خلیل سردارنیا؛ کوروش بدری؛ سینا امینی زاده
چکیده
پرسش اصلی پژوهش آن است که چه رابطهای میان اعتماد به شبکههای اجتماعی و منابع اعتماد اجتماعی با اعتماد نهادی در بین دانشجویان وجود دارد؟ فرضیه اصلی آن است که اعتماد به شبکههای اجتماعی سایبری (فیس بوک، تویتر و غیره) بر عوامل اعتماد اجتماعی همچون خانواده، هویت ملی و مذهبی و اعتماد نهادی اعم از نهادهای حاکمیتی و نهادهای مدنی تاثیر ...
بیشتر
پرسش اصلی پژوهش آن است که چه رابطهای میان اعتماد به شبکههای اجتماعی و منابع اعتماد اجتماعی با اعتماد نهادی در بین دانشجویان وجود دارد؟ فرضیه اصلی آن است که اعتماد به شبکههای اجتماعی سایبری (فیس بوک، تویتر و غیره) بر عوامل اعتماد اجتماعی همچون خانواده، هویت ملی و مذهبی و اعتماد نهادی اعم از نهادهای حاکمیتی و نهادهای مدنی تاثیر معناداری میگذارد. این پژوهش با روش پیمایشی انجام شده است. یافته کلی آن است که در قالب معادلات ساختاری، 38% درصد از متغیر وابسته یعنی اعتماد نهادی توسط اعتماد به شبکه اجتماعی (متغیر مستقل) و عوامل یا منابع اعتماد اجتماعی همچون خانواده، هویت ملی و هویت دینی به عنوان متغیرهای کنترل یا واسطهای تبیین گردیدند. اعتماد به شبکههای اجتماعی در حد 26 درصد بر کاهش اعتماد به عوامل اعتماد اجتماعی بویژه هویت ملی تاثیر گذاشته و این کاهش اعتماد اجتماعی نیز باعث کاهش اعتماد نهادی عمدتا در سطح نهادهای حاکمیتی- حکومتی شده است. در بین مؤلفههای عوامل اعتماد اجتماعی، هویت ملی بیشترین تأثیر منفی با 23% را از شبکههای اجتماعی گرفته است. در بین مؤلفههای اعتماد نهادی، اعتماد به نهادهای حکومتی بصورت غیرمستقیم بیشترین تأثیر منفی را با 14 % از شبکههای اجتماعی گرفته است.
حسن دانایی فرد؛ علیرضا حسن زاده؛ سمیه نصرالهی
دوره 3، شماره 8 ، فروردین 1393، ، صفحه 101-118
چکیده
واکاوی سازوکارهای کلیدی تقویت اعتماد عمومی به دولت: پژوهشی – ترکیبی حسن داناییفرد* - علیرضا حسنزاده**- سمیه نصراللهی*** (تاریخ دریافت:25/1/93 – تاریخ پذیرش: 5/8/93) چکیده یکی از سرمایه های راهبردی هر نظام سیاسی، اعتماد عمومی است. بر این اساس، یکی از چالش های عمده فراروی دولت ها "مدیریت اعتماد عمومی" است. دولت ...
بیشتر
واکاوی سازوکارهای کلیدی تقویت اعتماد عمومی به دولت: پژوهشی – ترکیبی حسن داناییفرد* - علیرضا حسنزاده**- سمیه نصراللهی*** (تاریخ دریافت:25/1/93 – تاریخ پذیرش: 5/8/93) چکیده یکی از سرمایه های راهبردی هر نظام سیاسی، اعتماد عمومی است. بر این اساس، یکی از چالش های عمده فراروی دولت ها "مدیریت اعتماد عمومی" است. دولت ها برای تحقق چنین نوع مدیریتی ناگزیرند به سازوکارهایی متوسل شوند. هدف غایی پژوهش، احصای سازوکارهای ارتقای اعتماد عمومی به دولت در ایران است. پژوهش صبغه ترکیبی دارد. در مرحله نخست، سازوکارها از طریق مصاحبه احصا و در کنار سازوکارهای برکشیدهشده از ادبیات موجود، سنجهای تدوین و در مرحله دوم، چنین سنجهای در معرض قضاوت شهروندان قرار داده شد. در نهایت 38 سازوکار شناسایی و در 5 دسته طبقه بندی شد که مهمترین آنها عبارتاند از: برابری اجتماعی در استفاده از خدمات دولت، ایجاد آرامش سیاسی و اقتصادی، وجود نهادهای قضایی کارآمد، پاسخگویی و مسئولیت پذیری دولت، اعتراف دولتمردان به اشتباهاتشان. همچنین شکاف وضع موجود و مطلوب استفاده از سازوکارها نیز تحلیل شده که نتایج، حاکی از تفاوت معنی دار بین وضع موجود و وضع مطلوب است. *دانشیار مدیریت دولتی دانشگاه تربیت مدرس danaefard@modares.ac.ir ** دانشیار مدیریت فناوری اطلاعات دانشگاه تربیت مدرس hassanzadeh@modares.ac.ir *** دانشآموخته کارشناسی ارشد مدیریت دولتی دانشگاه تربیت مدرس(نویسنده مسئول) nasrollahi@gmail.com