیشتر
سیاست منطقهای عربستان سعودی به عنوان کشوری تاثیرگذار در خاورمیانه و جهان عرب در طول دهه اخیر متاثر از تحولات جدید خاورمیانه به ویژه نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران بهویژه در عراق شکل گرفته است. اغلب تحلیلها پیرامون سیاست خارجی ریاض در قبال دولت جدید عراق، بر مبنای رویکردهای واقعگرایانه شکل گرفته و کمتر به نقش عناصر هنجاری و هویتی توجه شده است. نوشتار سعی دارد با روش تحلیلی- توصیفی و نظریه سازهانگاری با تحلیل سیاست خارجی عربستان، به این سوال پاسخ گوید که انگارههای هویتی چه نقشی در سیاست خارجی عربستان در قبال عراق داشته است؟ همچنین این فرضیه را به آزمون میگذارد که سیاست خارجی عربستان در قبال عراق را علاوه بر رویکردهای مادی و واقعگرایانه، میتوان بر اساس انگارههای هویتی این کشور نیز تبیین کرد. یافتهها نشان میدهند که سیاست خارجی عربستان در قبال عراق در حوزههای منطقهای و بینالمللی در واقع از تلفیق انگارههای هویتی این کشور از قبیل عربیت، اسلام وهابی، سیستم سیاسی سلطنتی و نفتخیزبودن شکلیافته که نقش بسزایی در رویکرد آن در مداخله، تغییر وضع موجود و افزایش بیثباتی در عراق داشته است.
مرتضی نورمحمدی؛ روحاله طالبی آرانی
دوره 5، شماره 16 ، خرداد 1395، ، صفحه 169-192
چکیده
فناوریهای پیچیدة دوران مدرن که تمامی گسترههای حیات انسانی را درنوردیدهاند، به حوزه
روابط میان واحدهای نظام بینالمللی، بهویژه در بعد تهدیدها، جنگها و منازعات نیز رسوخ
کردهاند و بر پویشهای جاری در درون و میان جوامع تأثیر نهادهاند. در حال حاضر، فناوریهای
اطلاعات و ارتباطات نقش تعیینکنندهای در نظام بینالمللی ایفا میکنند. در همین چارچوب، ...
بیشتر
فناوریهای پیچیدة دوران مدرن که تمامی گسترههای حیات انسانی را درنوردیدهاند، به حوزه
روابط میان واحدهای نظام بینالمللی، بهویژه در بعد تهدیدها، جنگها و منازعات نیز رسوخ
کردهاند و بر پویشهای جاری در درون و میان جوامع تأثیر نهادهاند. در حال حاضر، فناوریهای
اطلاعات و ارتباطات نقش تعیینکنندهای در نظام بینالمللی ایفا میکنند. در همین چارچوب، سؤال
پژوهش حاضر این است که آیا و تا چه اندازهای سه رویکرد نظری کلانِ روابط بینالملل، شامل
واقعگرایی، لیبرالیسم و سازهانگاری، نقشآفرینی گسترش فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در
عرصه بینالمللی را در مفهومپردازیهای خود مورد توجه قرار دادهاند؟ فرضیه مقاله این است که
با گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات، نظریهپردازی روابط بینالملل، تداوم روند تحول مفاهیم
و رواج مفاهیم جدید را تجربه خواهد کرد و رویکردهای نظری مسلط روابط بینالملل، بهویژه
واقعگرایی و تا حد کمتری لیبرالیسم، در برابر فشار گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات به جرح
و تعدیل و انطباق مباحث خود با تحولات فناورانۀ جاری در عرصه بینالمللی روی خواهند آورد.