فریبرز ارغوانی پیرسلامی؛ سید جواد صالحی؛ امیر ایمانی
چکیده
یکی از مسائل مهم و چالشبرانگیز خاورمیانه و ترکیه معاصر، مطالعه الگوهای ثبات و تهدید دموکراسی است. ترکیه در زمره معدود کشورهای خاورمیانه است که تجربه بلندمدتی در دموکراسی داشته است. با این حال، روند دموکراسی ترکیه از زمان تاسیس جمهوری ترکیه تا به امروز حاکی از نوعی الگوی نوسانی بوده است؛ الگویی که بر اساس آن دموکراسی ترکیه هیچگاه ...
بیشتر
یکی از مسائل مهم و چالشبرانگیز خاورمیانه و ترکیه معاصر، مطالعه الگوهای ثبات و تهدید دموکراسی است. ترکیه در زمره معدود کشورهای خاورمیانه است که تجربه بلندمدتی در دموکراسی داشته است. با این حال، روند دموکراسی ترکیه از زمان تاسیس جمهوری ترکیه تا به امروز حاکی از نوعی الگوی نوسانی بوده است؛ الگویی که بر اساس آن دموکراسی ترکیه هیچگاه به ثبات دموکراتیک دست نیافته و همواره با مولفههایی مواجه بوده که هم به تقویت دموکراسی در این کشور کمک کردهاند و هم زمینه تضعیف و تهدید آن را مهیا ساختهاند. این پژوهش با هدف ریشهیابی مولفههای نوسان در الگوی دموکراسی ترکیه به دنبال ارائه پاسخ به این سوال است که چرا روند دموکراسی ترکیه باوجود تداوم و تکامل، نتوانسته نویدبخش ثبات باشد و دائماً با الگوی نوسانی ثبات و تهدید همراه شده است؟ یافتههای این نوشتار با اتکا به روش توصیفی- تبیینی و بهرهگیری از روند تاریخی حکمرانی در ترکیه نشان میدهد که اثرگذاری و همزیستی همزمان مولفههای ثباتبخش همچون اصلاحات قانون اساسی، سیستم حزبی و عضویت در اتحادیه اروپا در کنار مولفههای تهدیدزا مانند تهدیدهای قومی، چالشهای مذهبی و مداخله نظامیان در شکلگیری این الگوی نوسانی موثر است
ابوذر گوهری مقدم؛ رامین مددلو
چکیده
این مقاله بر آن است با احصا اصول نوعثمانیگری بر مبنای قرائت حزب عدالت و توسعه از آن و با تکیه بر متغیرهای ریشهای، ارتباط مستقیم آن اصول را با مبانی نظری و اعتقادی این حزب نشان دهد. به همین جهت سه اصل محوریت ترکیه، مرزهای هویتی بینالمللی و هویت شرقی-ارزشهای غربی مورد شناسایی و ارتباط آنها با گروههای اجتماعیای که حزب از میان ...
بیشتر
این مقاله بر آن است با احصا اصول نوعثمانیگری بر مبنای قرائت حزب عدالت و توسعه از آن و با تکیه بر متغیرهای ریشهای، ارتباط مستقیم آن اصول را با مبانی نظری و اعتقادی این حزب نشان دهد. به همین جهت سه اصل محوریت ترکیه، مرزهای هویتی بینالمللی و هویت شرقی-ارزشهای غربی مورد شناسایی و ارتباط آنها با گروههای اجتماعیای که حزب از میان آنها برخاسته است مورد بررسی قرار گرفته است. این امر موجب گردیده این سه اصل به عنوان اصول پایدار نوعثمانیگری حزب عدالت و توسعه مطرح شوند و از سیاستهایی که ریشه متغیرهای روشی دارند و بر اساس شرایط زمانی و مکانی دچار تغییر میشوند، جدا گردند. همچنین با تکیه بر متغیرهای ریشهای تعاریف حزب از اسلامگرایی، میزان تاثیرپذیری آن از کمالیسم و گذشته نوعثمانیگری مشخص گردیده است. بر اساس یافتههای این مقاله متوجه میشویم که حزب عدالت و توسعه در عرصه سیاست خارجی خود دچار تناقض نیست بلکه به سبب عدم رجوع به تعاریف حزب و رهبران آن از نگرش و شیوه عمل خود در عرصه سیاست خارجی، بینشی متفاوت از بیان آنها بر رفتار آنها از سوی برخی منتقدین حاکم شده بود.