جاسب نیک فر؛ مهدی ماهیدشتی
دوره 4، شماره 14 ، آذر 1394، ، صفحه 167-197
چکیده
یکی از مسائل مابین اقلیم کُردستان و حکومت مرکزی، مسئلۀ نفت است. این موضوع طیچند سال اخیر، ابعاد و جوانب گسترد های یافته است که سبب عمی قتر شدن شکا فها میان اقلیمکُردستان و حکومت مرکزی شده و روزب هروز بر تن شهای موجود م ی افزاید. قسمت اعظمتن شها به ذهنیت و معانی بازم یگردد که طرفین برای هم قائ لاند و مطابق آن دست به کنشم یزنند. تحقیق پیشرو ...
بیشتر
یکی از مسائل مابین اقلیم کُردستان و حکومت مرکزی، مسئلۀ نفت است. این موضوع طیچند سال اخیر، ابعاد و جوانب گسترد های یافته است که سبب عمی قتر شدن شکا فها میان اقلیمکُردستان و حکومت مرکزی شده و روزب هروز بر تن شهای موجود م ی افزاید. قسمت اعظمتن شها به ذهنیت و معانی بازم یگردد که طرفین برای هم قائ لاند و مطابق آن دست به کنشم یزنند. تحقیق پیشرو به واکاوی این موضوع یا سؤال میپردازد که در شرایط کنونی کهم یتوان آن را بحران نفتی دوم عراق نامید، اقلیم کُردستان چه استراتژی و برنام های برای نفت وحوز ههای نفتی تحت کنترل خود اتخاذ خواهدکرد؟ فرضیه پژوهش م یگوید ازآنجاک هخودمختاری و » ساختارهای سیاسی- اجتماعی اقلیم کُردستان همواره حول محورِ معنایرشد یافته است، نفت م یتواند ب هعنوان یک کاتالیزور قوی سیاسی و اقتصادی در « استقلالراستای این معانی به کار گرفته شود. در پژوهش حاضر از روش کیفی- کتابخان های و همچنیناز نظریه ساز هانگاری استفاده شده است