سهیلا عباس پور گماری؛ افشین متقی
چکیده
تحلیل گفتمان علاوه بر متن، فضا را نیز در بر میگیرد. فضا در روایت هانری لوفور با سه مفهوم تسلط و خلق و تعدیل همراه میشود. در مناطق ناهمگن کشور با هویتهای متنوع، بنا بر ویژگیهای موقعیت جغرافیایی، کالبدی و معنایی فضا، گفتمانی شکل میگیرد که نوعی الگوی اقتدار را در آن مناطق برحسب نظام معنایی به وجود میآورد؛ این خردهگفتمانهای ...
بیشتر
تحلیل گفتمان علاوه بر متن، فضا را نیز در بر میگیرد. فضا در روایت هانری لوفور با سه مفهوم تسلط و خلق و تعدیل همراه میشود. در مناطق ناهمگن کشور با هویتهای متنوع، بنا بر ویژگیهای موقعیت جغرافیایی، کالبدی و معنایی فضا، گفتمانی شکل میگیرد که نوعی الگوی اقتدار را در آن مناطق برحسب نظام معنایی به وجود میآورد؛ این خردهگفتمانهای مناطق مختلف بنا بر جنس وجه غالب فضا یا در هماهنگی با هم هستند یا در تضاد و تعارض. نوع نگاه غالب اعم از امنیتی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به کشور است که باعث ساماندهی دال و مدلولها در یک منظومه گفتمانیِ حاصل از تقسیمات کشوری میشود. پرسش اصلی تحقیق این است که با توجه به موقعیت ناهمگن هرکدام از استانهای ایران وگفتمان غالب در تقسیمات کشوری، کنش و تعاملات در سطح ناحیهای چگونه به سمت همگرایی سوق مییابد؟ در ساماندهی مطلوب فضا، دال مرکزی گفتمان اصلی باید از چنان قدرتی برخوردار باشد که اقتدار تولید شده توسط آن، بتواند مناطق حاشیهای را بهطور منسجم و در ارتباطی تنگاتنگ و نزدیک با یکدیگر حفظ کرده تا با مفصلبندی دوباره دالهای شناور در یک زنجیره، زمینه همگرایی بیشتر را فراهم کند.